در نخستین همایش ملی سرود و سرودههای انقلاب اسلامی با محوریت شعر حمید سبزواری مطرح شد:
سرودههای پدر شعر انقلاب اسلامی، بخشی سترگ از هویت ایران
سپهرغرب، گروه دُرهای دَری - فاطمه فراقیان: سرودهای ظلمستیز حسینآقا ممتحنی، شهره به حمید سبزواری که در پایان این سده به سال 1395 چشم از جهان فرو بست، بخشی سترگ از هویت ما است.
سپهرغرب، گروه کتاب و ادبیات - فاطمه فراقیان : نخستین همایش ملی سرود و سرودههای انقلاب اسلامی 22 خردادماه سال جاری به همت جمعی از اساتید در دانشگاه حکیم سبزواری برگزار شد؛ رئیس همایش محمدعلی زنگنهاسدی (رئیس دانشگاه حکیم سبزواری)، دبیر اجرایی امین کوشکی (عضو هیئتعلمی دانشگاه حکیم سبزواری) و دبیر علمی علی صادقیمنش (مدرس گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه حکیم سبزواری و پسادکترای اسطورهشناسی) بودند.
رئیس دانشگاه حکیم سبزواری در این همایش با بیان اینکه بازشناخت سرچشمههای انقلاب اسلامی ایران جز با کاوش در اندیشه و هنر پیشروان آن امکانپذیر نیست، گفت: در این میان آنچه شالودهای از اندیشه و هنر مبارزان راه آزادی و انقلاب اسلامی را به بهترین شکل به تصویر میکشد، سرود و سرودهای انقلاب اسلامی است. پژوهشگران بر این نکته اتفاق نظر دارند که «شعر انقلاب هویتی دارد و درواقع متصدی، مباشر و میداندار ارائه گفتمان انقلاب اسلامی است»؛ شعر و ادبیات این دوره از تاریخ ایران هویتی بیبدیل دارد که بررسی آن در مجامع علمی و دانشگاهی ضرورتی انکارناپذیر است. با پیش چشم داشتن این ضرورت دانشگاه حکیم سبزواری با بهرهگیری از ظرفیتهای درخور توجه علمی خود، برگزاری همایشی ملی با هدف بازشناخت علمی جایگاه شعر انقلاب اسلامی را در دستور کار خود قرار داد.
محمدعلی زنگنهاسدی با اشاره به اینکه برگزاری این همایش در سبزوار بهویژه ازاینرو ضرورت دارد که این شهرستان زادگاه پدر شعر انقلاب اسلامی حمید سبزواری است، ابراز کرد: شاعر بلندآوازهای که حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب درباره ایشان میفرمایند «وقتی از مرحوم حمید سبزواری یاد میکنیم، صرفاً این نیست که از یک دوست، از یک شاعر، انسان یاد کند؛ بلکه [از خلال یادآوری شعر، شخصیت و جمعبندی زندگی شعری حمید] آموزشهایی به انسان داده میشود، مفاهیمی به ذهن منتقل میشود. ایشان قریحه شعریاش خیلی خوب بود، واقعاً شاعر بود، یعنی شاعر بالذات بود، متصنع نبود. ثانیاً تسلط بر انواع شعر داشت، تسلط بر گستره واژگانی داشت، یعنی واژگان وسیعی در اختیارش بود، تنوع در شعر داشت، بهروز بود. از وقتی من آقای حمید را شناختم، بهروز بود. بنده از اوایل انقلاب با آقای حمید آشنا شدم و در آن گرفتاریها و اشتغالات عجیب و غریب آن روزها، مراوده ادبی و شعری با ایشان پیدا کردم. او دریچهای بود که هوای آزادی را به ما میرساند و بنده مغتنم میشمردم. از آن وقت تا آخر عمر، همواره این مرد بهروز بود. به نظر من ویژگی بینظیر مرحوم حمید سبزواری سرودهای او است؛ هم از لحاظ کمیت، هم از لحاظ کیفیت و محتوا. ما امروز این خلأ را داریم، ما امروز هم به سرود احتیاج داریم، سرود یک نیازی است».
رئیس همایش ملی سرود و سرودههای انقلاب اسلامی با بیان اینکه جایگاه ویژهای که حمید سبزواری بهعنوان پدر شعر انقلاب اسلامی در میان شاعران این دوره دارا است ما را بر آن داشت که این همایش ملی را در سالروز درگذشت این شاعر بلندآوازه یعنی 22 خردادماه برگزار کنیم، افزود: اجرای این همایش حاصل همراهی بیدریغ و هماهنگ همکاران ما در دانشگاه حکیم سبزواری بود؛ ازاینرو مایلم از یکایک همراهان و همکاران ارجمندم که در برگزاری این همایش به ما کمک کردند، تشکر کنم. بهویژه از تلاشهای دبیر اجرایی (امین کوشکی) و دبیر علمی همایش (علی صادقیمنش) که در به ثمر نشستن این کوششها، میداندار بودند و نیز از گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه حکیم سبزواری و اعضای بخش علمی همایش سپاسگزارم.
دبیر علمی نخستین همایش ملی سرود و سرودهای انقلاب اسلامی نیز با بیان اینکه در آغاز قرنی نو در پی واکاوی نیرویی هستیم که یک سده از غربیترین نقطه آمریکای لاتین تا شرقیترین نقطه چین پایههای اقتدار حکومتها را به لرزه درآورد، گفت: نیرویی که ابزارش واژه بود؛ واژهای که سوار بر بال موسیقی، هیجان میآفرید و از آه، فریاد میساخت «سرود».
علی صادقیمنش با اشاره به اینکه نخستین همایش ملی سرود و سرودهای انقلاب اسلامی فرصتی است برای نگاهی دوباره به این نیروی شگفتانگیز و لطیف که در ایران اسلحه مهرمندانه یک انقلاب شد، افزود: نخستین بارقههای یک جنبش، در ذهن آرام یک اندیشمند روشن میشود. بارقهای که بر خطوط یک کتاب مینشیند و آرامآرام میپرورد و میپروراند، اما آنچه جنبش را به جنبش اجتماعی دگرگونساز مبدل میکند، دو چیز است؛ نخست «ستم» که «ستم همواره میسازد ره نشر عدالت را» و دوم «ذهن یک ادیب» که آن نخستین بارقه را بر تاج واژه مینشاند و به یاری موسیقی کلام، همچون سیلابی آتشین، بر خرمن جامعه میزند و داروغه استبداد را در آتش کلامش میسوزاند. آنکه از بارقه، آتشی به بلندای رهایی میسازد، ادیبی است که از سودای آزادی میسراید و جانهای شیفته و زخمخورده از بیداد را به سوی رهایی فرا میخواند «به سر سودای آزادیست، ما را تا سری باشد».
مدرس گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه حکیم سبزواری با بیان اینکه در ایرانِ قرنی که گذشت ادبایی از این جنس کم نبودند، اذعان کرد: از سیدمحمدرضا کردستانی متخلص به میرزاده عشقی گرفته که در آغاز این سده (سال 1303) جانش را فدای این کار کرد تا حسینآقا ممتحنی، شهره به حمید سبزواری در پایان این سده که به سال 1395 چشم از جهان فرو بست؛ سرودهای ظلمستیز این شعرا بخشی سترگ از هویت ما است.
صادقیمنش با اشاره به اینکه اگر قرار بر واکاوی سرود و سرودهای انقلاب اسلامی باشد چه روزی مناسبتر از سالروز درگذشت حمید سبزواری؟ شخصیتی که از کودتای 28 مردادماه 1332 تا انقلاب اسلامی 22 بهمن 57 در سوی مردم و سرود درد مردم بود، اذعان کرد: در روزگار غریبی که هراس، صدا را به حضیض تاریک سکوت مینشاند، سرود سپیده بود و یاد یاران را در قامت سرودی دیگر فریاد میزد.
وی با بیان اینکه حسین آقا ممتحنی که همنواییاش با مردم تا بهمن 1357 او را حمید و ستوده انقلاب کرد پس از آن بهمن در نگاه پیشروان انقلاب اسلامی یک معیار شد، اظهار کرد: معیاری که هنر و ایدئولوژی نمایان یا نهفته در شعر انقلابی را با آن میسنجیدند و ارزشگذاری میکردند؛ شعر انقلابی پساانقلاب از میانه همین ارزشگذاریها بود که شکل گرفت و رشد کرد. بر این اساس بازشناخت علمی شعر حمید سبزواری بهمثابه بازشناخت بنیانهای نظری و ایدئولوژیک شعر انقلابی و ادب پایداری ایران پس از انقلاب است.
دبیر علمی نخستین همایش ملی سرود و سرودهای انقلاب اسلامی بیان کرد: مجموعه نوشتارهایی که میخوانید کوششی است برای بازشناخت شخصیت و سرودهای حمید سبزواری و در پی آن دست یافتن به دروننمایی از شعر و ادبیات انقلاب اسلامی. بیهق بزرگ به پشتوانه ادبای اندیشمند و دورانساز خود این قابلیت را دارد که جایگاه برگزاری همایشهایی سترگ در پیوند با ادبیات انقلاب باشد؛ امید که این مجموعه و نخستین همایش ملی سرود و سرودههای انقلاب اسلامی مقدمهای برای به رسمیت شناختن روز سرود و سرودهای انقلاب اسلامی در سالروز درگذشت حمید سبزواری و نیز پاسداشت هفتهای با عنوان هفته شعر و ادبیات انقلاب از 22 خردادماه سالروز درگذشت حمید سبزواری تا 29 خردادماه سالروز درگذشت و به روایتی شهادت دکتر علی شریعتی، باشد. این دو ادیب که هردو از پهنه بیهق بزرگ برخاستند، نقشی بیبدیل در کارزار فرهنگی علیه استبداد و به ثمر نشستن انقلاب داشتند.
دانشآموخته دکترای زبان و ادبیات فارسی دانشگاه سمنان نیز در این همایش با اشاره به رسم نظم خراسان در قصیدههای حمید سبزواری، گفت: حمید سبزواری شاخصترین چهره شعر انقلاب اسلامی است و بهحق پدر شعر انقلاب نام گرفته؛ چراکه شعر او شناسنامه انقلاب اسلامی است. شاعری که تقریباً در تمام فرازوفرودهای تاریخ انقلاب اسلامی از آغاز نهضت امام خمینی (ره) در سال 42 تا زمان وفات در سال 95 حضور فعال داشته است و پُرکارترین شاعر انقلاب هم هست؛ مجموعه آثار چهار جلدی او با نام «این بانگ آزادی» در سال 97 به اهتمام نشر سیمرغ هنر منتشر شد و بالغبر یکهزار و 900 صفحه است و بهصورت مجزا غزلها، قصاید، مثنویها، چهارپارهها، رباعیها، دوبیتیها، قالبهای ترکیبی، اشعار نیمایی، آزاد و نهایتاً سرودهای انقلابی او را بهطور کامل در خود جای داده است.
جواد جعفرینسب با بیان اینکه اگرچه حمید سبزواری در بیشتر قالبهای شعر فارسی آثار قابل توجهی دارد اما بیشک شهرتش مرهون سرودهای انقلابی او است، ابراز کرد: در این مجال قصد پرداختن به آنها را ندارم؛ در این نوشتار میخواهم به قصاید او بپردازم، چراکه اتفاقاً این قِسم مغفول مانده است و به نظر میرسد از دیدگاه ادبی و هنری بر دیگر انواع شعرش رجحان دارد.
این پژوهشگر با اشاره به اینکه جلد دوم مجموعه این بانگ آزادی تمامی قصاید او را (59 قصیده) دربرگرفته است و این تعداد قصیده خود بیانگر تعلق خاطر حمید سبزواری به این قالب ادبی است، تشریح کرد: این مهم او را در زمره برجستهترین سخنوران قصیدهپرداز معاصر قرار میدهد؛ سبزواری را در دستهبندیهای شاعران معاصر باید در زمره سنتیسرایان قرار داد و بهویژه قصاید او در ادامه سنت قصیدهسرایی در ادب فارسی از سبک خراسانی تا به امروز قابل بررسی است.
وی با بیان اینکه قصیدهسرایی حمید سبزواری میتواند یادآور توجه قصیدهپردازان مکتب بازگشت به سبک خراسانی باشد و ادامه تلاشهای ملکالشعرای بهار در عرصه مشروطه برای زنده نگه داشتن این قالب ادبی، تأکید کرد: شاعرانی مانند مهرداد اوستا، محمود شاهرخی، مشفق کاشانی و حمید سبزواری که متعلق به نسل اول شاعران انقلاب هستند، احیاگران این نوع ادبی در شعر انقلاب اسلامی بهشمار میآیند.
این شاعر با اشاره به اینکه قصاید حمید سبزواری در نگاه نخست شیفتگی زایدالوصف او را به سخنوران بزرگ سبک خراسانی و آذربایجانی همانند ناصر خسرو، خاقانی، مسعود سعد و فرخی را نشان میدهد، بیان کرد: این مهم نشانگر آشنایی عمیق او با ادبیات کلاسیک فارسی است؛ سبزواری در بسیاری از قصاید به استقبال آثار آن نوابغ عرصه سخنوری رفته است و در بعضی قصاید صراحتاً به این موضوع اشاره کرده است: «از حمید است این قصیده در جواب آن که گفت/ «صبحدم چون کله بندد آه دودآسای من» خاقانی» یا «روحش قرین شادی و عزت که مانده است/ بیتی ز کیمیانظری در نظر مرا/ «گیتی سرای رهگذاران است ای پسر!/ زین بهتر است نیز یکی مستقر مرا».
وی با بیان اینکه از ویژگیهای زبان شعر حمید سبزواری میتوان به کاربرد صفتها، اسمهای متروک و مهجور اشاره کرد، افزود: انجا که میگوید «وخشوررو، دژخیمخو، اندکهنر، بسیارگو/ کاهلعمل، نهمارجو، آلودهجان، آمودهتن»، این موضوع قابل رؤیت است.
جعفرینسب با اشاره به اینکه یکی از وجوه قابل توجه قصاید حمید سبزواری محتوا و اندیشه حاکم بر قصاید است، گفت: بارزترین آنها بهویژه در شعر سالهای 42 تا انقلاب، ظلمستیزی و عدالتخواهی بوده؛ همچنین ترغیب به مبارزه صریح با رژیم ستمشاهی در جایجای شعر او مشهود است. جایی میسراید «تا نیاساید از دست ستم مظلوم/ مر مرا نیست ز اظهار حق آسودن» یا خطاب به شاه «ای زاده پلیدی و طراری/ ای وارث شناعت و ظلم و ستم/ میبینمت به واقعه چون ضحاک/ و آن گه قیام کاوه آهنگر » و یا در میهندوستی و ستایش وطن که از محوریترین موضوعات ادبیات عصر مشروطه است، میسراید «مهر وطن به سینه نگه دار، اگر رسید/ از مردم وطن ضرر مستمر مرا/ ما و تو چون حق خویشتن نشناسیم/ خود نشناسیم حق مادر میهن/ تا گذرانیم دشمنان وطن را/ از دم تیغ برنده سینه و گردن»
وی با بیان اینکه حمید سبزواری به نقش مردم در شکست استبداد بسیار توجه دارد و آن را از مهمترین عوامل پیروزی میداند و برای همین اراده مردم مبارز انقلابی را میستاید، افزود: شعر «کدام ملت اینسان شکست لشکر خصم/ از این صفت که تو بشکستهای در این میدان/ کدام ملت با اهرمن درآویزد/ بدین نشان که درآویختی به عزم توان/ کدام ملت خیزد به محو استعمار/ به شیوهای که تو برخاستی چو شیر ژیان» از او است.
دانشآموخته دکترای زبان و ادبیات فارسی دانشگاه سمنان گفت: در شعر حمید سبزواری ستایش امام و رهبران مبارز هم هست؛ اما این کاملاً با مدح و ستایشگری شاعران سبک خراسانی از پادشاهان و امیران ظالم و فاسد تفاوت دارد. او در امام خمینی (ره) سیمای مرد الهی را میبیند که برای رفع ظلم قیام کرده است، نایب امام زمان بوده و میخواهد راه و رسم پیامبر را در جامعه پیاده کند، بنابراین میسراید «بنازم بر آن پیر و فکر جوانش/ که عاجز بود خامه از داستانش/ نه موسی ست اما چو موسی بتازد/ بر انبوه فرعونیان زمانش/ نباشد محمد ولیکن ز نسبت/ بود پاکفرزندی از خاندانش».
وی در پایان سخنانش با بیان اینکه در نگاه حمید سبزواری امام خمینی (ره) پارسامردی مبارز و مجاهد است که برای نجات امت اسلام از ظلم و ستم قیام کرده و میخواهد حکومت توحیدی بنا کند، اظهار کرد: بنابراین امام خمینی (ره) را شایسته تقدیر میداند و مدح او درحقیقت ستایش حق، تقوا و عدالت است؛ پس میسراید «الا خمینی ای نایب امام زمان/ الا خمینی ای رهبر خردپرور/ الا خمینی ای آنکه از مجاهدهات/ رها شد ایران از نکبت بت و بتگر».
شناسه خبر 57391