پای درد دل شرکت تولیدکننده چاپگر زیستی؛
پول صندلی را جدا میدهیم، اجاره جدا؛ معافیت مالیاتی شرکتهای دانشبنیان، شـــــوخی است
سپهرغرب، گروه کار و دانش: چاپگرهای سهبعدی زیستی به عنوان یکی از از نیازهای علمی کشور، میتوانند ابزاری مدرن و عصای دست پزشکان، محققان و شرکتهای تحقیقاتی درمانی باشند. استفاده از این روش میتواند روشهای درمانی سنتی گذشته را بهبود بخشد. اگرچه این چاپگر در ایران ساخته شده، اما شرکت دانشبنیان تولیدکننده این چاپگر با چالشهایی مختلفی از جمله مشکل در تهیه محل استقرار یا عدم معافیت مالیاتی روبرو هستند.
سلامتی را باید گنج گرانبهایی دانست و برای حفظ آن نکاتی را رعایت کرد؛ چرا که درمان همواره با مشکلات متعددی همراه است. صفهای طولانی بیماران نسخه به دست بیماران خاص تا خودرو خوابی همراهان بیمارانی که از شهرهای دور و نزدیک به بیمارستان شریعتی تهران آمدهاند. پای صحبت بیماران نشستن خیلی دردناک است، چرا که هرکدام از مشکلات متعددی مثل کمبود دارو، گرانی درمان یا نبودن سرپناهی مناسب سخن میگویند.
اگرچه کرونا در صدر مهمترین رویدادهای خبری حوزه سلامت قرار دارد، ولی نباید از مهمترین مسائل و دستاوردهای حوزه پزشکی غافل شد. شاید تا چند سال پیش تصور میکردیم که چاپ تنها محدود به دنیای کاغذ باشد و در مخیله هم نداشتیم که واژه "جوهر زیستی" و "چاپگر زیستی" را بشنویم. بهار سال 86 واژه "پروتز" که کلمهای گمنام برای بسیاری از مردم بود، به لطف سریال "راه بیپایان" به عبارتی آشنا تبدیل شد. این سریال، داستان جوانی به نام منصور بود که میخواست پروتز تولید کند و اقتصاد ایران را لااقل در این زمینه به خودکفایی برساند، اما به سرمایه احتیاج داشت.
اگرچه پروتز، یک انقلاب جدید در علم پزشکی بود، اما عوارض فراوانی به همراه داشت. سازمان نظارت بر غذا و دارو آمریکا (FDA) نسبت به خطرات و عوارض جانبی استفاده از پروتزها به ویژه آن دسته که با سرطان و دیگر بیماریها از جمله بیماریهای خودایمنی، درد مفاصل، درد عضلانی، و خستگی مزمن ارتباط دارند، هشدار داده بود.
این روزها، فناوریها در تمام زمینهها پیشرفت کرده و زندگی بشر را تحت تاثیر قرار داده است. امروزه بسیاری از بافتها یا ضایعههای استخوانی به وسیله "چاپ زیستی سهبعدی" ترمیم میشود. چاپ زیستی سهبعدی (3D Bioprinting)، روشی است که با استفاده از «جوهر زیستی» میتواند ساختارهایی مشابه بافتهای واقعی بدن انسان یا حتی یک اندام کامل را تولید کند.
محمد احسان غیاثوند، مدیر عامل شرکت دانشبنیان "ایدهکاران سهبعدی شریف" است که در زمینه طراحی و ساخت چاپگر زیستی سهبعدی فعالیت میکند. این شرکت طراح و سازنده نخستین چاپگر زیستی نیوماتیکی در ایران است. هدف از ساخت این دستگاه، ایجاد بافت مصنوعی جهت استفاده در پروژههای تحقیقاتی در زمینه مهندسی بافت و پزشکی بازساختی یا ساخت قطعه برای ترمیم و جایگزینی بافت آسیبدیده است.
چطور به حوزه تولید چاپگرهای زیستی سهبعدی وارد شدید؟
به طور معمول معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، فهرستی از نیازهای علمی ایران را منتشر میکند. در فهرست منتشر شده، چاپگر زیستی سهبعدی به چشم میخورد. این اعلام نیاز و سابقه تیم ما در طراحی و ساخت پلتفرمهای سه بعدی، سبب ارائه طرح پیشنهادی ساخت چاپگر زیستی شد. هنگامی که تحصیلات دانشگاهی را با موفقیت پشت سر گذاشتم، در دو شرکت دانشبنیان به عنوان مسئول و مدیر فنی طراحی و ساخت اشتغال داشتم.
طرح پیشنهادی، از سوی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری تایید شد. پس از این مرحله، موضوع استقرار تیم در یک مکان مناسب به همراه تجهیزات مطرح شد. مرکز نوآوری فناوری اطلاعات و ارتباطات دانشگاه صنعتی شریف، مسئولیت تهیه مکان استقرار تیم را بر عهده داشت؛ علاوه بر این، تجهیزات فنی و اداری لازم را در اختیار تیم ما قرار داد.
مشکلات مالی، بزرگترین چالش ما بود و بودجه به صورت قطرهچکانی تخصیص داده میشد. پس از گذشت 2 سال از زمان شروع پروژه توانستیم اولین نمونه دستگاه چاپگر زیستی سهبعدی ایرانی به روش مکانیزم نیوماتیکی طراحی کنیم. پس از اینکه اولین چاپگر را تولید و ارائه خدمات را آغاز کردیم، تیم ما شکل رسمی به خود گرفت؛ شرکت تاسیس شد و در مدت زمان کوتاهی به واسطه این دستگاه مجوز دانش بنیان نوع یک را دریافت کردیم.
واضح و روشن است که مباحث مدیریتی و تصمیمگیریهای مقامهای بالادستی بر روند پیشروی پروسه ساخت اثرگذار بودند. باز هم تأکید میکنم، مسائل مالی بر بسیاری از جنبههای کار مانند افزایش تعداد اعضای تیم و تقویت تجهیزات به صورت مستقیم اثر میگذاشت.
چقدر تحریمها بر فعالیتهای شما تأثیر منفی داشت؟
این دستگاه، نمونه خارجی دارد، اما تحریم عاملی برای ممانعت ورود این دستگاه به ایران است. اگر این کالا تحریم نبود، بازهم به دلیل قیمت گزاف آن امکان واردات وجود نداشت. به طور قطع، تمام دانشگاهها، آزمایشگاهها و مراکز پژوهشی نمیتوانند چنین کالایی را فراهم کنند. با توجه به این شرایط، بومیسازی این فناوری در ایران به عنوان یک نیاز در نظر گرفته شد که مراکز پژوهشی و تحقیقاتی بتوانند از خدمات دستگاه ایرانی استفاده کنند.
تحریم بر روند ساخت چاپگر زیستی اثر گذاشت؛ برخی از قطعات مورد نیاز برای ساخت دستگاه توسط واسطهها از دیگر کشورها وارد میشدند. همچنین مجبور بودیم که برخی از قطعات مورد نیاز را طراح کنیم و بسازیم. تمام این مشکلات و مسائل عاملی برای کند شدن روند ساخت و تحمیل هزینههای بیشتر شد.
تحریمها فقط به واردات قطعات مورد نیاز برای ساخت یک کالا محدود نمیشود؛ بسیاری از شرکتهای دانشبنیان که موفق به ساخت یک محصول دانشبنیان با فناوری بالا میشوند، برای صادرات محصول تولیدی خود با چالشهای متعددی روبرو هستند.
در زمینه صادرات با چه موانع و چالشهایی روبرو بوده و نیازمند چه حمایتهایی هستید؟
تمام موانع را با موفقیت پشت سرگذاشتیم و محصول نهایی را تولید کردیم. اگرچه موفق شدهایم این چاپگر زیستی را به نیوزلند صادر کنیم، اما باید گفت که صادرات در سطح وسیع با چالشهای فراوانی همراه است و موضوعی ساده نیست. اگر خواهان جدیتر شدن روند صادرات این چاپگر باشیم، باید سرمایهگذار خصوصی یا دولتی به ما کمک کند. به طور قطع، در این شرایط میتوانیم این دستگاه را با تمام قابلیتهایش به دنیا معرفی کنیم.
معتقدم، بسیاری از هزینههای ساخت این کالا به صورت ریالی است؛ این شرایط را میتوان یک فرصت مناسب در مقایسه با شرکتهای آمریکایی و کانادایی که دستگاه مشابه را تولید میکنند، دانست. منظور این است، میتوانیم کالا را با قیمت بسیار رقابتی و عملکرد فنی همرده با رقبای خارجی به فروش رساند. حمایت از صادرات یک کالا بسیار اهمیت دارد. هنگامی که نیاز به این دستگاه اعلام شد، برای ساخت آن تلاش کردند. مسئولان، نتایج حاصله را دیدند و تا حدودی حمایت کردند.
بر این باور هستم، حمایت نباید محدود به ساخت محصول باشد، بهتر است که به حمایتها ادامه دهند. اگر صادرات این دستگاه به عنوان یک هدف در نظر گرفته میشود، باید زمینه حضور در نمایشگاههای خارجی فراهم شود که مستلزم سرمایهگذاری هدفمند با برنامه است. هنگامی که تمام شرکتهای دانشبنیان دنیا موفق به ساخت محصول و فروش آن میشوند، به مرحله جذب سرمایهگذار پا میگذارند. شرکتهای دانشبنیان بدون جذب سرمایه، توانایی پیشبرد اهداف صادراتی خود را ندارد. تعداد محدودی از شرکتهای دانشبنیان میتوانند به مرور زمان به صورت مستقیم و مستقل کالای خود را صادر کنند.
اگرچه جذب سرمایهگذار برای ما بسیار اهمیت دارد، اما هیچ حمایتی در ارتباط با این موضوع دریافت نکردهایم. پس از ارائه محصول به مشتریان داخلی، مسئولان معاونت علمی که برای ساخت این دستگاه اعلام نیاز کردند، هیچ واکنشی نسبت به خواستههایمان نشان ندادند.
برای واگذاری امور مدیریتی آماده هستیم
آمادهایم به منظور به ثمر نشستن این تکنولوژی در کشور و گسترش صادرات آن، بخشی از شرکت و یا اجرای امور مدیریتی آن را به بخش خصوصی واگذار کنیم. ساخت این محصول اهداف تحقیقاتی و درمانی ویژهای را دنبال میکند و ما در حال تلاش برای شناساندن این دستگاه به متخصصان و سرمایهگذاران این حوزه هستیم.
قیمت تمام شده این محصول با ماژولهای آن کمتر از 200 میلیون تومان است, مراکز دولتی میتوانند با بهرهگیری از حمایتهای دولتی این کالا را با قیمت کمتر از 150 میلیون تومان تهیه کنند. این چاپگر در مقایسه با برخی از محصولات خارجی دارای عملکرد مشابه و قیمت پایینتری است، به طور مثال دستگاه تک اکسترودر آمریکایی با عملکرد مشابه دستگاه ما و بدون هیچ ماژول اضافه حدود 20 هزار دلار قیمت دارد که که با قیمت فعلی دلار حدود 580 میلیون تومان قیمت دارد، در حالی که دستگاه دو اکسترودر ما به همراه ماژولهای اضافی برای مراکز دولتی کمتر از 150 میلیون تومان قیمت دارد، یعنی حدود یک چهارم دستگاههای خارجی.
دپارتمان پزشکی دانشگاه هارواد، مقالهای در سال 2021 منتشر کرد که در آن درباره شرکتهای تولیدکننده چاپگر زیستی سهبعدی اطلاعاتی ارائه داد؛ در این مقاله لیستی از برترین شرکتهای تولیدکننده دستگاه چاپگر زیستی در دنیا منتشر کرد که در منطقه غرب آسیا ما تنها شرکت آسیایی هستیم که در این مقاله به آن اشاره شده است. این موضوع برای ما و کشورمان افتخار و موفقیت بزرگی به حساب میآید؛ ما برای توسعه نیازمند توجه هستیم، اما چندان بهاء داده نمیشویم. یک دپارتمان مطرح در سطح دنیا به فعالیت شرکت و محصول تولیدی توجه میکند، اما ارادهای برای حمایت و تولید انبوه در داخل کشور وجود ندارد.
میزان استقبال از چاپگر زیستی تولیدی شما چقدر است؟
مافیا و دستهای پشتپرده واردات کالا را میتوان عاملی تهدیدکننده برای محصولاتی دانست که در داخل تولید میشوند، اما به دلیل اینکه نمونه خارجی از کالای تولیدی ما وجود ندارد با چنین آسیبی مواجه نیستیم. همانطور که گفتم، موضوع بازاریابی (مارکتینگ) و صادرات این چاپگر زیستی در بازار جهانی برای ما یک چالش به حساب میآید.
مشکلات موجود سبب شده تا تمام اعضای تیم فشار زیادی را متحمل شوند؛ چنین مسائلی سبب میشود تا موضوع مهاجرت مطرح شود. مایل هستیم که تیم خود را توسعه دهیم، اما هنگامی که تلاشهایمان به دلیل مشکلات به ثمر ننشیند، به انتقال خط تولید به خارج از کشور فکر میکنیم. توجه به پتانسیل و ظرفیتهای داخلی محدود است، خارج از مرزهای ایران به ما توجه میکنند، اما در ایران دیده نمیشویم. حدود 2 ماه پیش، یک تیم برزیلی فعال در زمینه سلولی برای همکاری در پروژهای بزرگ با تیم ما ارتباطات برقرار کرد. این موضوع گواهی بر ادعای توجه کشورهای خارجی به زمینه فعالیت این شرکت است؛ خارج از مرزهای ایران دیده میشویم، اما هیچ یک از نهادهای ایرانی فعال در زمینه سلولی و پزشکی به ما توجه نمیکند.
نسبت به محصولات ایرانی بیاعتماد هستیم، چرایی علت بیاعتمادی مسئولان به محصولات ایرانی را نمیدانم. ما این دستگاه را ساختهایم و خروجی آن قابل لمس است. هنگامی که نمونه کارهای خود را در شبکههای اجتماعی منتشر میکنیم، خارجیها درباره محصول تولیدی اظهار نظر میکنند، اما داخلیها هیچ استقبالی از محصولات نمیکنند. شاید بتوان گفت دلیل این بیتوجهی، رایج نبودن این فناوری در ایران است.
فناوری چاپ زیستی هنوز در ایران رایج نیست، تلاش میکنیم این فناوری را جایگزین روشهای سنتی کنیم. همانطور که گفتم، جمعیت کثیری نسبت به لباس تا دستگاه تخصصی که در ایران تولید میشود، بیاعتماد هستند. تلاش میکنیم تا اعتماد مسئولان را جلب کنیم.
اواخر سال گذشته، برای نخستین بار در ایران توانستیم با همکاری یک تیم پزشکی قوی، عمل شکاف کام یک بیمار را با بهرهگیری از چاپ زیستی سهبعدی انجام دهیم. در این فرآیند، پس از تصویربرداری از بیمار و ساخت مدل سهبعدی، ناحیه دارای آسیب از صورت بیمار به وسیله مواد زیستی توسط دستگاه چاپگر زیستی تولید و در بدن بیمار کاشته شد.
در روش چاپ زیستی سهبعدی، یک بافت پوستی یا استخوانی با توجه به اطلاعات به دست آمده از اسکن بیمار و با استفاده از مواد زیستی ساخته میشود. مواد (متریال) زیستی به صورت سنتزی و کامپوزیتی است که هرکدام ویژگی مختص به خود را دارند. در حال حاضر مواد اولیه برای ساخت جوهر زیستی را از کشورهای خارجی وارد کردیم. ساخت خط تولید گرید مدیکال بسیار سخت است و استفاده از این مواد بسیار محدود است. به موضوع ساخت مواد پایه برای ساخت جوهر زیستی فکر میکنیم، ولی به طور حتم با چالش روبرو هستیم. سالها است، چند شرکت شناختهشده آمریکای و اروپایی در این زمینه فعالیت میکنند. وقتی با پزشکان متعددی برای مواد اولیه ساخت جوهر زیستی مشورت میکردیم، اظهار میکردند وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی با مواد تولیدی این شرکتها موافقت میکند.
مشکلات تمامی ندارد
با مشکلاتی از طیفهای مختلف روبرو هستیم که مهمترین چالش مسائل مالی است. همانطور که گفتم، مراکز دولتی بخش عمدهای از مشتریان ما را تشکیل میدهند. نمایشگاه "ایران ساخت" در آذرماه هر سال برگزار میشود؛ شرکتها با استفاده از پنلی که در اختیار آنها قرار میگیرد، محصولات تولیدی خود را به مشتریان دولتی ارائه میدهند.
بر اساس اظهار نظر مشتریان و شرکتهای دانشبنیان، پروسه خرید و فروش بسیار پیچپده است، چرا که یک صندوق به عنوان ضلع سوم در میان فروشنده و خریدار قرار میگیرد. دو طرف معامله با صندوق قرارداد میبندند و کالا را تحویل و رد و بدل میکنند. این صندوق، پول خریدار را تحویل میگیرد و با اضافه کردن کمک هزینههای دولتی به فروشنده پرداخت میکند. بارها پیش آمده است که یک کالا را تحویل میدهیم، اما هیچ پولی دریافت نمیکنیم و پس تاخیر فراوان هزینه دستگاه دریافت میشود. شرکتهای دانشبنیان نوپایی مثل ما برای امور اجرای خود نیازمند پول هستند. این بخشی از ماجرا است، اگر بخواهیم پیشپرداخت دریافت کنیم، وارد کاغذبازی اداری و تضمین تحویل کالا میشویم. با توجه به این شرایط ترجیح میدهیم که کالا را ابتدا تحویل دهیم و سپس پول را دریافت کنیم.
ما بیشتر خدماتمان را بر بستر شبکه آزمایشگاهی معاونت علمی ارائه میدهیم. سامانه برای این کار طراحی شده، دانشجویان و اساتید میتوانند به وسیله آن از شرکتها خدمات مورد نیازشان را دریافت کنند. مشتری موظف است که حدود 50 درصد از هزینه خدمات ارائه شده را پرداخت کند؛ 50 درصد دیگر نیز توسط این سامانه تسویه میشود. خدمات به صورت مجزا تسویه نمیشود، بلکه به صورت تجمیعی (برای بازه زمانی 2 تا 3 ماهه) محاسبه و پرداخت میشود. پس از اینکه درخواست تسویه حساب را ثبت میکنیم، باید 3 ماه در انتظار دریافت پول باشیم. بنابراین باید گفت، از زمان ارائه خدمات تا دریافت مبلغ خدمات ارائه شده، حدود 6 ماه زمان میبرد.
دستگاهی ساختهایم که توانایی تولید قطعات با بافت طبیعی را دارد و نسبت به پروتزهای رزینی و فلزی مزیت دارد؛ گویا قطعه تولیدشده در چاپگر یک بافت ترمیم شده از بدن است. این فناوری بومیسازی شده، انتظار داریم که مبلغ فروش کالای خود را دریافت کنیم؛ چرا که این مبالغ برای مراکز دولتی بسیار ناچیز است.
یکی از دغدغههای شرکتهای دانش بنیان، بحث معافیت مالیاتی است. شما در این زمینه با مشکلی مواجه بودید؟
مالیات از دیگر مشکلات شرکتهای دانشبنیان است. برخلاف آنچه که در اخبار منشتر میشود، شرکتهای دانش بنیان معافیت مالیاتی ندارند. سازمان امور مالیاتی کشور معتقد است که تنها شرکتهای دانشبنیان نوع یک معافیت مالیاتی دارند. این در حالی است که ما یک شرکت نوع یک هستیم، اما هنگامی که موضوع را پیگیری میکنیم، مسئولان اجرایی اطلاعی از قانون کشوری یعنی معافیت مالیاتی شرکتهایی از دست ما ندارند.
پس از پیگیریهای متعدد توانستیم دستگاههای تولیدی را مشمول معافیت مالیاتی کنیم، اما خدمات ما مشمول پرداخت مالیات است. تنها دلخوشی ما معافیت مالیاتی است که از آن محروم هستیم.
چقدر از امکانات پارکهای علم و فناوری، برجهای فناوری یا مراکز مشابه استفاده کردهاید؟
تهیه فضای استقرار یکی از چالشهای مهمی است که با آن دست و پنجه نرم میکنیم. یک تیم نوپا هستیم و با توجه به قیمت افسار گسیخته قیمت مسکن در تهران نمیتوانیم یک دفتر برای استقرار دائم تیم بخریم. کارخانه نوآوری آزادی و پارک و علم فناوری پردیس با هدف استقرار شرکتهای دانشبنیان احداث شدهاند. چند ماه پیش برای استقرار دچار مشکل شدیم و دانشگاه شریف به فضایی که در اختیار ما قرار داده بود، احتیاج داشت.
شرکتهای دانشبنیان برای اجاره دفتر نمیتوانند به صورت مستقیم به عنوان مثال با کارخانه نوآوری آزادی وارد مذاکره شوند. (بخشی از) این مکان در اختیار شرکتهای بزرگی است که همگی نام آنها را بارها شنیدهایم. غولهای بزرگ تجاری که در گذشتهای نه چندان دور، یک استارتآپ بودهاند و حالا متولی امور اجرایی این مکان هستند. قیمت اجاره هر صندلی در فضای اشتراکی کارخانه نوآوری آزادی حدود یک میلیون و پانصد هزار تومان است که بسیار گرانقیمت محسوب میشود. شرکتهای دانشبنیان باید به صورت مستقیم برای اجاره این مکانها وارد مذاکره شوند، نه اینکه به واسطهها چندین میلیون بپردازند. قیمت رهن یک اتاق 20 متری نیز حدود 350 میلیون تومان است.
برج فناوری طرشت نیز برای شرکتهای دانشبنیان تاسیس شده است. قیمت رهن یک واحد 100 متری در این برج فناوری حدود 800 تا 900 میلیون تومان است که در مقایسه با قیمت منطقه بسیار گران است. مدیریت اجرایی این مکانها به افراد اشتباه واگذار میشود و شرکتهای دانشبنیان از تهیه مکان مناسب باز میمانند.
اگر بخواهیم در یک نمایشگاه خارجی شرکت کنیم، صندوق نوآوری و شکوفایی، 70 درصد از هزینهها را پرداخت میکند. به طور مثال، شرکت در یکی از نمایشگاههای امارات حدود 300 میلیون تومان هزینه دارد. ابتدا باید هزینهها را به طور کامل پرداخت کنیم و سپس با ارائه مستندات میتوانیم هزینهها را دریافت کنیم.
کارگزاران صندوق نوآوری و شکوفایی که مسئولیت بازاریابی را برعهده دارند، مسئولیت خود را به درستی انجام نمیدهند. به طور مثال، ما برای بازاریابی و شرکت در شوروم محصولات دانشبنیان در روسیه وارد قرارداد با یک کارگزار شدیم و در نهایت بعد از 6 ماه از شروع قرارداد، این کارگزار لیستی از دانشگاههای روسیه در اختیار ما قرار داد که پتانسیل خرید چاپگر تولیدی ما را داشتند. تهیه لیست دانشگاهها با یک جستجوی اینترنتی ساده نیز میسر است، اما برای همین لیست و همچنین فعالیتهای انجام نشده برای ما 35 میلیون تومان تمام شد. پس از کش و قوسهای فراوان و انصراف از ادامه قرارداد، کارگزار 10 درصد مبلغ پرداخت شده را کسر کرد و باقیمانده پول را واریز کرد. شرکت در نمایشگاه روسیه برای ما رهآوردی نداشت؛ حالا برای شرکت در نمایشگاه کشور ارمنستان از ما دعوت کردهاند.
یکی از دستگاههای تولیدی خود را در نمایشگاه دائمی محصولات صادراتی "ایرانساخت" گذاشتهایم، اما هیچوقت برای ارائه (پرزنت) دستگاه دعوت نشدهایم. اکثر اقداماتی که برای بازاریابی دستگاههای تولیدی دانشبنیان انجام میشود، نمایشی است. شعار سال، توجه به اقتصاد دانشبنیان است؛ این موضوع نباید به یک شعار محدود شود. تصمیم بر این بود تا محصول خود را در اکسپوی دبی نمایش دهیم، این موضوع با تغییر یکی از مدیران منحل شد. نمایشگاهی که برای محصولات با فناوری بالا است به محلی برای فروش گز و شیرینی ایرانی تبدیل شد.
شناسه خبر 56636