سپهرغرب، گروه متن زندگی: حال و حوصله یک خانه تکانی جدید دارید؟ میدانم که خیلیها الان میگویند: «خیر ببینی، نه!» بعضی هم احوالم را خواهند پرسید که: «مطمئنی حالت خوب است؟!» پس این که ده، بیست روز پیش انجام دادیم چه بود؟ این خانه تکانی، پیشنهادی برای پاکسازی روان و درون است. پیرایش درون از زوائدی که سبب شد، مشکلات و سختیها بیشتر از رنج حقیقی شان، آزارمان بدهند و گاه از پا بیندازدمان.
ما یک سال زندگی میکنیم و پایان سال برای آنکه به استقبال سال نو؛ دفترچه 365 روزهای جدید از عمرمان برویم خانه را میروبیم و میسابیم تا برق بیافتد و از غبار و غم سال کهنه پاک شود. انرژی مثبت در خانه گردش پیدا کند و حالمان از نظافت و پاکیزگی خانه خوب شود. دوندگیها و خستگیهای روزهای پایانی سال کهنه امان نمیدهد تا خانه ذهن، روح، دل و درونمان را هم پاک کنیم و بتکانیم.
حالا که از تعطیلات و استراحت نوروزی بر میگردیم، خستگی در کردهایم و مهیای یک سال جدید میشویم، همان بهترین فرصتی است که همیشه دنبالش بودیم. باید بدانیم چه عواملی تاب و طاقت ما را کم کرد تا مثل غبارهای خانه پاکش کنیم.
قدم اول؛ فهرست جدید و قدیم
گام اول این است که یادمان بیاید سال قبل قول انجام چه کارهایی را به خودمان دادیم. کدام انجام شد و چند کار روی زمین ماند؟ دلایل انجام نشدن را صادقانه بنویسیم. قرار نیست توجیهه کنیم و خودمان را گول بزنیم، میخواهیم یک مشکل و عواملش را بررسی کنیم تا رفع شود. اینطور معلوم میشود کارهایی که مانده چیست و قبل از دادن قول جدید به خودمان و سنگین کردن کفه کارهای سال جدید با وعدههای جدید حتماً این کارها را با اصلاح شیوه و بازبینی روش انجام دادن در اولویت قرار دهیم. بعد تعدادی کارهای جدید را اضافه کنیم به فهرست و برای انجام دادنشان ابزار و زمان تعیین کنیم. چند کار هم به عنوانِ کار ذخیره تعیین کنیم تا هرکدام از کارها به دلایل منطقی و قابل قبول انجام نشد، جایگزین شود. این کمک میکند، چارچوب کلیات و اهداف سال جدید معلوم شود. پرتی زمان و توان نداشته باشیم.
قدم دوم؛ شناخت کاتالیزورهای زندگی
یکی از بهترین راههای رسیدگی به چالشهای زندگی این است که از دریچه نقاط قوت وارد شویم. ابتدا، نقاط قوت خودمان را بررسی کنیم. کارهایی که به ما انرژی مضاعف برای زندگی داده است. کارهایی که در زمان کوتاهتری نسبت به زمان تعیین یا پیش بینی شده انجام شده اند را در فهرست بنویسیم. کاتالیزور در شیمی به عاملی میگویند که سرعت انجام یک واکنش را به طور مضاعف بالا میبرد.
در زندگی عادی هم کاتالیزورها را باید شناخت. اینکه برای مثال این کار بهتر و زودتر انجام شد، چون از فلانی مشاوره و کمک گرفتم. راه کوتاه تری برای انجام پیدا کردم. زمانم را مدیریت کردم؛ حرف زدنم با اطرافیان را کمتر کردم، اجازه ندادم بحث و گفتگوها طولانیتر از حد معمول شود و زمان و توان باقیمانده را صرف انجام دادن این کار کردم. وقتی با فلانی رفت و آمد دارم، انگیزه و انرژی ام بیشتر میشود، راه حلهای خوبی پیش پای آدم میگذارد. وقتی سست و بی اراده میشوم برای ادامه دادن مادرم، پدرم، همسرم یا... پیگیر و مانع میشود. دوباره شور پیگیری و انجام کار را در دلم زنده میکند. هروقت دو، سه روز سفر میروم برای دو، سه ماه انرژی فوق العادهای برای کارکردن پیدا میکنم. کاتالیزورها را بشناسیم، شناختشان کمک میکند هروقت به بن بست میرسیم، جرقه و انگیزه ادامه دادن را در ذهن آدم تقویت میکند.
قدم سوم؛ شناخت اکسیدها
آهن، خیلی که در معرض هوا قرار بگیرد به اصطلاح زنگ میزند و اکسید میشود. برای اینکه زنگ نزند و اکسید نشود یک لایه ضدزنگ رویش میکشند. بعضی افکار و رفتار در زندگی مان هست که مثل هوا، آهن درونمان را میخورد؛ مقاومت و تاب آوری مان را کم میکند هرچند مثل آهن محکم و مثل کوه مقاوم بوده باشیم. اکسیدها هر آن عاملی هستند که کار ما را با تاخیر، دلمردگی و نشدن روبرو کرده اند. نشست و برخاست با افرادی که انرژی منفی دارند، اکسید است. افراد منفی افرادی هستند که برای هر راهکار و راه حلی که شما ارائه میدهید یک مشکل میتراشند، یک، اما و اگر میآورند و... ما گاهی ناچار به معاشرت با این افراد هستیم، مهم مدیریت روابط است.
یکی دیگر از اکسیدها، رویه اشتباه خود ماست. استفاده از راه یا ابزار اشتباه برای رسیدن به هدف. وقتی قرار است فلان وسیله را برای توسعه کارمان بخریم، نمیتوانیم همان دخل و خرج قبل را داشته باشیم. باید به توسعه درآمدمان فکر یا دست کم پس اندازمان را بیشتر کنیم. تا اطلاع ثانوی، مخارج زائد حذف! نمیشود با هزینههای غیرضروری و انتفاعی انتظار داشته باشیم بقیه سرمایه شان را به ما قرض بدهند به خصوص در این شرایط اقتصادی.
گاهی ویژگیهایی مثل ایدهآلگرایی کار دستمان میدهد. به قول قدیمیها سنگ بزرگ، علامت نزدن است. سنگهای بزرگ را کنار بگذاریم، یک گوشه کار را بچسبیم و شروع کنیم. یک کارِ نیمه، راحتتر انجام میشود تا یک کار هرگز شروع نشده. امروز و فردا کردن و تعلل هم از شایعترین اکسیدهای زندگی است؛ «کار امروز مال امروز و کار فردا مال فردا»؛ این جمله را اگر شعار زندگی مان کنیم زمان برکت پیدا میکند. این سه قدم کلی کمک میکند راه زندگی یک ساله و پیش رو را هموار کنیم. غبارهای درونمان را بشناسیم و با برنامه برای زندگی قدم برداریم. زمان از دست رفته با هیچ گنجی جبران نمیشود.
شناسه خبر 54130