متن یادداشت به این شرح است:

ضرورت الگوسازی از سبک زندگی حضرت زهرا (س) و مادران ائمه (ع) فراتر از آنکه یک بحث اجتماعی باشد، موضوع اعتقادی و کلامی است که باید در جامعه به‌عنوان هدفی آرمان‌گرایانه به آن نگاه کرد. اما این الگوسازی شرایطی دارد که باید رعایت شود.

نخست اینکه باید ظرفیت این الگوسازی را در جامعه افزایش داد و با شناسایی موانع ظرفیت‌سازی برای رفع آن تلاش کرد. نکته بعدی قبول اندیشه و اعتقاد به داشتن الگویی همچون حضرت فاطمه (س) و مادران ائمه (ع) است که باید در جامعه مطرح کنیم تا عموم زنان به ویژه جوانان با جان و دل سبک زندگی بانوانی را که در کنار ائمه اطهار (ع) در موفقیت اسلام تأثیرگذار بوده‌اند بپذیرند.

زنان باید بدانند و درک کنند که شخصیتی چون حضرت زهرا (س) که در میان مادران ائمه سرآمد است، می‌تواند به‌عنوان یک الگوی زیستی حقیقی در جامعه تجلی یابد و فرهنگ فاطمی به عنوان نمونه عملی و مصداق عینی فرهنگ اسلامی به اجرا درآید.

مهم‌تر اینکه بانوان باید به این تفکر برسند که سبک زندگی حضرت زهرا (س) می‌تواند در حوزه‌های مختلفی چون مسائل روابط فردی، خانوادگی و اجتماعی پاسخگوی همه نیازهای آنان باشد. چراکه آن حضرات از یک سو تجلی خیر کثیر قرآنی بود و از سوی دیگر در متن جامعه به امور خانوادگی و تربیت فرزند، فعالیت‌های علمی و آموزشی و فعالیت‌های اقتصادی و سیاسی می‌پرداخت.

سبک زندگی آن حضرت چگونگی عبودیت و بندگی حقیقی را در عرصه‌ها و صحنه‌های مختلف نشان می‌دهد که نمونه یک زندگی کامل هدایت‌کننده و کمال سعادت برای بانوی مسلمان ایرانی است. بنابراین بانوان ما برای اینکه پیچ و خم‌های زندگی خود را با موفقیت پشت سر بگذارند، می‌توانند از چند بعد راه بانوی دو عالم حضرت زهرا (س) را که قطعاً راه سعادت و عبودیت است طی کنند.

نخست اینکه سیره رفتاری حضرت زهرا (س) را در زندگی سرلوحه کار خود قرار دهند و در مرحله دوم نحوه تأثیرگذاری و هدایت آن حضرت را بر زنان جامعه خود شناسایی کنند تا بتوانند در این زمینه هم موفق عمل کنند. چگونگی عملکرد آن حضرت در مسائل اقتصادی، نحوه ورودشان در مسائل سیاسی و دفاع از حریم ولایت از دیگر ابعاد زندگی ایشان است که باید الگوی ما قرار گیرد.

بدون شک زنان جامعه اسلامی تا زمانی که الگوهای سازنده‌ای نداشته باشند، نمی‌توانند خود و نسل آینده را از قرار گرفتن در گرداب خطرات جوامع امروزی مصون نگه دارند.

نکته بعدی که باید به آن توجه کنیم، نهادینه کردن فرهنگ فاطمی است که قطعاً سیره همه مادران ائمه بر مبنای همین فرهنگ بوده است. البته رسیدن به این موضوع پیش از هر چیز نیازمند شناخت ارکان مهم فرهنگ فاطمی است؛ ارکان فرهنگ فاطمی یعنی مسئله ولایت پذیری، راضی بودن به رضای الهی، شفقت و مهربانی با دیگران، دشمن شناسی و در نهایت عبودیت در ابعاد مختلف زندگی.

آنچه مسلم است تعمیم دادن و الگوبرداری از این نوع اندیشه و رفتار، یک زندگی متفاوتی به بانوان ما هدیه می‌دهد. درس گرفتن از بانوی دو عالم که به حد کمال رسیده و راه و رسم زندگی در دین اسلام را نشان داده است، زنان جامعه ما را به رشد و بالندگی می‌رساند که در هیچ کجای دنیا با همه آزادی‌های دروغینشان به زنان، پیدا نمی‌شود.