معرفی کتاب برای یادگیری مهارتهای ارتباطی خردسالان
آرچی؛ کرگدن کوچولویی که به کمک مامانباباها میآید
سپهرغرب، گروه خانواده: پیدا کردن کتاب مناسب برای کودکان سن زیر شش سال کار راحتی نیست. با وجود تلویزیون و انواع و اقسام کارتونها، کتابها باید جذابیت زیادی داشته باشند که مورد توجه کوچولوها قرار بگیرند. مجموعه کتاب آرچی یکی از این دسته کتابهاست که هم داستان پر کششی دارد، هم تصاویر آن جذاب است.
آموزش مهارتهای ارتباطی به خردسالان یک تا پنج سال
داستان این مجموعه کتاب چهار جلدی، درباره یک کرگدن کوچولو به اسم آرچی است. نویسنده این مجموعه تریسی کوردری و مترجمش آتوسا صالحی بوده و انتشارات افق هم آن را چاپ کرده است. نویسنده این مجموعه سعی کرده با استفاده از شخصیت یک کرگدن، به رفتارهای نامناسب کودکان در دوره خردسالی بپردازد. این کتاب، داستانهای ساده و بامزهای داره که همراه با تصویرگری زیبا، باعث جذب بچههای یک تا پنج سال میشود. در ادامه با هم داستان هر جلد از این مجموعه را مرور میکنیم.
وقتی بچهها روی دنده لج میافتند!
اسم جلد اول این مجموعه، «نه» هست. بچهها معمولا در یک سنی، عادت دارند در جواب هر سوال و حتی درخواستی بگویند نه! این کتاب در داستانی شیرین و بامزه به نتیجه زیاد نه گفتن آرچی میپردازد. آرچی درنهایت یاد میگیرد همیشه نه گفتن هم به نفعش نیست و بهتر است گاهی هم از کلمه «بله» استفاده کند.مجموعه کتاب آرچی یکی از دسته کتابهاست که با داستانهای ساده و بامزه، همراه با تصویرگری زیبا، باعث جذب بچههای یک تا پنج سال میشود
سوالهایی که تمامی ندارند
جلد دوم با عنوان «چرا» میرود سروقت دغدغه بزرگ پدرمادرها: سوالهای تمامنشدنی بچهها. نویسنده در این جلد در داستانی کوتاه از راهحل مامانبابای آرچی برای جواب دادن به سوالهای کرگدن کوچولو میگوید. البته هیچ راهحل دائمی برای این قضیه وجود ندارد؛ چون بچهها هیچوقت از سوال کردن خسته نمیشوند و مامان باباها باید همیشه برای این سوالها آماده باشند.
وقتی بیشتر، بهتر نیست
جلد سوم برای بچههایی مناسب است که از هر چیزی زیاد میخواهند و به کم راضی نمیشوند. بچههایی که موقع خرید، چندتا چندتا برمیدارند و با کم بودن و کم برداشتن مشکل دارند. این جلد، به کمک پدرومادر این بچهها میآید و با یک داستان شیرین از عاقبت همیشه زیاد خواستن میگوید و آرچی هم در نهایت میفهمد همیشه بیشتر، بهتر نیست.
همین حالا!
و اما جلد آخر به درد پدرمادرهایی میخورد که کودک عجول دارند. جلد چهارم با عنوان «حالا»، داستانی از عجله کردنهای آرچی تعریف میکند. آرچی طاقت صبر کردن برای هیچ چیزی را ندارد؛ پس پدر و مادر آرچی به فکر راهحلی میافتند که کودکشان را صبورتر کند. در آخر آرچی یاد میگیرد صبر کند یا حتی مثلا برای خواستهاش در صف بماند.
شناسه خبر 60230