سپهرغرب-گروه اقتصادی:این روزها هر چند رنگ بحران آب پررنگتر شده، اما به نظر میرسد توجه به آن دیگر مانند گذشته نیست، زمانی کم آبی موجب نگرانی بود؛ شاید اکنون این موضوع در کنار سایر مسائل گم شده باشد، اما باید توجه داشت که شاید روزی برسد که دیگر برای یافتن راه حل فرصتی نمانده باشد.
آمار و ارقام موجود در حوزه آب سالهاست که زنگ خطر را به صدا درآورده و هر روز صدای آن نیز بلندتر میشود، البته این موضوع تنها محدود به ایران نیست، بلکه کل دنیا را فراگرفته و همه کشورها بیشتر و یا کمتر با آن دست و پنجه نرم میکنند.
جمعیت ایران در سال 1300 کمتر از 10 میلیون نفر بوده که امروز به بیش از 80 میلیون نفر افزایش یافته و پیش بینی میشود که در سال 2050 جزو 10 کشور پرجمعیت دنیا به شمار آید. میزان سرانه آب تجدیدپذیر در سال 1300 حدود 13 هزار متر مکعب بوده که در حال حاضر به حدود 1400 مترمکعب تقلیل یافته است.
روند کاهشی دسترسی به سرانه آب در تمام دنیا با توجه به روند رشد جمعیت وجود دارد، بیش از 80 درصد وسعت ایران در مناطق نیمه خشک، خشک و فراخشک قرار گرفته که باید بازنگری در تمام اصول استفاده از آب در کشور انجام شود.
آمارهای سازمانها و وزارتخانههای متولی و یا متاثر از منابع آبی کشور بیان کننده شرایط نامساعد و گاه خطرناک در خصوص عدم توجه به آب و استفاده از آن است. این آمار به ویژه در آبخوانها، سفرههای آب زیرزمینی، چاههای مجاز و غیر مجاز و یا فرونشست زمین چنان نگران کننده است که از یک جنگ نظامی ترسناکتر به نظر میرسد.
اطلاعات میگویند حدود نیمی از 600 آبخوانهای آب زیرزمینی دشتهای کشور در آستانه خشک شدن قرار دارند. مصرف آبهای سطحی به میزانی غیرقابل باور رسیده و این باعث شده است تقریباً اکثریت تالابهای کشور رو به خشکی و کاهش سطح بروند. مجدد آمار از کاهش آبهای قابل استحصال و استفاده به کمتر از 100 میلیارد مترمکعب میگویند. در همین توان ذخیرهسازی حاصل از سدسازیها نیز به سختی 50 میلیارد مترمکعب را نشان میدهد.
در این میان مشکلات مرتبط با سیستمهای توزیع آب، انتقال بین حوضهای، کیفیت آب، تامین آب شرب، قیمت واقعی آب، تولید انرژی برقابی، ریزگردها، دریاچه ارومیه، شبکههای آبیاری و زهکشی، دیپلماسی آب، رودهای مرزی و تغییر اقلیم نیز همگی از مشکلاتی است که آن را به نام بحران آبی تا ورشکستگی مینامیم.
آن طور که کارشناسان میگویند جهان با کمبود منابع آبی روبروست. جمعیت و نیاز به غذا موجب افزایش مصرف آب میشود. کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نبوده و نیست. چنانچه این گزارهها و جملات را مدنظر قرار دهیم احتمالا بسیار دچار ناامیدی خواهیم شد. دورنمایی نه چندان خوشایند که تصورش سخت است. لیکن واقعیت آن است که وظیفه متخصصان، کارشناسان و سیاست گذاران بخش آب از همین جا پررنگتر میشود.
با توجه به واقعیات موجود در خصوص آب و خاک ایران، باید گامهای اساسی در جهت ایجاد یک ساختار حکمرانی خوب برای حفاظت از منابع آب برداشته شود تا سیاست گذاران بتوانند آگاهانه تصمیم گیری کنند. شاید دیگر برای پیدا کردن مقصر دیر باشد، اما قطعا پیدا کردن راهحل میتواند دروازه جدیدی را باز کند، برای همین مهم به سراغ کارشناسان صاحبنظر در این حوزه رفتیم تا با چکش کارشناسی بتوانیم راهی برای نجات آب پیدا کنیم.
***هر سال 6 میلیارد مترمکعب آب تجدید ناپذیر برداشت میکنیم
آن طور که محسن موسوی خوانساری - کارشناس مدیریت منابع آب - به ایسنا گفته است، آب تجدید پذیر زیرزمینی و سطحی داریم. آب تجدیدپذیر زیر زمینی به دو بخش دینامیکی و استاتیکی تقسیم میشود. آب دینامیکی هر سال بسته به میزان بارش بالا و پایین میرود. چاه و قنوات جزو آب تجدیدپذیر دینامیکی است. یعنی حرکت میکند.
به گفته او در این چند سال که چاههای زیادی زده شده نه تنها آبهای دینامیکی تمام شد بلکه نصفی از آب تجدیدناپذیر را هم مصرف کردیم. یعنی 150 میلیارد متر مکعب آب مصرف کردیم. تامین آب تجدید ناپذیر و برگشتن به حالت سابق بسیار سخت است و تمام فرونشستهایی که مشاهده میکنید به علت به اتمام رسیدن آب تجدیدپذیر دینامیکی است.
وی با بیان اینکه هر سال 6 میلیارد مترمکعب آب تجدیدناپذیر استاتیکی برداشت میکنیم. ما نه تنها نباید این 6 میلیارد را برداشت کنیم بلکه 6 میلیارد دیگر هم نباید برداریم که بعد از 10 سال آب استاتیکی که مربوط به نسلهای آینده است، تامین شود، اظهار کرد: به عبارت دیگر ما فقط در بخش آب زیر زمینی بیش از 10 میلیارد مترمکعب سالانه اضافه برداشت میکنیم. به طور کل 8.8 میلیون هکتار زمین آبی داریم. از این میزان 3.5 میلیون هکتار زیر سد و حدود 5 میلیون هکتار نیز تحت پوشش آب زیر زمینی است.
کارشناس مدیریت منابع آب افزود: بیش از 2.5 میلیون هکتار از آب زیر زمینی تحت پوشش آبیاری تحت فشار است. یکی از مخربترین اقدامات در کشور همین آبیاری تحت فشار است. آبیاری تحت فشار بسیار روش خوب و مهندسی است که میتوان به وسیله آن آب مزرعه را کنترل کرد. مخالف آبیاری تحت فشار نیستیم، ولی در کشور ما که روشهای کنترل حجمی نیست، زمین زیاد است و آب کم است اگر آبیاری تحت فشار اجرا شود چون صرفهجویی آب پیش میآید و کنترلی هم روی آن نیست، کشاورز به سمت گسترش زمین میرود.
***همه ماجرا در الگوی کشت است
موسوی با تاکید بر اینکه آبیاری تحت فشار باعث کاهش مصرف آب خصوصا آب زیرزمینی نمیشود. آبیاری تحت فشار کنترل کننده مصرف آب نیست و حتی باعث افزایش مصرف آب هم میشود. آبیاری تحت فشار اگر تولید محصول را بالا ببرد آب بیشتری استفاده میشود، گفت: همه ماجرا در الگو کشت است، الگو کشت یعنی الگو مصرف، فرض کنید، در یک ساختمان میخواهیم سرشیر کم مصرف نصب کنیم که به معنای اجرای الگوی مصرف است، طبق قوانین متعدد در نیم قرن اخیر وزارت نیرو باید آب را برای وزارت جهاد کشاورزی تامین کند و جهاد کشاورزی باید الگو کشت بهینه را به وزارت نیرو اعلام کند. اصل ماجرا این است که وزارت جهاد کشاورزی باید بستری فراهم کند، اگر این اتفاق نیفتد کشاورز به سراغ کشت هندوانه میرود.
به گفته وی در منطقه سوسنگرد برنج کشت میشود این در حالی است که کنجد وارداتی کیلویی 250 هزار تومان است و همان طور که برنج دو تن در هر هکتار محصول میدهد کنجد نیز به همین میزان محصول دارد، در منطقه خوزستان باید بستری فراهم شود که کشاورزی که اکنون از نظر مالی ضعیف است به سراغ کنجد برود یعنی برای کشاورز وسائل و تجهیزات لازم، بذر اصلاح شده تهیه، کارخانه روغن کشی ایجاد و تضمین خرید نیز به او داده شود. زمانی که این امکانات وجود ندارد، کشاورز به سراغ برنج میرود.
***وزارت جهاد کشاورزی به فکر آبخوانها باشد
کارشناس مدیریت منابع آب با بیان اینکه در الگو کشتی که وزارت جهاد کشاورزی داده است، نکات مثبتی وجود دارد، مثلا گفته شده کنجد را دوبرابر میکند، کلزا را از 24 هزار هکتار به 64 هزار هکتار میرساند، این مساله اتفاق خوبی است اما در این سند الگوی کشت باید پیوستهایی آورده شود، وزارت جهاد کشاورزی بستر فراهم نکرده است، اگر بستر فراهم کنید قطعا اتفاقات خوبی میافتد، گفت: پیشنهاد من این است که خود وزارت جهاد کشاورزی به دلیل اینکه مصرف کننده اصلی است، به فکر آبخوانها باشد، شاید کنترل حجمی نقصهایی داشته باشد اما وزارت کشاورزی باید به نوعی عمل کند که مصرف آب کم شود، اکنون بحث حیات سرزمینی است، از 610 آبخوانی که داریم تا سال 1410 یا نهایت 1415 بیش از یک چهارم آنها صفر میشود. یعنی 1.5 میلیون نفر هیچ آب شربی برای آشامیدن نخواهند داشت چه برسد به اینکه بخواهیم برای بخش کشاورزی آبی را تخصیص دهیم. طبق برآوردهای صورت گرفته آب کشاورزی 18.5 میلیون نفر قطع خواهد شد.
به گفته موسوی اکنون بحث این نیست که وزارت نیرو و یا وزارت جهاد کشاورزی بخواهند با هم بحث کنند اکنون در شرایطی هستیم که وزرات کشاورزی باید دست به کار شود، وقتی میگوییم برنج نباید در جای خشک مورد کشت قرار بگیرد باید مورد توجه باشد. در سند الگوی کشت که اخیر منتشر شده سطح زیر کشت برنج کاهش نیافته و این در حالیست که برنج محصولی آب بر است. مگر سال 1396 مصوب نشد که غیر از دو استان شمالی در استانی دیگری برنج کاشته نشود؟ آبی که برای برنج مصرف میشود در خوزستان 40 هزار متر مکعب در هکتار است. این عدد باید کم میشد. حداقل باید در سند الگوی کشت سطح زیر کشت برخی از محصولات آب بر کم شود. چرا تشویق میکنند که در اصفهان، خوزستان و شیراز برنج کاشته شود؟ کشت برنج قاعدتا برای مناطقی با بارش سالیانه حدود 2000 میلیمتر و بیشتر مناسب است.
وی با بیان اینکه بخش آب وزارت جهاد کشورزی نباید خود را کنار بکشد و باید همپا با بخش آب وزارت نیرو گام بردارد، طبق قانون توزیع عادلانه آب سال 1361 تامین با وزارت نیرو، توزیع با وزارت جهاد و دریافت آبها نیز با وزارت جهاد کشاورزی است اما اکنون اینگونه نیست و آببها را وزارت نیرو دریافت میکند، اظهار کرد: وزارت جهاد کشاورزی خود را عقب کشیده و فعال نیست، باید همکاری بیشتری بین وزارت نیرو و وزارت جهاد کشاورزی وجود داشته باشد، در بخش آب وزارت جهاد کشاورزی شاهد ضعفهایی هستیم، در این بین در بحث کنترل حجمی نیز ضعفهایی وجود دارد.
***وزارت نیرو امکانات تحویل آب به صورت حجمی را ندارد
اما نظرات کارشناسان بخش کشاورزی کمی متفاتتر است، مهدی اکبری - عضو هیئت علمی موسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی - در گفتوگویی که با ایسنا داشت، اعلام کرد: قرار بود آب به صورت حجمی از سمت وزارت نیرو تحویل بخش کشاورزی شود. با وجود اینکه در شش برنامه دولت به این موضوع اشاره شده ولی تا کنون اقدامی در این راستا انجام نشده، وزارت جهادکشاورزی همواره پیگیر این موضوع بوده ولی وزارت نیرو امکانات تحویل آب به صورت حجمی را ندارد در حالی که بخش شرب آب را به صورت حجمی تحویل میگیرد و میزان آن مشخص است.
وی با بیان اینکه مدیریت در تولید وجود دارد و اینگونه نیست که بگوییم مدیریتی نیست. وظیفه وزارت جهاد کشاورزی این است که از آبی که به این بخش تخصیص داده میشود، استفاده بهینه کند، گفت: مقدار دقیق آبی که در اختیار داریم را نمیدانیم ولی به روشهایی آن را برآورد میکنیم. اینکه گفته میشود راندمان در مزرعه پایین است درست نیست. بر اساس اندازهگیریهای مزرعهای که انجام دادیم بسیاری از مزارع با کمآبیاری مواجهاند. یعنی آب کمتری از مقدار نیاز گیاه به آن داده شده است.
***بهرهوری آب در کشور پایین است
به گفته عضو هیئت علمی موسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی در دید کلان بهرهوری آب در کشور پایین است که فقط ناشی از آب نیست و به عوامل مختلفی بستگی دارد. البته بهرهوری در سالهای اخیر از 1.2 به 1.47 رسیده است. بیش از 2400 محصولات باغی، 1800 مزرعه محصولات زراعی و 1100 مزرعه سبزی و صیفی را اندازهگیری کردیم. اعداد و ارقام آن را دراختیار داریم. مثلا بهرهوری آب، در گندم 1.3 کیلوگرم بر متر مکعب است. یعنی با یک متر مکعب آب 1.3 کیلو گندم تولید میشود. این عدد در چغندر 6.1 برای نیشکر1.87 است و برای هندوانه نیز 6.45 است. ما آب کم داریم و بهرهوری پایین است، ولی باید برای آن برنامهریزی کنیم.
اکبری با بیان اینکه سیستم آبیاری تحت فشار تا حدودی مشکلات خود را دارد اما آبیاری تحت فشار در واقع سیستم استفاده بهینه از آب در مزرعه است. مشکل اصلی اینجاست که چاههای غیرمجاز زیادی داریم و به جای اینکه آنها را کنترل کنیم و به صورت حجمی آب تحویل کشاورز دهیم به آبیاری تحت فشار ایراد وارد میکنیم، گفت: سامانه آبیاری تحت فشار در دنیا هم کاربرد بالایی دارد. راندمان آبیاری در سیستم آبیاری تحت فشار بالا است. کشاورز از 100 واحد آبی که از چاه برداشت میکند 80 واحد را استفاده میکند در سیستم آبیاری سطحی چون راندمان پایین تر است از 100 واحد 50 واحد استفاده میشود.
***ابتدا سهم آب کشاورز مشخص شود
وی افزود: باید وزارت نیرو یا هر سازمانی که متولی تخصیص آب به کشاورز است، میزان آب را مشخص کند و کشاورز مختار است از آن آب برای کشت هر محصولی که خواست استفاده کند. چندین سال گفتند برنج نکارید که در برخی استانها درست است و نباید کاشته شود. ولی از نظر علمی بهتر است ابتدا سهم آب کشاورز مشخص شود تا خود کشاورز تشخیص دهد که چه بکارد و چه نکارد.
عضو هیئت علمی موسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی با بیان اینکه وزارت نیرو باید آب قابل برنامهریزی را مشخص کند و به وزارت کشاورزی تخصیص دهد، گفت: وزارت کشاورزی موظف است از این آب تخصیص داده شده بهترین استفاده را کند و بیشترین تولیدی را که میتواند داشته باشد، بهطور مثال 30 میلیارد مترمکعب آب به وزارت کشاورزی تخصیص مییابد، این میزان باید بهرهوری بالایی داشته باشد.
وی ادامه داد: بخش تحقیقاتی وزارت کشاورزی اعتقاد دارد از آبی که در اختیار بخش کشاورزی داده میشود (آب قابل تخصیصی) باید بهترین استفاده را از آب داشته باشد و قرار نیست از سیستمهای سنتی و با راندمان پایین استفاده کنیم تا آب به سفره بازگردد، قرار است میزان تخصیص آب مشخص باشد. سهم محیط زیست کنار گذاشته شود، سهم شرب در اولویت بعد صنعت و بعد کشاورزی باشد.
اکبری با بیان اینکه اگر در بخش کشاورزی بهرهوری از آب پایین است، این مساله نیز به عوامل مختلفی بستگی دارد که وزات کشاورزی روی آن کار میکند تا بهرهوری را افزایش دهد، گفت: یک مساله دیگر استفاده بهینه از کود و خاک است. همه اینها باید به گونهای استفاده شود که استفاده پایدار را در نظر بگیریم، قرار نیست بعد از 10 سال زمینهای زراعی به کویر تبدیل شوند.
وی تصریح کرد: اگر این روند را پیش بگیریم و وزارت جهاد کشاورزی نیز آب را به صورت حجمی تحویل بگیرد و به موضوع بهینه سازی نیز توجه شود، هم به نفع کشاورز خواهد بود و هم بهینهسازی اتفاق میافتد. اگر حجم آب مشخص باشد کشاورز میداند چهچیزی را باید کشت کند، الگوی کشت پیشنهادی دولت نیز رعایت میشود.
به گفته وی کشاورز مختار است هر آنچه که میخواهد در زمین خود بکارد، اما باید سیاستهای حمایتی برای او درنظر گرفته شود، در خصوص الگوی کشت نیز باید یک برنامه اولیه وجود داشته باشد، وظیفه اصلاح الگوی کشت به بخش تحقیقات وزارت کشاورزی داده شده و برای این مساله یک مجری مشخص شده است. نقصهایی که وجود دارد درحال بررسی و اصلاح است.
بیشک تعیین تکلیف منابع آبی کشور امری مهم و ضروری است که همه سازمانهای ذیربط باید به آن توجه داشته باشند تا بتوان از چاشهای موجود رها شد در غیر این صورت در آینده نه چندان دور با مشکلات گستردهای مواجه میشویم.
شناسه خبر 74983