سپهرغرب، گروه شهر - طاهره ترابیمهوش: حضور معتادان، موادفروشها، کهنهفروشان و بروز بزههای اجتماعی فراوان در پیادهراه اکباتان حکایتی واضح از نادیده گرفتن پیوستنگاری فرهنگی و اجتماعی در پروژههای شهری است که نتیجهای جز بیماری را برای این نقطه از شهر به همراه نداشته است.

هرچه شهرها بیشتر وسعت میگیرند آدمهایش از هم دور میشوند و زمینه بروز انواع آسیبهای اجتماعی نیز بیشتر فراهم میشود. آسیبهایی که گریبان شهرها را میگیرد و تبعات آن همه شهروندان را شامل میشود که دراینبین طی چند دهه اخیر همدان هم بهتناسب قد و قواره و بزرگیاش با آسیبهای اجتماعی متعددی درگیر است. از بافتهای فرسوده و مشکلات ناشی از آن تا کودکان کار و افراد بیخانمان. آسیبهایی که اگرچه ممکن است بهصورت مستقیم بر زندگی شهروندان یک شهر تأثیر نداشته باشد اما بهمرور با بیمار کردن فضای شهری مشکلات درازمدتی برای شهر و شهروندانش ایجاد خواهد کرد.
بر این اساس ازآنجاکه یکی از محیطهای بیمار شهری همدان، پیادهراه اکباتان است در گزارش میدانی بهدنبال ارائه تصویری واقعی از این پیادهراه شدیم که در ادامه برآیند آن را میخوانید:
چند ساعتی بیشتر از صبح نگذشته و عقربهها آرامآرام به 9 نزدیک میشود. هنوز کسبوکار در بازار مرکزی شهر آنطور که باید شروع نشده است اما خیابان پر است از خودروها و آدمهایی که برای رسیدن به مقصد، پرشتاب و بیتوجه به اطراف تنها به رفتن فکر میکنند. هدفم از آمدن به این منطقه رفتن به پیادهراه اکباتان است بود. خیابانی که میگویند در این ساعت از روز میتواند سوژههای خوبی برای یک خبرنگار به همراه داشته باشد.
برای رسیدن به این پیادهراه، پیادهراه میدان امام را با سرعت طی میکنم، گویی کسی غیر از من حاضر نیست عرض چند متری پیادهراه را طی کند بلکه همه ترجیح میدهند برای رسیدن به ضلع دیگر میدان از وسط میدان عبور کنند و تنها مشتری عرض این پیاده را در این ساعت از روز خودم هستم و بس. با رسیدن به آخرین کیوسک نیروی انتظامی و طی کردن چند قدم، ناخواسته از سرعتم کم میشود، باورکردنی نیست، جوانی بیست و چندساله بیهیچ ترس و واهمهای گوشهای از پیادهراه کز کرده و با آستینهای بالا زده در کمال خونسردی گویی چند دقیقه قبل در همین مکان مواد مخدر تزریق کرده و در هپروت است. بیاختیار چندثانیهای در کنارش مکث میکنم. به من خیره میشود و طلبکارانه نگاهم میکند. گویی حریم خصوصیاش را نقض کردهام. چارهای جز رفتن نیست. میروم و آرزو میکنم ای کاش زن و کودکی در این دقایق قصد رد شدن از این پیادهراه نکنند اما دریغ.
با اینکه صبح است و هنوز کرکره مغازهها پایین است در مسیر پیادهراه تعداد زیادی معتاد متجاهر به چشم میآید. آدمهایی که از فرط خماری کوچکترین ارتباطی با دنیای بیرون ندارند.
تأسفبارتر اینکه سالها است بازار خیابان اکباتان را اغلب به بازاری برای فروش کفش و لوازم دزدی و دست دوم میشناسند؛ اما کسب و کار در این بازار قدیمی و شهیر همدان به فروش کتانیهای دزدی و دست دوم آنهم در گونیهایی که در گوشهای از بازار یا مقابل برخی مغازهها بساط میکنند ختم نمیشود.
بازاری قدیمی در محدوده میدان مرکزی همدان که نامی آشنا دارد. بهمحض ورود به بازار چندین مغازه لباسفروشی با اجناسی نهچندان دلچسب توجهم را جلب میکند. از قضا آن گونیهای معروف کفش و کتانیهای دست دوم هم روی صندلیهای سنگی مقابل بعضی مغازهها به چشم میآید. راست و دروغش را نمیدانم ولی فکر نکنم کسی کفش کارکردهاش را اینگونه برای فروش بگذارد. خیلیها میگویند که وقتی دزدی به آپارتمانتان زد و کفشهایتان را دزدید فردا صبح به بازار پیادهراه اکباتان بروید و کفشهای دزدیده شده را بخرید. راست و دروغش با مردم ولی آنچه به چشم میآید فروش لوازم، انگشترها و کفشهای دست دوم در بازار است. هرچه جلوتر میرویم دستفروشی با اجناس جالبتر توجهمان را جلب میکند. دستفروشانی که چاقوهای ضامندار، فندک و غیره میفروشند. از هر نوع چاقویی در این بازار میتوان پیدا کرد، از چاقوی آشپزخانه و سلاخی گرفته تا ضامندارهایی که کاربردی به غیر از سلاح سرد ندارند.
از یک دستفروش میپرسم فروش این چاقوها ممنوع نیست؟ با ناراحتی میگوید: ما سالهاست میفروشیم و ممنوع هم نبوده، اگر سلاح میدانی شما ممنوع کن. مرد دستفروش، اعتیاد کمرش را خم کرده، کمی عصبانی است و زیاد نمیشود سر به سرش گذاشت.
به سراغ یکی از قدیمیترها که سن و سالی از سر گذرانده و با کتی دست دوم بر دوش در حال فروش کت و پیراهنهای دست دوم است میروم و بعد از کمی صحبت کردن سراغ قرص و دوا را میگیرم؛ نگاهی نصیحتبار میکند و میگوید قرص و دوا به چه دردت میخورد نکن دختر جان! استفاده از این مواد دودمانت را به باد میدهد، آخر و عاقبت ندارد. بعد از کمی صحبت کردن میگوید: ما نداریم اگر میخواهی برو از دستفروشهای اول بازار بخر کنار باجه روزنامهفروشی قدیم.
نیازی به آشنایی دادن نیست. کافی است از آدمهای سرگردانی که دست در جیب کرده و در حال قدم زدن هستند سراغ قرص را بگیری تا فهرست قیمتی بلند بالایی را برایت رو کنند. از 100 هزار تومان به بالا، بستگی به قدرت و کاراییاش دارد!
کمی جلوتر وضعیت پارک وانتبارها، موتورسیکلتها، ونهای مسافربری و موتورها که در حال ویراژ دادن هستند در این پیادهراه توجهم را جلب میکند، از آنها با ترس و لرز عکس میگیرم چون فضای پیادهراه بهگونهای است که برای این کار باید جرأت زیادی به خرج داد. بالآخره عکس را میگیرم اما آنچه اذیتم میکند این است که مگر چیزی حدود هفت میلیارد تومان برای سنگفرش کردن این مسیر از سوی شهرداری هزینه نشد پس چرا به این حال و روز افتاده؟ برای پاسخگویی به این چراها برآن شدیم تا گفتوگویی را با دانشیار علوم اجتماعی، دانشگاه بوعلی سینا همدان ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید:
اسدالله نقدی با بیان اینکه پیش از ارائه هر نظری در خصوص آنچه مطرح شد ذکر این نکته ضروری است که اصل پروژه پیادهراهسازی خیابانهای بوعلی، میدان امام و اکباتان از فعالیتهای شاخص مدیریت شهری طی یک و یا هر دو دهه گذشته در راستای پیادهمداری کردن است گفت: مسلماً اجرای چنین پروژهای با وجود کاستیها و انتقادات احتمالی موجود کار بسیار مناسبی بود.
وی ادامه داد: اجرای این پروژه در فضای کلان چون بخشی از فضای شهری به انسان اختصاص یافته و درعینحال شاهد محدود کردن تردد خودرو و آرامسازی محیط بودیم یک رویکرد جهانی مقبول بهحساب میآید زیرا از نظر توجه به شاخصهای انسانی و اجتماعی در شهرسازی در سطح بینالمللی مورد تأیید است.
وی ادامه داد: نکته بعدی اینکه خیابان اکباتان قبل از پیادهراه شدن نیز سر زندگی و رونق خیابان بوعلی را نداشت؛ باید به این نکته توجه کرد که مقایسه بین پیادهراه بوعلی و اکباتان از آنجا بیشتر نشأت میگیرد که این دو خیابان تقریباً بهصورت همزمان به پیادهراه تبدیل شدند.
دانشیار علوم اجتماعی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان با تأکید بر اینکه مقایسه همزمان این دو پیادهراه و کارایی آن در حال حاضر باعث میشود این احساس به وجود آید که اجرای پروژه پیادهراه اکباتان ناموفق بوده، اظهار کرد: این در حالی است که اگر به پیشینه عملکردی خیابان اکباتان نگاه کنیم درک درستتری از این اتفاق خواهیم داشت.
نقدی افزود: آنچه مسلم است اینکه کار جابهجایی مسافر به برخی محلات توسط ونهای مستقر در این پیادهراه انجام میشود، مبلمان شهری مناسبی نیز در این پیادهراه ایجاد شده و محوطه این پیادهراه به لحاظ عرضی فضای قابل توجهی را به خود اختصاص داده اما همانطور که پیشتر نیز عنوان شد همچنان در این پیادهراه بنا بر پیشینه آن شاهد رونق فعالیتها آنچنانی نیستیم.
وی با اشاره به اینکه طبق علم شهرسازی وقتی مقیاسهای انسانی، عملکردی، اجتماعی و حضور انسان در یک محیط کاهش یابد قاعدتاً فضا بیدفاعتر میشود گفت: این امر خود زمینهساز بروز آسیبهای اجتماعی و بزه است بنابراین وجود این آسیبها ربطی به پیادهراهسازی ندارد و در سابقه قبلی این خیابان وجود داشته است.
وی در واکنش به این سؤال که در حال حاضر برای رفع این معضلات چه باید کرد؟ گفت: میتوان این تجربه را با تزریق یکسری فعالیتها و کاربریها بهویژه در نقاط پاییندست این پیادهراه (پایینتر از مسجد جامع به سمت تپه هگمتانه) جانی دوباره بخشید.
دانشیار علوم اجتماعی، دانشگاه بوعلی سینا همدان با بیان اینکه اجرای محور تاریخی همدان (آرامگاه تا تپه هگمتانه) که از سال پیش صحبت آن هم از طریق شهرداری و هم میراث فرهنگی مطرح بوده اما متأسفانه این ایده کامل نشد نیز میتواند در رونقبخشی این مکان مؤثر واقع شود ابراز کرد: برای این ایده پیشنهادها و نظرات مختلفی داده شده بود.
نقدی با تأکید بر اینکه اگر این مسیر به معنای واقعی احیا شود نتیجه آن سرزندگی و افزایش عملکردی را در پیادهراه اکباتان بهدنبال خواهد داشت اذعان کرد: دراینبین استقرار و گسترش فعالیتهای مرتبط با گردشگری، ایجاد غرفههای صنایع دستی با مشورت گرفتن از متخصصان و جلب مشارکت کسبه و بازاریان میتواند اصلیترین گزینه پیش روی متولیان امر باشد.
وی با بیان اینکه کمک به بهسازی و بازسازی کاربریهای تجاری انتهای پیادهراه اکباتان نیز از دیگر راهکارهای مؤثر در رونق این محور خواهد بود، اظهار کرد: متأسفانه آنچه مسلم است اینکه هرچه به سمت تپه هگمتانه پیش میرویم تعداد بافتهای مخروبه و رها بیشتر میشود؛ درواقع برای این نقاط میتوان به معنای واقعی اصطلاح محیطهای بیدفاع شهری را اطلاق کرد.
دانشیار علوم اجتماعی، دانشگاه بوعلی سینا همدان ادامه داد: طبیعتاً این نقاط میتوانند خلوتگاههای پاتوق معتادان و سایر آسیبهای اجتماعی باشند حال آنکه ایجاد این کاربری متناسب با محیط منجر به خروج از رکود نسبی حاکم بر این پیادهراه خواهد شد.
نقدی ضمن اشاره به این مسئله که با رونق گرفتن فعالیتهای انسانی در این پیادهراه فضا برای آسیبهای اجتماعی کمتر خواهد شد در پاسخ به این سؤال که آیا نمیشد قبل یا حین اجرای پروژه پیوستنگاریهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی لازم را برای پیشگیری از مسائل این پیادهراه پیشبینی و اجرا کرد، افزود: مسئله این است که نهفقط برای اجرای این طرح بلکه در دنیا (در توسعه مدیریت شهری و هزار سهسوم) برای هر مداخله و پروژههای عمرانی در شهر میبایست ارزیابی چهارگانه (فنی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و زیستمحیطی) پیش، حین و پس از اجرای پروژه مورد توجه قرار گیرد.
وی با بیان اینکه نتیجه چنین پروژهای با ارزیابیهای عنوانشده موفق خواهد بود، ابراز کرد: بهعنوان مثال گرچه اقداماتی همچون پیادهراهسازی میدان امام خمینی (ره) و بوعلی انتقادات بسیاری را در پی داشت اما نتیجه آن در کل گرچه در فرایند اجرایی این پروژه نیز شاهد کاستیها بودیم، خوب بود.
وی افزود: بنابراین اگر برای پیادهراه اکباتان نیز آن مطالعات بهصورت جدی و بهوسیله خبرگان در هر بخش انجام میشد قاعدتاً احتمالاً خطا تا حد بسیاری پایین میآمد.
دانشیار علوم اجتماعی، دانشگاه بوعلی سینا همدان با بیان اینکه متأسفانه در این پروژه آنچه ما بهعنوان ارزیابی اجتماعی و فرهنگی قبل، حین و پس از اجرا از آن یاد میکنیم اصلاً انجام نشده گفت: بنابراین در اجرای این پروژه با دو مشکل عمده مواجه هستیم نخست اینکه این پروژه بهطور کامل فاقد ارزیابی فرهنگی و اجتماعی است و دیگری اینکه اگر این ارزیابی انجام شده کامل نبوده است.
معالوصف با توجه به آنچه گفته شد فقدان مطالعات و ارزیابیهای اجتماعی و فرهنگی طرحها و پروژههای شهری با توجه به نوع ارزشها و هنجارهای اجتماعی موجب بروز تغییرات نامطلوبی در بسیاری از جوامع شهری بهویژه شهرهای بزرگ شده حال آنکه هدف اصلی ارزیابی تأثیرات اجتماعی و فرهنگی حفظ و عدم آسیب به داشتههای فرهنگی و اجتماعی است، جوامع در معرض تأثیر است که گویی در پروژه پیادهراه اکباتان چنانکه عنوان شد این مهم بهطور کامل به فراموشی سپرده شده که نتیجه آن چیزی جز هدررفت سرمایههای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی شهر و تبدیل این نقطه به محیطی بیمار نیست.
شناسه خبر 57993