تحول و تغییر در جوامع و مهاجرت، از پدیدههای معمول و بعضاً معقول و قابل پذیرش است ولی هدفگرایی با توجه به موقعیت انسان که زیبنده است، توأم با رشد باشد، نباید در این مسیر مورد غفلت واقع شود؛ مثلاً توجه مفرط به تجملات، گرچه ظاهری زیبا و جذاب دارد ولی فریبندگی آن قطعاً انسانها را از هدف متعالی با توجه به فلسفه خلقت و اولویتهایی چون ترجیح آرامش بر آسایش دور میکند. یکی دیگر از این پدیدهها که در موارد قلیلی میتواند مبارک باشد ولی در اکثر موارد نه، مهاجرت از روستاها به شهرها است که گرچه برای افراد، خانوادهها و بعضاً کشور میتواند محاسنی را در برداشته باشد اما در مجموع، گستردگی آن معضلات فراوانی برای همه اجزای جامعه روستائی و شهری به بار میآورد.
موضوع مهاجرت از روستا به شهر دارای عللی فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است که هر مصداق، تعریف و ارزیابی خود را دارد، اما شک نکنید که برخی مهاجرتها اصلاً توجیه عقلی ندارد. مثلاً روزی شاهد بحثی بین یکی از مدیران با جوان متقاضی کار بودم. آن مدیر از جوان سئوال کرد شما اهل کجا هستی؟ او از روستائی نزدیک شهر همدان نام برد، سپس پرسید تا چه مقطع درس خواندهای و رشته تحصیلی شما چیست؟ جوان پاسخ داد، مدرک کارشناسی در رشته مهندسی کشاورزی دارم، پرسید آیا زمین کشاورزی و آب برای کشت محصول دارید؟ جوان جویای کار پاسخ داد، بله. پنج هکتار زمین با یک حلقه چاه و قناتی حداقلی داریم! آن مدیر گفت: پس چرا راضی هستی در شهر آبدارچی و تحت عتاب و خطاب این و آن باشی ولی کشاورزی با امکانات موجود در روستای خودت نباشی؟! جوان گفت: کشاورزی زحمت زیادی دارد!
به هر حال، ما بهدنبال این نیستیم که عامل مهاجرت نامطلوب را صرفاً مهاجر روستائی معرفی کنیم چون مدیران ارشد کشوری و استانی باید چنان به مسائل مختلف و مطالبات به حق روستائیان در ابعاد و بخشهای مختلف توجه کنند که جاذبههای آن موجب شود اگر حتی نخبهای برای تحصیلات عالیه به شهر آمد آرزوی برگشت هر چه سریعتر را به بوم خود داشته باشد، ولی جداً و با جرأت میتوان گفت که با ملاحظه پدیدههای مختلف در نسبتسنجی با زندگی خوب و تعریفی سعادتمندانه و هدفمند، در شهر آنچنان خبری نیست. بهویژه اینکه سراب فریبنده و رنگ و لعابهای شهری نمیتواند جایگزین آرامش، بیآلایشی و محور تولیدکنندهای روستائیان باشد، این شهرها هستند که برای تامین مایحتاج روزانه باید نیازمند به روستا و روستائیان باشند.
امروزه زندگیهای پر طمطراق و ماشینی، ضمن به هم پیچیدن شهرها بهخصوص در تهران و مراکز استانها با التقاطهای فرهنگی اجتماعی تحقیقاً زیانآور نمیتواند پاسخ سازندهای به نیازهای ارزشمند خانوادهها باشد.
صادقانه و شفاف باید گفت حالت موجود مهاجرتها و حجم فزاینده آن که موجب فراوانی حاشیهنشینی در شهرها هم شده نهتنها زندگی متعادل را از شهریها سلب کرده که از روستائیان مهاجر و در جمعبندی مغضلاتی را به بار آوره که فقط باید برنامهریزی و دعا کرد که علاوهبر توقف این روندِ مخرب، مهاجرت معکوس با تلاش همهجانبه سازمانهای خدمترسان که انصافاً در دو دهه اخیر کم نبودهاند، سرعت یافته و زمینه آرامشی سازندهتر برای روستائیان و شهر نشینان رقم بخورد. انشاالله.
شناسه خبر 74325