سپهرغرب، گروه شهر - طاهره ترابیمهوش: به گفته عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینا همدان با اشاره به اینکه متأسفانه در سالهای اخیر وجهه توحیدی شهر با دیدگاههای سادهانگارانه و بیشتر در ویژگیهای کالبدی آن مطرح شده، گفت: این در حالی است که ذات توحید نور است بنابراین نباید تنها با شکل، شمائل و نماد بهدنبال خدامحوری در شهر باشیم، باید دید با توجه به این دستورات با چه سبکی میتوان معماری داشت که با روح توحید سازگاری لازم را ایجاد کند.
ما مسلمانان معتقدیم که دین اسلام کاملترین دین آسمانی است که برای جامعه بشری نازل شده تا او را به کمال برساند، کمال دین هم محدود نیست بلکه ابعاد مختلفی را دربرمیگیرد، بر همین اساس بر این عقیدهایم که دین مبین اسلام درباره شهر دارای گفتمان و دستورالعمل است تا در قالب این دستورالعملها، زمینه رشد و ارتقای انسان و جامعه فراهم شود، بنابراین یکی از ابعاد کمالی دین مبین اسلام را میتوان در نحوه بنای کالبد شهری و نگاه معنوی شهرسازی به توحید جستجو کرد.
جالبتر اینکه این توجه در ماههای مبارکی همچون رمضان دوچندان شده و میبایست شهر و کنشهای اجتماعی در مردم را به سمت و سوی معنویت و دینداری سوق دهد اما متأسفانه فضای حاکم بر بنای شهرها بهویژه شهر همدان از سبک شهرسازی اسلامی فاصله دارد. سبک بنای ساختمانها و کالبد شهرها بیشتر برگرفته از سبک غربی بوده و سبک بنای اسلامی در حوزه شهرسازی فراموش شده است در حالی که در گذشته معماران با تفکرات اسلامی ساختار و استخوانبندی شهرها را شکل میدادند. این نکته در نزد شهرسازان مورد توجه بود که معماران و شهرسازان بنا نمیسازند، بلکه از طریق ساختمان شکل زندگی انسان را میسازند.
بر این اساس با توجه اهمیت موضوع برآن شدیم تا گفتوگویی را با استادیار طراحی شهری و عضو هیئتعلمی دانشگاه بوعلیسینا همدان ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید:
حسن سجادزاده با بیان اینکه موضوع خدامحوری و توحید، واقعیت زندگی مسلمانان و کسانی است که در یک شهر اسلامی زندگی میکنند، گفت: در این امر موضوع عینی یعنی ویژگیهای کالبدی یک شهر اسلامی که بداند چگونه با آن روح توحیدی سازگار باشد و وجهه فرهنگی و اجتماعی مطرح است زیرا تجلی توحید در ابعاد مختلف از توحید ذاتی گرفته تا توحید عملی، قابل بحث است.
وی با اشاره به اینکه متأسفانه در سالهای اخیر وجهه توحیدی شهر با دیدگاههای سادهانگارانه و بیشتر در ویژگیهای کالبدی آن مطرح شده، ابراز کرد: این در حالی است که ذات توحید نور است بنابراین نباید تنها با شکل، شمائل و نماد بهدنبال خدامحوری در شهر باشیم؛ وقتی قرآن را مطالعه میکنیم هیچ دستورالعمل کالبدی و یا به تعبیر امروزی بخشنامه کالبدی وجود ندارد که بر حسب آن اگر شهر را آنگونه بسازیم با روح توحیدی هماهنگ است، وگرنه این اتفاق نمیافتد، در قرآن آیین زندگی گوشزد شده است که بر اساس آن باید دید با توجه به این دستورات با چه سبکی میتوان معماری داشت که با روح توحید سازگاری لازم را ایجاد کند.
وی با بیان اینکه افراط و تفریطهایی در این خصوص صورت گرفته که پرداختن به اصل اساسی این مهم را در شهرها به فراموشی سپرده، اذعان کرد: متأسفانه اندیشه این است که میتوان با استفاده از نمادهایی همچون طاق، قوس، گنبد و اینگونه مسائل، روح توحیدی در شهر متجلی میشود اما اینگونه نیست.
این عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینا همدان با بیان اینکه بهنظر میرسد برای رسیدن به شرایط مطلوب کارهای زمینمانده بسیاری وجود دارد، اظهار کرد: در واقع ما باید در شهر به اصولی همچون اصل تهی، خلوت، مرکزگرایی، تقارن که در کل معماری ایرانی وجود دارد، توجه کنیم.
سجادزاده ادامه داد: بهنظر من اگر واقعاً بهدنبال آن هستیم که وجوه توحیدی را در بعد عینی (معماری و وجوه کالبدی) و ذهنی تقسیمبندی کنیم باید بگویم در بعد عینی باید به اصولی که پیشتر عنوان شد توجه کنیم اما در وجه ذهنی و نظری اینکه بتوانیم در تحقق یک شهر اسلامی موفق عمل کنیم منوط به همپیوندی فضاها و جانمایی درست این نمادها در شهر است.
وی با بیان اینکه تمام ویژگیها و نمادها که از معماری اسلامی در ذهن داریم متعلق به پیش از اسلام است زیرا اسلام به ایران کالبد نیاورد و حتی ما شاهد آن هستیم که مساجد بر روی شبستانهای گذشته و حتی در بسیاری از موارد روی آتشکدههای قدیمی ایجاد شدند، گفت: حتی در شهر استانبول ترکیه یک کلیسا تبدیل به مسجد میشود این بدان معنا است که مشکل ما در شهر کالبد نیست بلکه مکانیابی فضا و یا همپیوندی فضاهایی است که بتواند بنیان توحید را در شهر مستقر کرد.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه رکن اصلی توحید و اصل وحدت (انا لله و انا الیه راجعون) است یعنی همه از یک نقطهایم و به همان نقطه بازمیگردیم، تشریح کرد: بر پایه این اصل در شهر اسلامی باید شاهد وحدت در کثرت و کثرت در وحدت باشیم که در آن همه جنبهها حول یک محور سازماندهی میشوند بهعنوان مثال در بازارهای قدیمی این مکان همچون نخ تسبیح همه اندامهای شهری از حمام گرفته تا کاروانسرا و مساجد را در خود جای داده است و یا اینکه وقتی به تزئینات ایرانی و اسلامی نگاه میکنیم حالت شمسه پیدا میکند این امر یعنی همان توجه به نقطه مرکزی و ثقل وجودی که باید در نگاه اسلامی وجود داشته باشد.
سجادزاده با بیان اینکه در خانههای قدیمی مرکز همان حیاط است که در عین خالی بودن، سایر اجزا دور آن سازماندهی میشوند و در هنر معماری این حیاط تهی همهچیز است، اظهار کرد: درواقع این نور است که همه اجزا را در شهر اسلامی به یکدیگر پیوند میدهد.
وی با بیان اینکه در این بحث نیازمند کنکاش بسیار هستیم تا بتوانیم شهرهایمان را به خدامحوری نزدیک کنیم وگرنه با نمادسازی و شمائلسازی کاریکاتوری از اسلام نمیتوان شهر را خدامحور کرد، گفت: درخصوص شهر همدان بهنظر میرسد کار خاصی در این زمینه انجام نشده و اگر هم شده بسیار جزیزهای، نقطهای و مقطعی بوده است.
این استاد دانشگاه با تأکید بر اینکه برای رسیدن به شرایط مطلوب نیازمند یک دستورالعمل در حوزه طراحی شهری هستیم، خاطرنشان کرد: مثلاً در مکانیابی مساجد این مکانها پیشتر در روح خود یک فضای 24 ساعته بود اما امروز بنا به عدم پیوند با بافت و مکانیابی تنها در ساعاتی از روز درب مساجد باز میشود.
سجادزاده با اشاره به اینکه یک شهر مطلوب از نظر نگاه اسلامی ابعاد مرتبط با زندگی اجتماعی انسانها در نظام شهری، به تبیین ابعاد و روابط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و کالبدی جامعه شهری مورد نظر خود میپردازد، خاطرنشان کرد: در پاسخ به اینکه مراد از شهر اسلامی چیست؟ باید بگویم لازم است این مفهوم در کالبد و بهصورت انتزاعی در محتوی نمود پیدا کند.
وی با بیان اینکه مفهوم شهر اسلامی ناظر به هویت اجتماعی و کالبدی شهر است، اظهار کرد: شهر اسلامی شهری است که روابط اجتماعی آن بر پایه ارزشهای دینی سامان مییابد و چهره فیزیکی آن یادآور هویت اسلامی ساکنان آن است.
معالوصف با توجه به آنچه گفته شد طبق تعریف شورای عالی معماری و شهرسازی، شهر اسلامی– ایرانی به شهری اطلاق میشود که مکان تحقق تمدن بوده و از نظر مفهومی، منبعث از اصول دین مبین اسلام است و در معنا، دارای ارزشهای پایدار مبتنی بر بینش عرفانی ایرانی و در مصداق مبتنی بر ویژگیهای بستر طبیعی، فرهنگی و تاریخی است که در هر یک از بازههای زمانی، متناسب با ویژگیها و نیازمندیها، مراتب گوناگون معنوی و مادی جوامع انسانی و با استفاده بهینه از علوم، فناوری و مهندسی شکل میگیرد جالبتر اینکه هدف از ایجاد این گونه شهرسازی فراهم آوردن زمینه مناسب جهت تکامل و تعالی انسانها، مطابق با آموزههای دین اسلام است و در این زمینه، توسعه روابط اجتماعی و تولید مظاهر فرهنگ و تمدن، بهویژه در آثار هویتمند هنری تجلی یافته است.
متأسفانه در شهری همچون همدان در گذر زمان و تحت تأثیر عوامل گوناگون، بهویژه نفوذ فرهنگهای بیگانه، هویت کالبدی و بهتبع آن، سایر وجوه ارزشی شهرهای اسلامی- ایرانی، در گامهای توسعه و بازسازی رنگ باخته است. برای مثال در ساختوسازهای جدید همچون مساکن مهر و شهرکهای جدید برحسب نیاز مردم دیگر حتی از بدیهیترین تجلیگاه و نماد شهر اسلامی– ایرانی یعنی مسجد خبری نیست و یا تعداد و جانمایی آن به نحوی است که مردم بدان دسترسی ندارند بهعنوان مثال شهرک بهشتی و یا کوی امامگل، چه برسد به رعایت سایر اصول شهرهای اسلامی و ایرانی. اگر امروز کسی قدم در میدان اصلی شهری همچون همدان بهعنوان دارالمؤمنین بگذارد هیچگونه نماد و یا اثری از توحیدی بودن این شهر پیدا نمیکند این در حالی است که میادین اصلی شهرها همواره تجلیگاه روح توحید در شهر بهشمار میآیند.
بنابراین لازم است با توجه به تأثیر شگرف بستر کالبدی بر سایر ابعاد تمدنی، بر روی بازآفرینی شهر تمدنساز اسلامی- ایرانی و قرآنی تمرکز بیشتری صورت پذیرد.
شناسه خبر 67747