کارشناس ارشد معماری:
آشفتگی بصری شهرها برآیند آشفتگی ذهنی معماران
سپهرغرب، گروه شهر - طاهره ترابیمهوش: یک کارشناس ارشد معماری گفت: آشفتگی که در حال حاضر در شهرها میبینیم برآیندی از آشفتگی ذهن ما شهروندان و معماران است حال آنکه نظم و قوام معماریهای گذشته از نظم و قوام اذهان مردم و معماران آن زمان نشأت میگرفت.

سازه در معماری بهعنوان نخستین مسئله مهم برپاسازی فضا مطرح است، اما کمتر بهعنوان مسئله زیباشناسی به آن نگریسته شده زیرا زیباشناسی غالباً در آخرین مراحل طراحی و ساخت مطرح میشود.
این در حالی است که ارتباط نزدیکی در زیباییشناسی و معماری وجود دارد؛ افرادی که به زیباییشناسی در معماری بسیار اهمیت میدهند معمولاً در هنگام ساخت یک سازه به موارد زیباییشناختی اهمیت فراوان میدهند و به این فکر هستند که چگونه بخشهای مختلف را ازجمله هماهنگی، تناسب، ریتم، مقیاس و غیره را برای ایجاد زیبایی درست بهکار ببرند.
بر این اساس مدلسازی یک سازه از نخستین موضوعاتی است که توجه شما را به خود جلب میکند زیرا اگر یک ساختمان از لحاظ معماری مورد توجه باشد، غالباً به نقطه عطفی مبدل میشود که مشخصکننده یک شهر است بهطوریکه این موضوع باعث خواهد شد گردشگران از سراسر جهان برای دیدن آن بیایند.
چراکه ساختمانهای بهیادماندنی غالباً از سبکهای معماری خاصی تقلید میکنند که بلافاصله قابل شناسایی هستند بهگونهای که اکنون نیز بسیاری از این عناصر طراحی هنوز بهوسیله مشاوران معماری و طراحی به کار برده میشوند.
آنچه مسلم است اینکه معماری همیشه در اطراف ما دیده میشود و هست. قادریم آن را بهعنوان تنها هنر واقعاً عمومی که در معرض دید همه است به خوب یا بد بودن توصیف کنیم بنابراین ارتباط فوری بین زیبایی معماری و آنچه فرد هنگام مشاهده معماری زیبا احساس میکند و یا تعریف زیبایی را بهعنوان یک کیفیت دشوار میکند؛ وجود دارد.
حال این سؤال مطرح میشود که چرا لازمه نمادین و جاودانه شدن یک ساختمان زیبا بودن آن است؟ در پاسخ باید گفت زیبایی در معماری برای ما لذتبخش است و احساس شادی بهوجود میآورد چراکه ظرافت و زیبایی در معماری آن را به شی جاودانه تبدیل میکند اما این ظرافت فراتر از پوشش زیبایی ساختمانها است. در چنین ساختمانهای باهویت، ساختاری نهفته است که زیبایی به آن ماندگاری میدهد.
بر این اساس با توجه به جایگاه معماری ساختمانها و سازهها در زیبایی شهر برآن شدیم تا با کارشناس ارشد معماری گفتوگویی را ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید:
محمد زجاجی با بیان اینکه معماری تنها هنری است که با تکتک افراد و زندگی روزمره آنها در ارتباط است، گفت: همه مردم یک شهر با معماری آن زندگی میکنند.
وی با تأکید بر اینکه این هنر با مردم یا در منازل مسکونی، محیط اداری و یا محیط عمومی همچون پارکها و خیابانها در ارتباط هستند، ابراز کرد: آنچه مسلم است اینکه در بین انسان و معماری ارتباط متقابلی وجود دارد.
این کارشناس معماری، افزود: بنابراین این آشفتگی که در حال حاضر در شهرها میبینیم شاید از آشفتگی ذهن ما شهروندان و معماران سرچشمه میگیرد پس نظم و قوامی که ما از معماری گذشته شاهد آن بودیم از نظم و قوام اذهان مردم و معماران در قدیم نشأت گرفته است.
زجاجی با بیان اینکه همین معماری بر رفتار انسان نیز تأثیرگذار است، اظهار کرد: بدان معنا که در مناطقی که معماری آرامشبخش و متینی دارد احساس راحتی و آرامش میکنیم، درصورتیکه برخی از آنها احساس ناخوشایندی به فرد منتقل میکنند و این تأثیری است که معماری بر انسان و انسان بر معماری میگذارد.
وی با اشاره به اینکه کل معماری یک ساختمان از چهار جز سقف، کف، دیوار و ستون تشکیل میشود، ابراز کرد: هرچه این اجزا در ارتباط بیشتر و بهصورت حسابشده و هنرمندانه با بیننده بوده و به جزئی از زندگی او بدل شود این تأثیر بر رفتار انسان و آرامش او مؤثرتر واقع خواهد شد.
این کارشناس معماری با بیان اینکه معماری هنری است که کاملاً با فرهنگ و هویت در یک منطقه عجین شده به طوریکه از معماری یک شهر و کشور میتوان به فرهنگ و هویت آن پی برد خاطرنشان کرد: همانطور که معماری گذشته ما با القاگری در عرصه فرهنگ ایرانی و اسلامی موجب فخر ماست پس عدم توجه به این مقوله نیز میتواند اثرات نامطلوبی را در عرصههای فرهنگی و هویتی بهدنبال داشته باشد.
زجاجی با اشاره به اینکه در برخی از معماریها همچون معماری سازههای مقدس در برخی ادیان لازم است انسان سر خم کند اما در برخی مواقع معماری همچون گنبدها چنان مرتفع است که انسان با نگاه به آن بهدنبال عظمت خدایی است، اذعان کرد: خوشبختانه با توجه به آموزشها و آموزههایی که در حوزه معماری همدان از آن برخوردار است معماری همدان همچنان رو به نقطه ایدهآل دارد اما با توجه به فرهنگ غنی ایرانی- اسلامی تا رسیدن به این نقطه ایدهآل فاصله بسیار است.
وی با تأکید بر اینکه در حال حاضر در معماری همدان نیازمند نگاه بومی هستیم، ابراز کرد: یعنی نماها، پلانهای طراحیشده در سازهها باید مختص همدان باشد و افراد با حضور در شهری همچون همدان متوجه تفاوت در معمار بومی این شهر با دیگر شهرها شوند.
معالوصف با توجه به آنچه گفته شد موضوع علم معماری، برخلاف تصور و تشکیل ساختار آن از مواد و مصالح ساختمانی و همچنین اهمیت فنّاوری ساختوساز، انسان است و به همین دلیل برای تحلیل و بررسی آن عمدتاً میبایست از زاویه فرهنگی و هنری مورد بررسی قرار گیرد؛ زیرا فرهنگی بودن هویت معماری آنقدر دارای اهمیت است که بسیاری از صاحبنظران، معماری را تبلور فیزیکی فرهنگ مینامند چراکه معماری هر سرزمین ریشه در فرهنگ و هنر آن سرزمین دارد و با شناخت گستره هنر و فرهنگ مردمانی که در پهنه آن سرزمین زیستهاند، میتوان به چگونگی و چراییها از این منظر پی برد، بهعلاوه رسالت معمار امروز تنها مهندسی صرف نیست؛ بلکه اتصال دوباره به هنرهای سرزمینی، ریشههای فرهنگی و خودآگاهی از گذشته هویتی است؛ چراکه تنها در این صورت است که میتوان اثری ماندگار خلق کرد و این خود مصداق زیبایی از این عبارت است که آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند.
شناسه خبر 61104