سپهرغرب، گروه سرآمدان - شهره کرمی: برادر شهید امیر طلایی با بیان اینکه شهید بزرگوار از اموال بیتالمال فقط برای کارهای اداری استفاده میکرد، گفت: او حتی برای نوشتن یادداشت کوتاهی اجازه نداد از خودکار او که مختص بیتالمال بود، استفاده کنم.
کریم طلایی با اشاره به اینکه برادرم از کودکی همراه پدرم در جلسات قرآن و هیئتها حضور داشت، اظهار کرد: این همراهیها با پدر و حضور در مدرسه علمی که مسئولیت اداره آن بهعهده آقای سیدصادق حجازی بود، ازجمله عواملی بود که موجب شد شهید در این مسیر قرار گیرد.
وی در ادامه تصریح کرد: شهیدطلایی در مبارزات قبل از انقلاب نیز فعال بود و کارهایی همچون پیاده کردن نوارهای سخنرانی امام خمینی (ره) که از خارج کشور به دستشان میرسید، چاپ و توزیع آنها را برعهده داشت؛ وقتی ساواک متوجه این امور شد، وی جزوات و کتابهایی که چاپ آنها ممنوع بود را در باغ پدری دفن کرد تا دست ساواک به آنها نرسد.
برادر شهید با اشاره به فعالیت او در کمیتههایی که بعد از انقلاب تشکیل شد، خاطرنشان کرد: بعد از مدتی با توجه به آنکه فضای مذکور با روحیات او سازگار نبود، قطع همکاری کرد.
طلایی ادامه داد: بعد از مدتی فعالیت در بسیج، برادرم به خدمت سربازی رفت. او این دوران را در سپاه گذراند و با توجه به اینکه تحصیلات داشت، بهعنوان مسئول پذیرش سپاه سنندج و بانه انتخاب شد و نیروهای خوبی را پذیرش کرد که بعدها جزء فرماندهان این مناطق شدند.
وی با بیان اینکه برادرم ورزش رزمی را دنبال میکرد، گفت: او مسئول هیئت تکواندو همدان بود؛ مدتی کونگفو، کاراته و تکواندو کار میکرد و کمربند مشکی تکواندو داشت. بعد از انقلاب نیز مدتی مسئولیت کل هیئتهای رزمی استان همدان برعهده این شهید بزرگوار بود، هماکنون برخی سالنهای ورزشی و مدرسههای استان بهنام او است.
برادر شهید طلایی درخصوص تحصیلات آن شهید والامقام افزود: او در مرکز تربیت معلم بلال حبشی تهران مشغول تحصیل بود که بعد از مدتی از سوی دانشگاه همراه سایر دانشجوها به آمارگیری مشغول شد و سپس به جبهه رفت.
طلایی با ابراز اینکه البته او قبلتر نیز در جبهه و عملیات آزادسازی فاو حضور داشت، گفت: این شهید بزرگوار سرانجام در عملیات کربلای چهار به شهادت رسید.
وی در ادامه با بیان اینکه او درخصوص استفاده از بیتالمال بسیار محتاط بود، تأکید کرد: یک روز که درحال کار در باغ پدری بودیم، از او خواستم خودکار داخل جیبش را به من بدهد تا موضوعی را یادداشت کرده و فراموش نکنم، او از این کار امتناع کرد و خودکارش را به من نداد.
برادر شهید در ادامه با ابراز اینکه وقتی برادرم خودکارش را به من نداد به او گفتم از این موضوع ناراحت شدم و دلیل کارش را پرسیدم که در جواب گفت این خودکار بیتالمال است و من فقط برای امور سپاه از آن استفاده میکنم، اذعان کرد: من معلم بودم و تا آن زمان در مدرسه به این موضوع اهمیت زیادی نمیدادم، اما این کار برادرم تلنگری شد برای من تا بیشتر این مسئله را رعایت کنم.
شناسه خبر 70424