جامعه معمولاً با عوامل و موانعی مواجه است که درصورت عدم توجه به آنها، بهتدریج عرصه زندگی فردی و اجتماعی دچار معضلات و عوارضی میشود که درمان آنها بهسادگی میسر نیست؛ یکی از این موارد ملاحظهکاریهای بیجایی است که صدمات فراوانی وارد میکند و موجب ضایع شدن حق افراد و جامعه شده و میشود که متأسفانه این بلیه شامل حال اشخاص حقیقی، شهروندان و مدیران دستگاههای متعدد در سطوح مختلف است. اعمال همین روش و مصلحتاندیشیهای بیمنطق، تنگناهایی برای همه، بهخصوص عدالتمحوران فراهم آورده است. اگر دقت کرده باشید، مصادیق این درد دیردرمان، گریبان خیلی از ما در بخشهای متعدد از عرصه خانواده تا کف میدان و بازار و ادارات را گرفته و به قول معروف، «ول کن هم نیست»!
مثلاً در تعاملهای خانوادگی و فامیلی از کسی انتقاد میکنی که چرا برای احقاق حقی اینگونه نگفته یا رفتار نکردی؟ زود پاسخ میدهد فلانی کاملاً درست و بهحق میگویی! ولی اگر چنین میکردم؛ او از من دلخور شده، شاید چنین عکسالعملی میداشت و یا فلان کار را برایم انجام نمیداد. در بازار نسبت به محتکر و گرانفروش هم متأسفانه قاطبه ما اینگونه عمل میکنیم، بارها در سازمانهای دولتی هم با چنین رویهای مواجه بودهاید؛ بهعلاوه در بین مدیران دستپاک و حقطلب، کمتر مشاهده شده که در اندازه کافی پای حق بایستند و ملاحظه کاری نکنند، خب وجود و ادامه این منوال آیا چیزی جز تضییع حقوق افراد و عموم را در بر خواهد داشت؟ به تعبیر دیگر، بروز برخی دلخوریهای بیجا مهم است یا عمل به حق، قواعد عقلی و فقهی؟ برخی رعایت حق و عدالت را به هر قیمت بر راضی نگه داشتن افراد و مقامات مافوق ترجیح داده و حتی واجب میدانند.
شاید در اصطکاکهای افراد با یکدیگر مشاهده کرده باشید که مثلاً فردی خیرخواه رسیده و بلافاصله و بدون طرفداری بهجا از ذیحق، میگوید «بابا صلواتی بفرستید و بروید»! درحالی که ضمن اعتقاد به برکت صلوات و گرهگشا بودن این دعای ارزشمند، هر خیرخواهی باید طوری عمل کند که حقی ضایع نشده و آنکه بیجا میگوید یا مطالبه غلطی دارد، حداقل در حد کلام بفهمد که رفتار و یا انتظارش بیجا و غیر منطقی و مورد تأیید اطرافیان و افراد معقول نیست.
متأسفانه در دهههای اخیر بهخصوص پس از دوران هشت سال دفاع مقدس، حجم مصلحتاندیشیها، دروغهای بهاصطلاح مصلحتآمیز (که در بیشتر موارد بهتر است بگوییم منفعتخیز از نوع دنیاطلبانه آن) و ملاحظهکاریها، افزایش چشمگیر و ضمناً ضربهزنندهای داشته که این پدیده معمولاً مخرب، خیلی ارزشها و حقوق فردی و اجتماعی را ضایع کرده و موجب دلسردی حقطلبان و عدالتمحوران جامعه شده است. حال که پس از انتخابات خردادماه 1400، اخیراً نسیمی تازه و خوشایند با استقرار دولت سیزدهم و ریاست جمهوری یکی از بهترین فرزندان این کشور وزیدن گرفته، لازم و بلکه ضروری است همه ما در عرصههای مختلف اعم از حقیقی و حقوقی، فردی و اجتماعی، با نگاهی درست و بههنگام، دست از ملاحظهکاریهای غلط و مصلحتاندیشیهای بیجا برای تعالی و پیشرفت جدی، برداریم و با کوتهاندیشی و تسامح، حقایق را به مسلخ نبریم. جا دارد نگاهی مجدد بیندازیم به سیره بنیانگذار انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی رحمهاللهعلیه که در این مسیر هیچگونه ملاحظهکاری و تساهلی را برنتابیده و نزدیکترین دوستان خود را فدای راه درست و مکتب انقلاب کردند و ما امروز برای پشتیبانی قوی از انقلاب و ایران اسلامی موظفیم به دنبال مقام معظم رهبری مدظلهالعالی، مدافع جدی حق باشیم و منافع بزرگ را بر شیرین و چرب سرابگونه این دنیای زودگذر ترجیح نداده تا سعادت جاودانه را بهعنوان بهترین توشه در بر بگیریم. إنشاءالله.
حسین صادقیان
شناسه خبر 77329