سپهرغرب، گروه جوانی: پاندمی کرونا طی دو سال گذشته یکی از تاثیرپذیرترین پدیدههای روانی اجتماعی بود که این مساله در تمام ابعاد زندگی و روانشناختی نوجوانان تاثیرات پیدا و پنهانی گذاشت.
دیگر نزدیک به دو سال از ورود کرونا به کشور میگذرد و به نظر میرسد یکی از بحثهایی که در این روزگار به بحران رسیده است تغییر ذائقه و تغییر زندگی نوجوانان باشد، شاید در این میان حتی چیزهایی از دست رفته یا آسیب دیده باشد. نکته مهم این است که نوجوانان در سنی هستند که نیاز بسیار زیادی به حضور در گروههای هم سن دارند و وقتی به دلیل محدودیتهای ناشی از کرونا که مهمترین تاثیرش تعطیلی مدارس بود، وارد فضای مجازی شدند همین مساله آنها را دچار چالش کرد.
آموزش رسمی دچار چالش شد و آموزشهای غیررسمی مثل برنامههای پرورشی و تربیتی بسیار تحت تأثیر قرار گرفتند. همه اینها کنار هم به ما میگوید این روزها نه تنها آموزش این گروه سنی که حتی اوقات فراغت آنها، مسائل تربیتی آنها به چالش کشیده شده است و شاید در این گروه سنی بیشتر شاهد بروز رفتارهای آسیب زا باشیم. آسیبهایی که بیشتر هم پنهان است. با محمدحسین آسایش، دکتری مشاوره و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران درباره کرونا و چالشهای نوجوانان گفتگویی کردیم.
محمد حسین آسایش درباره شرایط پیش آمده در دو سال اخیر آثار و پیامدهای آن گفت: از ابعاد مختلف میتوان به آن نگاه کرد به طور مثال ابعاد اقتصادی این مساله را مردم از نزدیک لمس کردهاند. در بحث آموزش رسمی ما دچار چالشهای جدی شدیم. در بعد آسیب شناسی روانی مثل تشدید وسواسها و ترسها و افزایش حملات پانیک را مشاهده میکنیم. تشدید وضعیتهای بیمارگون خانوادهها چه به لحاظ ارتباطی چه به لحاظ مشکلات و مسائل درون خانوادگی را شاهد بودیم. همچنین در این ایام همه ما مرگ را بیشتر از گذشته از نزدیک لمس کردیم و دیدیدم چقدر میشود زود دیر شود و عزیزانمان کنارمان نباشند.
وی ادامه داد: اضطرابها، نگرانیها، تغییر نگرشها در ادامه همین سوگها اتفاق افتاد در عین حال روی خوب ماجرا این بود که شاید عده زیادی نگاه شأن به زندگی و قدرشناسی اینکه در کنار عزیزان شأن باشند بیشتر از قبل شد. اما نکتهای که میخواهم اشاره کنم این است که ما وقتی با شرایط مثل پاندمی یا مصیبت رو به رو میشویم آسیب پذیرترین قشر کودک و نوجوان هستند. حال شما تصور کنید در این ایام حتی نتوانستیم به فرهنگ سوگواری که داریم که در نگاه روانشناختی هم برای این شکل سوگواری ارج میگذاریم بپردازیم.
آسایش که همراه یک گروه پژوهشی روی مساله نوجوانان و تأثیرات کرونا کار ویژه تحقیقاتی کردهاند، بیان کرد: ما دست به یک کار پژوهشی زدیم که با همراهی 1399 نوجوان به مدت شش ماه صورت گرفت. هدف ما این بود که به برخی مسائل نوجوانان در پاندمی نگاه خاص کنیم. نوجوانها علاوه بر رشد انگیزههای استقلال برای هویتیابی، همانندسازی و تعاملات اجتماعی بیشتر با اطرافیان شناخته میشوند و ما افزایش استقلال یافتگی را با افزایش سن بیشتر مشاهده میکنیم. همچنین دوره نوجوانی دوره رشد و تحول ادراک و مسائل شناختی است. رشد شناخت انتزاعی از همین سن شروع میشود و نوجوان میتواند با دستیابی به این مرحله رشدی به پردازش وسیعتری دست پیدا کند و دست به پیش بینیهای بیشتری بزند. همچنین فرایند هویتیابی باعث ایجاد تعارضهای بیشتر با والدین و نوجوانان میشود.
این عضو هیأت علمی دانشگاه ادامه داد: کنار همه اینها تغییرات فیزیولوژیک را در نوجوانان شاهد هستیم. یادمان باشد وقتی از فرآیند هویتیابی و خودارزیابی نوجوانان صحبت میکنیم با سوالهای جدی نوجوان رو به رو هستیم مثل اینکه رسالتم چیست آیا آنچه فهمیدم و آموختم درست است این کش و قوس کاوش و در تعامل بودن با همسن و سالان در شرایط کرونا تحت تأثیر قرار گرفت و برای یک مدت طولانی این تعاملات به فضای مجازی رفت و همه میدانیم وقتی در فضای مجازی اطلاعات منتقل میشود اول اینکه در دسترس بودن اطلاعات ممکن است گمراه کننده باشد و در فرآیند هویتیابی خلل ایجاد کند و دوم اینکه این ارتباطها چقدر مگر جای ارتباط حضوری را میگیرد.
آسایش گفت: در این شرایط برای ما سوال و چالش این بود نوجوانان با این اقتضائات و وضعیت تعطیلی مدارس، باشگاهها و پارکها چه میکنند البته این را هم بگویم که وضعیت پاندمی فضای همدلی و رشد و بالندگی را هم ایجاد کرده به هر روی ما تحقیقی را در سطح شهر تهران و مناطق مختلف آغاز کردیم که ببینیم کسانی که دغدغههای کرونا و حضور در فضای مجازی را تجربه کردهاند چه دادههایی به ما میدهند، ابتدا مصاحبه با نوجوانان را آغاز کردهایم که یک مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته بود و بعد به تجزیه و تحلیل مصاحبهها پرداختیم.
وی در پاسخ به این پرسش که نتیجه این تحقیقات چه بود بیان کرد: گزارشها حاکی از این بود که وضعیت کرونا شرایطی را ایجاد کرده که یک جا نشینی نوجوانان بیشتر شده، نوجوانی دوره انرژی و هیجان و تحرک است و همانطور که گفتم تغییرات فیزیولوژی، نوجوان را برای تحرک برمیانگیزد و اگر در این مسیر خللی ایجاد شود در تحرک هم چالش ایجاد میشود کرونا خصوصاً در اوایل افراد را به سمت قرنطینه هدایت کرد.
این مشاور افزود: کم حوصلگی و افسردگی و دلمردگی در نوجوانان در این ایام گزارش شد برخی گزارش کردند پرخاشگرتر شدیم و تعاملات مان با خانواده کمتر شده برخی اعلام کردند تعاملات شأن چالشی تر شده و برخی گفتند چالشهایی که از قبل بوده بهتر شده نکته این است که در دسترس بودن اعضای خانواده در دوران قرنطینه فرصت بیشتری برای چالش ایجاد میکند هر چند این قرنطینه در اوایل کرونا مشاهده میشد که حساسیتها بیشتر از امروز بود. الان اغلب دو دوز واکسن را زدهاند و حضور در اجتماع از سر گرفته شده است.
آسایش اظهار کرد: اما در آن یک سال اول اضطرابها بیشتر بود و شاهد تعطیلی در فضای کاری بودیم و والدین بیشتر در کنار فرزندان شأن حضور داشتند. حال اگر زمینههای اختلالات روانی و شخصیتی و پرخاشگری و تعارضات از قبل بیشتر بود در این ایام چالشهای خانوادهها بیشتر شد. ضمن اینکه اگر استقلال نوجوان را خانواده پذیرش نداشته باشند بیشتر هم به چالش میخورند و این خودش را در دورهمیها نشان میدهد در آن زمان سخت گیریها به انزوای نوجوانان انجامید، خانوادههای زیادی گلایه داشتند که فرزند ما از اتاقش هم بیرون نمیآید و سوال این بود که آیا احساس آرامش و امنیت نمیکنند یا برای تعامل با خانواده مهرورزی لازم را نمیبینند و یا ائتلافهایی وجود دارد و....
به گفته وی یکی از مقابلههای نوجوانان فرار به فضای مجازی است تا از ارتباط با خانواده کمتر کند. از طرف دیگر در این تحقیق بحث کاهلی در اصول و اعتقادات اخلاقی مشاهده شد این کاهلی در ابعاد مختلف اثر گذاشته و توجه ما بیشتر به مناسک مذهبی مثل نماز و روزه شده است. باز یکی دیگر از مسائلی که در این تحقیق بر آن تاکید شد آن بود که ما در این دوره نوجوانی شاهد ریسک پذیری نوجوانان هستیم و کارهای خطرناکی را انجام میدهند چون مرگ را از خودشان دور میبینند ولی در ایام پاندمی مفهوم مرگ در دسترس شد و همین باعث فشار بیشتری بر نوجوانان شد.
وقتی به بحث تفاوت میان دختران و پسران در دوره نوجوانی چه از بعد تأثیری که از کرونا گرفتند و چه آسیبهایی که دیدند و یا تفریحهایی که در اختیارشان بود میرسیم، شاید موضوع کمی جای بحث بیشتری دارد. آسایش گفت: ما به صورت واضحی در شرایط عادی هم فضاهای تفریحی و ورزشی به قدر کافی برای نوجوانان نداریم. برای دختران این مشکل بیشتر است. خصوصاً به دلیل بحثهای فرهنگی و انتظارات فرهنگی و نگاهی به نقشهای جنسیتی در دختران در جامعه ما، ممکن است اساساً درباره اوقات فراغت این قشر منفعلتر باشند. هرچند در خیلی از مسائل فرهنگی تغییرات جدی در دیدگاههای سنتی و دختران میبینیم. مثل اینکه الان در دانشگاهها گوی سبقت را از پسران در برخی از رشتهها ربودهاند. اما در شرایط پاندمی در هر صورت به لحاظ نبود امکانات تفریحی، دختران بیش از پسران آسیب دیدند.
وی ادامه داد: نکته مهم این است که اگر جامعه ما نگاه به وضعیت تفریحی زنان و دختران نداشته باشد، ما آسیب جدی میبینیم چرا که این دختران نمیتوانند فرزندان خوبی تربیت کنند. مسئله بعدی سلامت روان است که داشتن سلامت روان برای دختران ما مهمتر است. پس نباید نگاه جامعه بین دختران و پسران تبعیضی باشد. حتی به آمار ورزش حرفهای و منظم در بین نوجوانان که نگاه کنیم میبینیم که آمار در پسران بیشتر است. انگار پذیرفته تر است که پسران به باشگاه بروند. سوال این است که محلههای ما چه میزان باشگاه و فضاهای ورزشی دارند که دختران بتوانند با آرامش و امنیت خاطر آنجا حضور پیدا کنند و با توجه به حساسیتها والدین هم احساس امنیت خاطر کنند. تازه همه اینها برای قبل از کرونا بود. به کرونا که رسیدیم نبود این امکانات برای دختران بیشتر دیده شد.
این عضو هیأت علمی دانشگاه ادامه داد: در دوران کرونا عدم دسترسی نوجوانان به برنامههای مشخصی برای اوقات فراغت یک آسیب جدی بود. ما این را در تحقیقاتمان رسیدیم که نوجوانان گزارش میکردند پیش از کرونا دورهمیها و ورزش منظم داشتند. وقتی فعالیتهای حضوری قطع شد و همه چیز به دنیای مجازی رفت عملاً هم نظم برنامهها به هم ریخت. نکته این است که رفتن به دنیای مجازی هم ناگزیر بود. چرا که انسان نمیتواند روابط بین فردی را ایزوله کند مگر کسانی که اسکیزوئید هستند و تمایلی به ارتباط ندارند. همه ما انسانها به تعامل نیاز داریم و از همین نقطه است که برخی اختلالات سر میزند مثل اینکه من به قدر کافی برای دیگران دوست داشتنی هستم.
آسایش گفت: از این بحث که بگذریم برنامههای اوقات فراغت در شرایط عادی جنبههایی از نیازهای روان شناختی نوجوان را پر میکرد. نظریه پردازان زیادی نیازهای اصلی انسان را طبقه بندی کردند. گلاسر میگوید نیاز به تفریح یک نیاز تکاملی برای ما انسانهاست که در گونههای دیگر موجودات میبینیم. شیر و پلنگ هم با هم تعامل دارند و این نیاز ژنتیکی و غریزی است. هرچه سن بچهها بالاتر میرود شکل تعامل فرق میکند. اساساً از همه این مباحث است که یک درمانی به نام بازی درمانی که درمانی مؤثر در دوران کودکی است، ابداع میشود. وقتی به سن نوجوانی میرسیم انگار نوجوان، کودک درونش را تعطیل میکند.
این مشاور گفت: مثلاً اگر مادر سخت گیری داشته باشد و اجازه ندهد که این بخش فعال بماند. در صورتی که بخشی از نیاز همیشگی ما شوخی و شیطنت است. شادابی از این بعد شخصیت میآید. اگر درست هدایت شود ما را به کامیابی میبرد و اگر جلوی آن گرفته شود در تعاملات خانوادگی صمیمیت ایجاد نمیشود.
وی ادامه داد: پایان بیان کرد: یکی از نکاتی که ما به آن بسیار تأکید داریم نقش یک معلم خوب در این میان است. اگر در آموزش و پرورش معلم درست انتخاب شود، دانشآموزی پر انگیزه و خلاق خواهیم داشت. لازم است که در سیستم آموزشی ما به خلاقیت توجه شود و نکته بعد این است که لازمه سلامت روانی در ارتباط بین نوجوانان در این دوره شکل میگیرد که بتواند با انگیزه حرکت کند نه با ترس. ما شاهد هستیم برخی از دانشآموزان به عشق معلم مهربانشان یا هم کلاسیهای فعالشان درس میخوانند و تلاش میکنند و حس ارزشمندی که در این روابط کسب میکنند باعث میشود لازم نباشد مادر مدام بگوید درس بخوان.
این مشاور گفت: اما ما از گوشه و کنار میشنویم که معلمهای آموزش ندیده یا دچار مشکلات فردی، در کلاسها حاضر میشوند و کسانی که انگیزه کافی برای معلمی ندارند در این حوزه فعال هستند. پاندمی هم که روابط بین فردی را تحت تأثیر قرار داده است. پس شاید لازم است که در این بین ما والدین را آگاهتر میکردیم که بتوانند انگیزهها را در نوجوانان تقویت کنند. به نظر میرسد باید سیستم نظارتی در آموزش و پرورش هم تقویت شود.
شناسه خبر 51813