سپهرغرب، گروه انتظار: یک استاد حوزه علمیه با اشاره به راهکارهای مواجهه با جریان انحرافی و مدعیان دروغین مهدویت معاصر، گفت: این مدعیان روی مهمترین ارزشها و آرزوها و امیدهای بزرگ بشریت دست میگذارند؛ ریشهشناسی و تفکیک ابعاد در مقابله با آنها ضروری است.
حجت الاسلام سبحانی اظهار کرد: ما با یک خلاء راهبردی یا راهبردسازی در مواجهه با فرقههای مدعی مهدویت مواجه هستیم، ریشه آن هم بازمیگردد به آنکه ما در مطالعات فِرق، چندان کار میدانی نکرده ایم غالب فعالیتهای ما به شناخت درون مایه فرقه یا حداکثر آداب و شعائر آنها اختصاص یافته است.
در حوزه فرقهشناسی کم کار کردهایم
این استاد حوزه علمیه تصریح کرد: به عبارت بهتر، فرقهشناسی در مفهوم دقیق کلمه به عنوان جریان اجتماعی که ریشه در عوامل مختلف دارد و تاثیری که برجای میگذارد، کمتر موردمطالعه ما بوده است. معدود کارهای مطالعاتی انجام شده، اما هنوز نیازمند بحثهای تکمیلی و دقیق تر هستیم تا بدانیم چطور باید با این پدیده برخورد کنیم.
مولف «الگوی جامع شخصیت زن مسلمان تاکید کرد: وقتی از جریان مدعیان مهدویت یاد میکنیم بحث کلان اجتماعی و گروهی میشود و تبعا بررسی یک حرکت اجتماعی با برخورد با یک مجموعه از عقاید و اندیشهها در حوزه کار فرهنگی، متفاوت میشود.
وی در ادامه ابراز کرد: بخشی از فرقه به حوزه آسیبهای اجتماعی مرتبط با آن فرقه بازمی گردد معمولا فرقهها چه در گذشته تاریخی چه در عصر کنونی به زمینههای اجتماعی وابسته هستند که در آنها خللی وجود دارد و ظهور و رشد فرقههای مدعی مهدیوت را دامن میزند و این را هرگز نمی توان از فرقههای مدعی جدا کرد!
وجود اختلالات روانی در پیروان فرقهها
حجتالاسلام سبحانی ادامه داد: محور سوم مربوط به حوزه اختلالات روحی روانی است؛ غالباً کسانی که به جریانهای مدعی میپیوندند از نوعی اختلالات روانی رنج میبرند این لزوماً معنایش بیماری روانی نیست بلکه حتی میتواند به نیاز اساسی انسانی بازگردد! محور چهارم، مربوط به مسائل سیاسی امنیتی میشود.
رئیس انجمن علمی کلام اسلامی با بیان اینکه معمولاً دو رکن سازنده اصلی مدعیان مهدویت هستند، گفت: نخست، مجموعه باورهایی است که در ذهن پیروان این فرقهها و حتی گاهی در مدعیان وجود دارد که مجموعه ای از آرمانها را شکل میدهد و معمولا با ارزشهای انسانی و اصول ادیان در پیوند هستند؛ رکن دوم، شرایط اجتماعی فرهنگیای است که در جامعه به وجود میآید. برخی این اصول و باورهای آیندهنگرانه را مستعجل و سریع میدانند و به این باور دارند که باید این آرمانها به سرعت محقق شوند. این دو رکن زمینه ساز ظهور مدعیان دروغین مهدویت میشود.
وی اضافه کرد: از درون شیعه جریانی همچون غُلات (اهل غلو در شان و جایگاه ائمه(ع)) شکل گرفت که ریشه و بنیاد آنها همین پدیده مدعیان بوده است یعنی از نظر ساخت و بافت فرقه ای و نوع تاثیرگذاری کاملا رویکرد آینده باورانه را تقویت میکند، جریان صوفیه نیز چنین است؛ بسیاری از فرقههای صوفیه بیش از آنکه معنوی و عرفانی به تعبیر مصطلح باشند بیشتر یک گروه مهدیباور هستند و باید اینها را در مجموعه مهدیباوران و مدعیان مهدویت دستهبندی کرد.
فرقههایی که باطن مهدیگرایانه دارند...
حجت الاسلام سبحانی در ادامه بیان کرد: از اشتباهات بزرگ ما این است که بین رویه و باطن ادعای مدعیان تفاوت قائل نمی شویم؛ بسیاری از گروههایی که در تاریخ با عنوان حلقههای صوفیانه بروز کردند به لحاظ پدیدارشناختی از مدعیان مهدویباوری هستند مثال بارز مشعشعیان (المشع) هستند که به ظاهر ادعای صوفیانه داشتند اما با بررسی آثار و افکارشان درمی یابیم، مدعیاتشان عمیقا مهدوی است یا صفویه که در آغاز به عنوان فرقه ظهور کردند قبل از به حکومت رسیدن و در ابتدا، نوعی مهدیباوری در ذهنیت و سازوکارشان وجود دارد.
وی با بیان اینکه مدعیان مهدویت ویژگیهایی دارند که از طریق همانها باید بتوانیم راهبرد روشن را در مقابلشان طراحی کنیم، گفت: نخست آنکه مدعیان مهدویت دست روی مهمترین ارزشها و آرزوها و امیدهای بزرگ بشریت میگذارند یعنی مدعیاتشان با مهمترین ارزشهای انسانی گره میخورد.
این استاد حوزه علمیه تاکید کرد: در این فرقهها ایجاد وفاداری عمیق میان پیروان با موسس و ایدئولوگ مکتب وجود دارد در تاریخ مدعیان میبینیم معمولا مدعیان مهدویت از این شگرد استفاده کرده تا یک جمعیت وفادار عمیق تا پای جان و آبرو را در سیستم طراحی کنند؛ بسیاری از فرقههای صوفیه از این شگرد مدیریت اجتماعی استفاده کردهاند.
وی افزود: در چنین حالتی یک فرد بریده از فرقه تا اتصال به دین، راهی طولانی میطلبد، ایجاد یک تکیهگاه روحی معنوی و اندیشهای جدید برای پیروان این فرقهها بسیار سخت است چون مهمترین ارزشها و آرزوها و امیدهای بزرگ انسانی اینجا از بین رفته است.
تکیه بر آینده به جای وضع موجود!
حجت الاسلام سبحانی تاکید کرد: دوم آنکه این فرقهها چون به ارزشهای پدیدنیامده تکیه دارند همیشه از کمترین شواهد و مستندات برای مشروعیت بخشی به خود بهره میگیرند، تکیهگاه اصلی مشروعیت بخشی به آنها موقعیت آینده است نه وضعیت موجود؛ این، کارشان را آسان کرده و از دیگر سو برای آنها که درصدد مقابلهاند، کار را سخت میکند.
وی بیان کرد: ویژگی سوم آنکه اینها با کمترین شواهد عقلی و نقلی با پیروان خود برخورد میکنند؛ ویژگی بعدی ابعاد عاطفی احساسی است که در این فرقهها وجود دارد، ساختار و شاکله روانی در مدعیان، با شاکله مطلوب انسانی فاصله دارد. علاوه بر این، مدعیان مهدویت دچار رازآلودگی و بودن در پرده ابهام هستند، لذا وقتی قرار است شخصیت فرقه ای معرفی شود معمولا مجموعه ای از رمزها و اِلِمانها یا ابزارهای دارای جنبه ماورایی نمود مییابند!
این استاد حوزه علمیه با تکید بر لزوم داشتن نگاه پدیدارشناسی ویژه به مدعیان مهدویت، گفت: ما با دو سطح از پدیده در این باره مواجه هستیم که اگر تفکیک نشوند، دچار مشکل میشویم؛ نخست تفکیک عوامل و ابعاد فرقه، دوم تفکیک در این باره که چرا افراد به این جریان میپیوندند؟
حجت الاسلام سبحانی با بیان اینکه به لحاظ اجتماعی با سه بُعد در فرقههای مدعی مواجه هستیم، تاکید کرد: نخست درون مایههای فرهنگی موجود در آن جامعه؛ با بررسی تاریخ ظهور مدعیان، درمی یابیم از بسترهای اصلی برزوشان زمینههای خاص فرهنگی است که در آنها ادعا شکل گرفته و جریان یافتهاند. یعنی یک بستر فرهنگی عمیق در جامعه شکل میگیرد و زمینه ای ایجاد میکند که پیروانی به آن بپیوندند و جامعه آبستن مجموعه ای از ارزشها شود؛ شرایط اجتماعی و اقتصادی و عوامل امنیتی دیگر ابعاد این فرقهها هستند. هر کدام از این ابعاد راهحل خود را دارند.
وی ادامه داد: به لحاظ فردی هم این فرقهها دنبال چند ویژگی هستند، نخست وجود باورمندی به مهدویت، دوم نیازهای روحی، روانی و فکری، معمولا پیروان این فرقه ها، صرفا باورمند نیستند، بلکه نیازهای درونی هم دارد برای مثال پیروان این فرقهها معمولا در گروههای همسالان، همکاران و... پذیرفته نیستند.
مقابله با فرقهها
حجتالاسلام سبحانی درباره راهکارهای مقابله با فرقهها تاکید کرد: نخست آنکه بدانیم در فرقههای مدعی مهدویت با یک شبکه به هم پیوسته مواجه هستیم که اهداف خاص خود را دارند و نمی توان با شیوه دعوتگرایانه و علمی آکادمیک و رسانه ای با آنها برخورد کرد.
وی ابراز کرد: اگر یک تشکیلات نتواند بین افراد همهدف در مقابله با این فرقهها همسویی و همافزایی ایجاد کند، شکست خواهد خورد؛ در بحث مدعیان دروغین همزمان نیازمند دو حرکت موازی هستیم یکی درمانگری دوم ریشه شناسی و بنیادشناسی و تلاش برای خشکاندن ریشه ها، ما معمولا بین این دو خلط میکنیم... خلط میان ابعاد فردی و اجتماعی هم باید برطرف شود، ما در مقابله با این فرقهها به هر دو بعد فردی و اجتماعی نیاز داریم.
حجت الاسلام سبحانی در پایان خاطرنشان کرد: ریشه شناسی و تفکیک ابعاد در مقابله با فرقهها ضرورتی اساسی است چون در یک نقطه عامل اقتصادی است و در نقطه ای دیگر مباحث قومیتی و نیز عوامل دیگر.
شناسه خبر 65700