یک روانشناس اجتماعی:
جامعه مصیبتدیده نیاز به بازسازی روحی و اجتماعی دارد
سپهرغرب، گروه اجتماعی - عطیه صفیزاده: یک جامعهشناس اجتماعی با بیان اینکه جامعه مصیبتزده نیاز به بازسازی روحی، روانی و اجتماعی دارد، یادآور شد: درصد بالای مشکلاتی که در مناطق زلزلهزده وجود دارد، مربوط به عوارض بعد از زلزله است.
زلزله پدیده و بحرانی طبیعی است که علاوهبر تهدیدهای جانی و مالی در مناطق مسکونی، همواره آسیبهای اجتماعی و روانی نیز در پی دارد که بیتوجهی به آنها در درازمدت مشکلات و بحرانهای زلزلهزدگان را عمیقتر و تهدیدآمیزتر میکند.
توجه به پیامدهای اجتماعی و روانی بهمثابه ضرورت راهبردی و مدیریتی، موضوعی حیاتی در جهت ممانعت از آسیبهایی است که غفلت از آنها صدمه جبرانناپذیری در نواحی زلزلهزده و حتی در خارج از این مناطق به بار خواهد آورد. آسیبهایی چون شوک، ترس شدید، خشم، درماندگی، کرختی، خاطرات آزاردهنده، کاهش تمرکز، فاجعهسازی درد و غیره ازجمله مواردی هستند که بعد از رویدادهای فاجعهآمیز و بهویژه زلزله، محیط فردی و اجتماعی بازماندگان را تهدید میکند.
بسیاری از نقاط کشور ایران نیز در معرض خطر زلزله است؛ بنابراین همه ما درصورتی که آمادگی کافی برای مواجهه صحیح با زلزله را نداشته باشیم، ممکن است از عواقب ناشی از آن، آسیبهای شدیدی ببینیم. همه ما میتوانیم با انجام اقدامات ساده، از سلامت خود و اطرافیانمان به نحو مؤثری محافظت کنیم.
با دانش فعلی بشر زمان، مکان و بزرگای زلزله قابل پیشبینی نیست؛ بنابراین اسیر شایعات بیاساس در این زمینه نشوید.
حفظ آرامش و خونسردی، لازمه رؤیارویی با هر حادثهای است؛ رفتارهای هیجانی و احساسی در زلزله، میتواند منجر به آسیبهای جسمی و روانشناختی شود.
علیرضا شریفییزدی ضمن اشاره به مدیریت بحران حوادث پیشبینینشده مانند بلایای طبیعی همچون سیل، زلزله و غیره، گفت: در این راستا مسئولان امر نباید صبر کنند که رخداد طبیعی و یا غیر طبیعی اتفاق بیفتد و سپس اقدامات و برنامههای پیشگیرانه خود را انجام دهند.
وی با تأکید بر آموزش و آگاهسازی شهروندان در مواقع عادی توسط سازمان مدیریت بحران، یادآور شد: درواقع این سازمان باید به مردم یاد دهد که در زمان بحران مانند لحظه وقوع زلزله، چه رفتاری داشته باشند و یا چه اقداماتی انجام دهند.
این روانشناس اجتماعی با بیان اینکه تقریباً در سالهای اخیر بهویژه در دهه گذشته اقدام شاخصی در حوزه آگاهسازی مردم جهت برخورد اصولی با بحرانها انجام نشده است، ابراز کرد: پس از زلزله بم بهصورت مقطعی موضوع مدیریت بحران در جامعه جدی، اما بعد از مدتی توجه به آن کم شد و به مرور زمان از بین رفت.
شریفییزدی ضمن اشاره به سالنها و اماکن محلی که سازمان مدیریت بحران در سال 1382 بعد از زلزله بم ساخت، عنوان کرد: تعداد این اماکن محدود است و بههیچوجه جوابگوی جمعیت کشور و استانهای بلاخیز مختلف نیست.
وی با بیان اینکه ایران جزء مناطق حادثهخیز دنیا است، یادآور شد: بیش از 97 درصد استانهای کشور در معرض بلاهای طبیعی ازجمله زلزله قرار دارند.
این روانشناس اجتماعی ضمن تأکید بر لزوم انجام اقدامات اولیه توسط خانواده و هر فرد در بحرانهایی مثل وقوع زلزله، تصریح کرد: در این راستا لازم است هر خانواده و فرد یک ساک و چمدان در دسترس داشته باشد و در مواقع بحران از آن استفاده کند.
شریفییزدی با بیان اینکه برخی قسمتهای منازل مکانهای خوبی برای پناه گرفتن در هنگام بروز زلزله به حساب میآیند، اذعان کرد: توصیه میشود که مردم نقاط مذکور را بشناسند و در هنگام بروز زلزله ضمن حفظ خونسردی، از آنها استفاده کنند.
وی افزود: بسیاری از افراد بهدلیل دستپاچگی در هنگام بروز زلزله تصمیمات نابخردانه مانند سقوط از طبقات بالای ساختمان و یا خروج از منزل میگیرند.
این پژوهشگر اجتماعی با بیان اینکه باید توجه داشته باشیم در زمان بروز حوادث التهابی عمل نکنیم زیرا زلزله بهعنوان یک موضوع عادی در چرخه طبیعت رخ میدهد ولی متولیان و مردم میتوانند با نگاهی سیستماتیک و اندیشیدن تمهیداتی عواقب ناشی از زلزله را به حداقل برسانند، یادآور شد: بهطور مثال زمانی که قصد داریم خانهای را تهیه کنیم، تنها ظاهر بنا را مورد توجه قرار ندهیم؛ ساختمانهایی که در برابر وقوع زلزله و پسلرزههای قدرتمند ایستادگی نمیکنند، گاه با علامتهایی در ظاهر خود، از استقامت و ایستادگی در برابر فشارهای زمین خبر میدهند که زنگ هشداری برای مقاومسازی و شاید هم نوسازی آنها به حساب میآید.
این روانشناس اجتماعی با بیان اینکه داشتن چادر مسافرتی در منزل و در دسترس میتواند از بسیاری آسیبها جلوگیری کند، گفت: در این خصوص تهیه مواد خوراکی و در دسترس قرار دادن آنها نیز میتواند بعد از وقوع زلزله به حیات انسان کمک کند.
شریفییزدی با بیان اینکه جامعه مصیبتزده نیاز به بازسازی روحی، روانی و اجتماعی دارد، یادآور شد: درصد بالای مشکلاتی که در مناطق زلزلهزده وجود دارد، مربوط به عوارض بعد از زلزله است.
وی افزود: افرادی که عزیزان آنها در زیر آوار ماندهاند، معمولاً تمرکز خود را از دست میدهند و با عصبانیت با مأموران امدادونجات برخورد میکنند، این درحالی است که در این زمان باید خونسردی خود را حفظ کرده و با دادن اطلاعات درست به مأموران، آنها را برای انجام بهتر اقدامات راهنمایی و هدایت کنند.
این روانشناس اجتماعی ضمن توصیه به افرادی که زیر آوار میمانند، عنوان کرد: لازم است به مأموران با علامتهایی مثل ناله زدن، سوت زدن و غیره، نشان دهند که فردی زیر آوار مانده و زنده است.
شریفییزدی بیان کرد: آماده کردن جامعه بهلحاظ رفتاری قبل و بعد از زلزله و همچنین ترمیم اثرات مخرب زلزله در جامعه مصیبتدیده، یکی از مهمترین مواردی است که باید مورد توجه باشد.
وی با بیان اینکه بسیاری از افراد بعد از وقوع زلزله دچار استرس پس از سانحه میشوند، عنوان کرد: این افراد باید حتماً با کمک یک روانشناس استرس خود را کنترل و مدیریت کنند.
این روانشناس اجتماعی کاهش نشاط اجتماعی، افزایش میزان خودکشی، افسردگی، آشفتگی در نظام اجتماعی و اقتصادی را از دیگر عوارض ناشی از زلزله دانست و بیان کرد: اثرات زلزله حتی در نسلهای بعدی هم مشهود است؛ فرزندان در خانوادهای به دنیا میآیند که اثرات سوء زلزله را با خود دارند و بهطور قطع کودکان نیز از فضای روانی حاصلشده متأثر میشوند.
شریفییزدی با اشاره به اینکه قدرت ویرانگری تبعات ناشی از زلزله از خود زلزله جدیتر است، گفت: اثرات مخرب اجتماعی، روانی و بافت محیطی ناشی از زلزله درصورت برطرف نشدن، میتواند سالیان سال باقی بماند.
وی با بیان اینکه لازم است خانوادهها نوع برخورد و رفتار با افرادی که دچار استرس پس از سانحه شدهاند را یاد بگیرند، خاطرنشان کرد: برخی مهارتها و رفتارها میتواند کمک شایانی به بهبود و درمان آنها بکند.
این پژوهشگر روانشناسی با بیان اینکه وقتی انسانها بهعلت وقوع زلزله عزیزان خود، خانه، بستگان و شاید دوستان خوب و حمایتگر و بهطور کلی هر آنچه که داشته یا به مفهوم دیگر منابع مالی و عاطفی خود را از دست میدهند ترس و اضطراب به همراه وحشت از ادامه زندگی باعث ایجاد فشار روانی شدید روی آنها میشود، اظهار کرد: براساس منابع علمی و نظر روانشناسان، علائم اختلال استرس حاد یا (A.S.D) از سه روز تا یک ماه پدیدار میشوند که پس از آن درصورت برنامهریزی علمی، منظم و جهتدار که لازمهاش استفاده از پروتکلهای درمانی، تیم تخصصی درمانی (روانشناسان و روانپزشکان) است، بهعنوان یک مداخله جدی، علمی و پیشگیرانه زمینه برای پیشگیری از اختلال بزرگتر و فراگیرتر یعنی اختلال استرس پس از ضایعه فراهم میشود.
مطالعات نشان میدهد استرس و ترس شدید (فوبیا)، شبهراسی، سقفهراسی، خشونت (بهمنزله آسیب روانی) و بیاعتمادی، رنج اجتماعی زنان، رایگانخواهی و مظلومنمایی و سرقت (بهمنزله آسیب اجتماعی) که ناشی از موقعیت پسازلزله هستند، بهشدت رشد کردهاند.
از آنجایی که پیامدهای ناشی از زلزله سلامت روانی و هیجانی افراد منطقه را به خطر میاندازد و باعث ظهور مشکلات رفتاری و روانی مثل اختلال در تمرکز و تصمیمگیری، عدم کنترل احساسات، احساس گناه و ناامیدی، اختلال در خواب و کابوسهای شبانه، بیتفاوتی و گوشهگیری نسبت به همهچیز و همهکس، شبادراری و خوابهای وحشتناک در کودکان، اضطراب و افسردگی میشود، این حجم بزرگ از مشکلات نیازمند تفکر هوشمندانه روانشناسان و روانپزشکان است.
فراموش نکنیم که بازگشت مجدد این افراد آسیبدیده برای اینکه بتوانند دوباره به زندگی عادی برگردند، نیازمند کمک تخصصی سازگاری منطقی روانشناختی خواهد بود و به همین جهت اعزام مددکار و مشاور و متخصصین روانی و رفتاری به مناطق زلزلهزده اگر ارزشش بیشتر از کمکهای مالی نباشد، کمتر هم نیست.
البته باید توجه داشت توان و مقاومت روانی افراد مختلف نسبت به ابتلا به این اختلالها متفاوت بوده و به عواملی مثل میزان آمادگی روبهرو شدن با حادثه و حمایتهای اجتماعی از مصدومان بعد از بروز حوادث بستگی دارد؛ بهطور کلی از دیدگاه روانشناسی واکنشهای روانی پس از زلزله میتواند شامل پنج مرحله زیر باشد:
مرحله نخست، مرحله تماس با ضربه است که چند دقیقه پس از حادثه بروز میکند، افراد دچار وحشت شدید میشوند و قدرت انجام هیچ کاری را ندارند و بهتزده میشوند؛ این مرحله معمولاً کوتاه و گذرا است.
مرحله دوم، مرحله قهرمانگرایی است که در ساعات اولیه وقوع حادثه بین افراد حاضر در صحنه همبستگی ایجاد میشود و اشخاص سالم به دیگران بهشدت کمک میکنند.
مرحله سوم، مرحله فراموشی غم بوده که شامل زمان یک تا چند ماه پس از بروز حادثه است؛ همزمان با رسیدن نیروهای کمکی، افراد امیدوار میشوند و حالت آرامش و احتمالاً نشاط پیدا میکنند.
مرحله چهارم، مرحله روبهرو شدن با واقعیت است که دو تا سه ماه بعد از زلزله بروز میکند. در این مرحله افراد تازه متوجه عمق خسارات و فقدانهایشان میشوند؛ یعنی دوباره روحیه خود را از دست میدهند، بهشدت افسرده و مضطرب میشوند و احساس تنهایی میکنند.
مرحله پنجم، مرحله تجدید سازمان است که 6 ماه تا یکسال بعد از وقوع حادثه بروز میکند؛ در این مدت فرد درک میکند که باید متکی به خود باشد. عدم رسیدن به تعادل در این مقطع، منجر به باقی ماندن علائم روانی مثل افسردگی در فرد میشود.
شناسه خبر 66114