سالهاست که از هشدار بالاترین مقام جامعه اسلامی ایران از حملات فرهنگی به کیان کشور، میگذرد؛ حضرت آیتالله خامنهای از لحظه استقرار در جایگاه مقام رهبری نظام اسلامی، بیشترین توجه را به خنثی کردن ترفندها و توطئههای دشمن معطوف داشتند. ایشان نخستین هشدارها را نسبت به توطئه جدید دشمن که عبارت از تهاجم فرهنگی بود، به گوش مردم رساندند و بعدها با تعبیر هجمه و شبیخون فرهنگی، ابعاد و وسعت بیشتر این خطر را گوشزد کردند و کوشیدند تا با «تبیین و روشنگری»، ذهن مردم و مسئولان را نسبت به نقشههای متنوع و پیچیده دشمن روشن کنند. معظمله در تعریف مقوله «تهاجم فرهنگی» پس از ناکام ماندن دشمن در عرصه نظامی و رویکرد به عرصه فرهنگ در دیدار با فضلای حوزه علمیه قم در هفتم آذرماه 1368 فرمودند: «یک جبههبندی عظیم فرهنگی که با سیاست، صنعت، پول و با انواع و اقسام پشتوانه همراه است، الان مثل یک سیلی راه افتاده که با ما بجنگد. جنگ هم، جنگ نظامی نیست. بسیج عمومی هم در آنجا هیچ تأثیری ندارد و آثارش هم طوری است که ما تا به خود بیاییم، گرفتار شدهایم».
رهبر معظم انقلاب مقوله فرهنگ را «چشم اسفندیار» ملتها دانسته و تهاجم فرهنگی را چونان یک بمب شیمیایی که نامحسوس و بدون سروصدا منفجر میشود و اثرات ناگهانی و زیانباری برجای میگذارد، معرفی کردند؛ در تاریخ بیستوسوم مردادماه 1370 در جمع کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران فرمودند: «ما باید تهاجم فرهنگی را یک مقوله حقیقی و جدی به حساب بیاوریم؛ مبارزه فرهنگی با تفکر اسلامی و جمهوری اسلامی دارای شاخهها و شعبات متعددی است که اگر واقعاً انسان بخواهد آنها را بررسی و احصا کند، خواهد دید که عرصه بسیار گستردهای دارد. فرضاً تفکر سیاسی اسلام در مطبوعات، در کتابهای مختلف و در ترجمهها، حتی در تاریخنویسی زیر سؤال میرود. بالاخره این انقلاب بر مبنای تفکر سیاسی اسلامی بنا شده است، اگر اسلام یک تفکر سیاسی نداشت، یک انقلاب بر مبنای اسلام انجام نمیگرفت و یک نظام براساس آن بهوجود نمیآمد... ما اکنون شاهدیم که بسیاری از مقالات، کتابها، تاریخنویسیها و بیوگرافینویسیها بر پایه رد طرز تفکر سیاسی حاکم بر نظام جمهوری اسلامی استوار است. یک وقت یک نفر مخالف فکری است و بر این مبنا مقاله یا کتاب مینویسد، ما انتظار نداریم چنین چیزی نباشد و عکسالعمل مهمی را نیز نباید در پی داشته باشد. ممکن است علیه توحید هم کسی کتاب بنویسد، این اشکالی ندارد... اما زمانی انسان از قرار دادن اینگونه کارها در کنار هم و از تأمل در مجموع آنها، به نقشهای حسابشده پی میبرد و اینکه این امر تصادفی نیست و نیت و ارادهای پشت سر قضیه است».
اما انگار هشدارهای مداوم این بزرگمرد انقلاب اسلامی برای بخش قابل توجهی از مدیران فرهنگی فصلالخطاب نبود و در سایه ناکارآمدی، سهلانگاری و نفوذیان این عرصه، آنچه نباید، بر سر جامعه نورانی که بهتازگی از دوران دفاع مقدس بیرون آمده و حلاوت شهد شهادت همچنان در کامشان بود، فرود آمد و دشمن کمکم چنان دشنه مسموم خود را در جان این ملت فرو برد که اثرات سمی آن امروز بهعینه قابل مشاهده است؛ از تضعیف جایگاه خانواده تا وضعیت اعتیاد، انحرافات اخلاقی، وضعیت پوشش در اقشار مختلف و غیره که هراز چندگاهی یک موج بزرگ از این حجم آسیبهای فرهنگی و اجتماعی خود را به چهره جامعه میکوبد و اجتماع مبهوت آنچه که میبیند و میشنود، چندروزی غُرغُر کرده و برخی مسئولان بهجای پاسخگویی، مطالبهگری میکنند! و بعد دوباره همهچیز عادی میشود، یکی از جدیدترین این موجها کلیپ دافی بود که یک برند دستمال مرطوب را تبلیغ کرد. این کلیپ که بیش از 20 میلیون بار دانلود شده است، هم به تشویق رابطه نامشروع زیر سن قانونی، هم شرب مشروبات الکلی و هم استفاده از مواد مخدر گل و غیره میپردازد.
اما بهواقع چگونه میشود که یک شرکت بازاریابی در جمهوری اسلامی به خود اجازه میدهد که با چنین ابزاری، درآمدزایی کند؟ متأسفانه برخورد خاصی هم با مدیر این شرکت نشد، چراکه اکثریت مسئولین لَخت و کُند (بهویژه در حوزه فرهنگ)، کمترین تحرک را به نفع انقلاب اسلامی دارند؛ آنها درگیر جلسات، همایشها و برنامههای پُرطمطراق هستند که عملکرد و رزومه پُر کنند، درنتیجه کمتر به دنبال برنامهریزی اثرگذار بر واقعیات فکری و ذائقه جامعه هستند. این را میتوان با توجه به وضعیت بازار پوشاک و محصولات موسیقایی که در بین جوانان دست به دست میشود، رصد کرد.
یکسال از فتنه براندازان و حضور برخی بانوان گرچه با درصد پایین بهصورت مکشوفه با لباسهای بدننما در سطح جامعه میگذرد، اما اقدام جدی و فراگیری از سوی نهادهای فرهنگی و تربیتی نمیبینیم! انگار آقایان از پشت شیشه اتاقهایشان یک نمایش را نگاه میکنند و اصلاً نباید اقدامی انجام دهند؛ از شورای فرهنگ عمومی استان تا آموزشوپرورش، اداره کل ارشاد، تبلیغات اسلامی و غیره، هیچکدام برنامه مؤثری در این حوزه ارائه نکردند. اکنون اگر از مدیری بپرسی، خواهند گفت ما برنامه داشتهایم، اما جنس کار فرهنگی زمانبر است یا حداکثر یک لعن به قبلیها میفرستند که کوتاهی کردهاند و همین! و باز یتیمی بهنام فرهنگ ایران اسلامی میماند و نامادریهایی که معلوم نیست به داد این مظلوم برسند یا خیر.
البته برشمردن واقعیات فرهنگی اجتماعی تلخ اینروزهای جامعه چیزی از ارزشمندی رویکرد کلی جامعه بهویژه جوانان به مسائل معنوی کم نمیکند؛ آری خیل عظیمی از جوانان ما در ماه مبارک رمضان روزهدار هستند و در شبهای قدر در مساجد حضور پیدا میکنند، عاشورا و اربعین تابلوهای شگفتانگیزی از دلدادگی جوانان این مرزوبوم به حضرت اباعبداللهالحسین علیهالسلام است و غیره، میدانیم این سرمایههای بزرگ در جامعه ما جاری است، اما بزرگوارانی که سالها واژه مدیریت بهخصوص از جنس فرهنگی و تربیتی را در سطوح مختلف همراه دارند، بفرمایند برای جوان و نوجوان این جامعه حسینی و زینبی چه کردهاند که حق را از باطل در بزنگاهها تشخیص داده و بر طایفه حق بودن خود استوار بمانند؟
شناسه خبر 74228