امیراسماعیل آذر:
«دی»، ماه خدا و «یلدا» شب پیروزی هورمزد بر اهریمن است
سپهرغرب- گروه فرهنگی، فاطمه فراقیان: مجری و کارشناس معروف برنامههای ادبی با بیان اینکه به دی، ماه خدا میگویند، اظهار کرد: چراکه در این ماه هورمزد (روشنی) بر اهریمن (تاریکی) مسلط میشود؛ بهواقع در یلدا که شب آغاز دیماه بوده، جنگی بین تاریکی و روشنی رخ داده که پایانش خوش و پیروزی با خیر و روشنی بوده است.
وی با اشاره به اینکه ما حدود 19 جشن در ماه دی داشتهایم، اذعان کرد: خود دی از واژه ددوش Dathush آمده که معنی آن دادار و آفریننده است؛ این واژه از مصدر «دا» گرفتهشده که در پهلوی به «داتن» و در فارسی «دادن» تبدیل و سپس داتر datar، داتار و دادار (آفریدگار) شده است.
آذر با بیان اینکه به دی، ماه خدا میگویند، اظهار کرد: چراکه در این ماه هورمزد (روشنی) بر اهریمن (تاریکی) مسلط میشود؛ بهواقع در یلدا که شب آغاز دیماه بوده، جنگی بین تاریکی و روشنی رخ داده که پایانش خوش و پیروزی با خیر و روشنی بوده است.
وی با اشاره به اینکه از آنجاکه ستارهشناسان شب یلدا را فوقالعاده نحس میدانستند با فرا رسیدن آن گِرد هم میآمدهاند تا نحوست آن را برطرف کنند، گفت: در این شب آفتاب از برج قوس به برج جَدی تحویل میشود.
این پژوهشگر ادبیات فارسی با بیان اینکه در شب یلدا سفرههای خشکباری بهنام میَزد Myazd پهن میشده است، افزود: همچنین سفره دیگری از انواع نوشیدنی و نوشابه نیز در این شب انداخته میشده است.
آذر در رابطه با آداب و رسوم شب چله و جایگاه شب یلدا در فرهنگ و تمدن ایرانی و همچنین ارتباط عمیق آداب و سنن ایرانی با آموزههای اسلامی سخن گفت و افزود: روز اول دیماه را بهدلیل خارج شدن از طولانیترین شب سال، روز خرم هم میگویند.
وی با اشاره به سنتهای مختلف اقوام ایرانی در شب چله، عنوان کرد: برای مثال در شیراز در شب چله، چلو با زرشک و هویج بهصورت مخلوط میپزند؛ همچنین پارچهای بزرگ را پهن کرده و هرکس نیت میکرده و یک سوزن به پارچه میزده است، سپس در بین جمع شخصی شروع به شعر خواندن میکرده و افرادی که نیت کرده بودهاند، در آن شعرخوانی جواب نیت خود را میگرفتهاند که این سنت بعدها (از قرن هفتم به بعد) با وجود کتاب حافظ شیرازی، بهصورت تفأل زدن به کتاب این شاعر بزرگ، تغییر شکل داد.
این استاد دانشگاه بیان کرد: در ادبیات فارسی سیاهی شب یلدا را به زلف دراز و یا طولانی بودن هجران معنی و از نوروز و روشنی، مقابل یلدا استفاده میکنند.
وی با اشاره به سنت آیینی شب چله مردم خوی، گفت: مردم خوی در شب چله سه قطعه لباس روی بند پهن میکنند و فردای آن روز میبینند که آیا لباسها روی بند هست یا نه! اگر افتاده باشند، نشان از این است که باید در سال بعد لباس گرم بیشتری گرفته و بپوشند.
آذر ابراز کرد: اصفهانیها در شب یلدا جشنی میگرفتند بهنام کژین یا بادروز؛ این مراسم یک هفته در اصفهان طول میکشید. در اراک هم یک روز پیش از شب یلدا، شکمبهشوران داشتند؛ یعنی شکمبه گوسفند را میخریدند، پاک میکردند و میخوردند. عشایر کردستان هم چله به در دارند. آنها چهل و پنجمین روز زمستان که 15 بهمن ماه است را با این نام میشناسند. در تهران قدیم مردم در شبهای یلدا روی خرپشتهها میرفتند و در آنجا دعا و زیارت میخواندند و با خدا راز و نیاز میکردند.
وی گفت: ما اصولاً باید درباره جشنهای دیماه مطالعه داشته باشیم و بدانیم که در این ماه چه اتفاقی میافتد و واژه دی از کجا میآید. در اصل باید کمی وارد میترائیسم و تولد مهر بشویم؛ البته خیلی از سرزمینها هستند که نامهایی را برای شب یلدا تراشیدهاند؛ مثلا بابلیها شب یلدا را با نام «یلداشو» میشناسند، مازندرانیها از این شب با نام «گت چله» یاد میکنند، خراسانیها شب یلدا را با نام «چلهزری» میشناسند، کازرونیها نام «شو چله بزرگ» را به این شب اختصاص دادهاند، آرتیمانیها شب یلدا را با نام «شو یرا» میشناسند، فیروزکوهیها هم شب یلدا را با نام «شال هشو» میشناسند.
مجری و کارشناس معروف برنامههای ادبی با بیان اینکه خداوند فقط عالِم غیب است و حافظ نیز به خداوند با حفظ قرآن نزدیک بوده و از عالِم غیب آگاهی داشته است، ادامه داد: ما هم با حس ششم به این درک میرسیم که حافظ ما را به خداوند و عالِم غیب متصل میکند؛ برای همین در شبهای چله تفأل به حافظ میزنند.
وی با بیان اینکه شب یلدا را در کشورهای دیگری هم جشن میگیرند، افزود: مصریان حدود چهار هزار سال پیش با زاییده شدن خورشید و همزمان با یلدا، 12 روز جشن میگرفتند و اگر جنگ و خشونتی هم در این شب بود، آنها را کنار میزدند و با دوستی و مودت و مهر کنار هم قرار میگرفتند.
این پژوهشگر ادامه داد: در فرانسه و سوئد هم شب یلدا را با نام رویون میشناسند؛ این کلمه به معنی بیداری است و مردم در این شب تا بامداد بیدار مینشستند.
آذر افزود: در جنوب روسیه هم شبهای یلدا را جشن میگرفتند و شیرینیهایی به شکل انسان و حیوان درست میکردند؛ یعنی شیرینیهایشان شبیهسازی حیوانات و انسان بود و این شیرینیها را بین مردم پخش میکردند. آنها اتاقهای چوبی خود را با چرم میآراستند، روی پنجرهها پوستین میگذاشتند، از سقف پشم میآویختند و گندم و حبوبات و تنقلات را هم استفاده میکردند؛ مردم جنوب روسیه در این شب قربانی هم میدادهاند.
وی بیان کرد: مردم روم باستان اعتقاد داشتند که کیوان یا زحل خداوندان زراعت هستند؛ ازاینرو 17 تا 23 دسامبر را جشن میگرفتند. تاجیکیها هم مراسم شب یلدایشان را با نام چله میشناسند، در این روز با غذا و تنقلاتشان به خانه همسایههای خود میروند، دور کرسی که به آن صندلی میگویند، مینشینند و شادی میکنند. افغانستانیها هم مثل ایرانیها تنقلات استفاده میکنند و دور کرسی مینشینند؛ اما فرق آنها با ما این است که هر کجا دعوت باشند، شب را هم در همانجا میمانند و به جای دیگری نمیروند.
آذر ابراز کرد: پاکستانیها در شب یلدا به دعا و نیایش میپردازند و حمام زمستانی میگیرند؛ مردان پاکستانی این حمام را باید ایستاده انجام دهند که از صبح تا بعدازظهر آخرین روز پاییز ادامه خواهد داشت. زنان و دختران هم مراسم سنتی حمام را بهجا میآورند و بعد از این تطهیر، مراسم آتشافروزی، جشن و پایکوبی را آغاز و غذایی که از شکمبه بز تهیه شده را سرو میکنند.
وی گفت: دونگژی مراسمی است که مردم شرق آسیا در شب یلدا برگزار میکنند. آنها در این شب دور هم جمع میشوند و غذایی به اسم تانگ یوآن و کوفته برنجی میخورند. ژاپنیها در این روز حمام مرکبات میگیرند تا نیروهای منفی را از خود دور کنند و در زمستان از سرماخوردگی در امان باشند. مردم کره در شب یلدا مایع ویژهای را در اطراف خانه خود میپاشند تا ارواح خبیث و نیروهای شر را از اطرافشان دور کنند. آنها در این شب غذایی بهنام سائیلسیم را میخورند. مردم کشورهای بولیوی، پرو و اکوادور هم در شب یلدا بهاصطلاح خورشید را طنابپیچ میکنند. آنها در این شب به ارتفاعات میروند و در مراسمی آیینی وانمود میکنند خورشید را به سنگها بستهاند تا روزها را طولانیتر کنند.
این پژوهشگر اظهار کرد: مردم برخی از کشورهای آفریقایی هم با لباسهای عجیب و غریبی همچون کله گاو، پیکر اسب، شیطان و فرشته و غیره، به خیابانها میآیند و موسیقیهای آیینی خود را مینوازند تا به استقبال زمستان بروند.
آذر در انتها شعر خود در رابطه با یلدا را تقدیم خوانندگان کرد:
شب یلدا برای دوستان افسانه میخوانم
گهی با هوشیاری گهی مستانه میخوانم
گهی دلتنگی خود را به حافظ باز میگویم
و گاهی یک غزل را زیر لب رندانه میخوانم
گهی فالی برای آنچه در فردای خود دارم
گهی شعری برای خویش یا بیگانه میخوانم
گهی با پیر مجلس گفتوگوها از خودم دارم
گهی چون شبروان آهسته گه مردانه میخوانم
گهی از غیر مینالم گهی با دوست میبالم
گهی وردی به عادت گاه از پیمانه میخوانم
گهی آتش زنم بر دل گهی خاموش چون آذر
گهی از هجر میگویم گهی جانانه میخوانم
شناسه خبر 77356