گذشته از اخلاق و عادتهای خوبی که قاطبه مردم استان همدان داشته و دارند، تجربه و اظهارات غیر همدانیها بر ضرورت وحدتگرایی و ارتباط حسنه بیشتر، تأکید دارد و لازم است دراینباره برنامه، تلاش و اقدامهای مؤثرتری داشته باشیم؛ چون این پیوستگیها و درجه وحدت در عرصههای مختلف درون و برون استانی مانند نگهداری از سرمایههای انسانی و یا حتی جذب بودجه، کاملاً مؤثر است. یکی از میهمانهای نخبه که در مسائل اجتماعی در سطح ملی مطرح بوده، پس از چند مسافرت به همدان، میگفت «فلانی مردم استان همدان و به قول ایشان همدانیها، خیلی خوب و میهماننوازند، اما کمی باید نسبت به یکدیگر چسبشان بیشتر شود».
سؤال کردم چرا چنین چیزی را میفرمایید؟ گفت «من در مسافرتهایم به همدان دریافتهام که همدانیها شایسته و منطقی، مدافع یکدیگر نیستند و این معضل به نظرم از ارتباط سردشان با یکدیگر نشأت میگیرد و شاید این خصلت از عوامل مختلف حتی موقعیت جغرافیایی و طولانیتر بودن دوران سردی هوای همدان هم نشأت بگیرد».
واقعیتی است که وقتی روابط افراد در جامعهای گرم و مستمر نباشد، زمینه معضلاتی اجتماعی و داخلی همچون قضاوتهای نادرست، ارزیابی غلط و شایعهپذیری تقویت میشود. از جهت تجربی هم ثابت شده وقتی ما با دیگران ارتباط برقرار کرده و جویای صحت برخی مسائل و وقایع میشویم، درمییابیم که در موارد زیادی آن برداشت درست یا حداقل در اندازه واقعی را نداشتهایم و یا اصولاً چیزی که در ذهن داریم، کاملاً غلط بوده است. باور بفرمایید مثلاً در امور سیاسی اجتماعی خیلی همپوشانیها با رابطه درست، با وجود تفاوت نظرها با هدف پیشرفت و وصول به اهداف، ممکن است. به علاوه تعامل معقول با اشخاص موجب فزونی محبت به یکدیگر شده و درنتیجه تحمل را در طرفین قوام میبخشد.
ما میتوانیم با توجه به آثار مثبت و پیونددهنده سلام کردن به افراد بهعنوان نوعی خیرخواهی که اعلام امنیت به مخاطب محسوب میشود، کرامتبخشی کنیم و ضمناً این مهم مقدمه رابطه حسنه باشد و پی ببریم که میتوانیم خیلی از سردیها و بعضاً خصومتهای نابهجا را به فرصت سازنده تبدیل کنیم.
بارها تجربه شده همین نگاه مثبت توانسته بسیاری از افراد را از کارهای زشت بازدارد؛ مثلاً بهشخصه برایم ثابت شده اگر کسی سیگاری است و در معابر سیگار استعمال میکند، اگر شما چند نوبت به او در سلام دادن پیشقدم شوی و با نگاهی تکریمی و منبسط با وی مواجه شوی، بعید است دیگر نزد شما سیگار روشن کرده و یا به لب بگیرد. از همین موضوع بهظاهر کوچک بگیریم تا ارتباطهای مفصلتر موردی که غالباً رافع سوء تفاهمها، وحدتبخش و باعث همدلیها میشود و در میان و بلندمدت افراد جامعه احساس میکنند کسانی را دارند که به آنان توجه کرده و بتوانند نقطه اتکایی برای روزها و اوقات توأم با مصائب آنان باشند.
توجه و ایجاد پیوندهای اجتماعی و قوت آن ثمرات فراوانی در پی دارد و همین موضوع تعبیری از آموزههای الهی است که «دست خدا با جماعت است». همان چسب بیشتری که آن دوست غیر همدانی میگفت، برای ارتباط همدانیها با یکدیگر ضروری مینماید؛ چراکه رابطهها را افزایش داده و بر محبتها میافزاید، همچنین مانع ارتکاب گناهان زیادی خواهد شد؛ بدبینی، غیبت، خست، انزوا و موارد اینچنینی، فرزند ناخلف «ارتباط کم همدانیها با یکدیگر» است، نباید مروج جملاتی اینگونه باشیم که «یک سلام و والسلام»، «دوری و دوستی»، «هرچه کمتر بدانی، بهتر است»، «این همدان خرابمانده!».
قبول بفرمایید در سالیان گذشته فرصتهای زیادی را بهخصوص در ماندگاری سرمایههای انسانی ارزشمند از دست دادهایم و درنتیجه امروز با حضور بسیاری از غیر بومیها در جایگاههای مختلف مواجه شدهایم. درحالی که پیوسته از صادرکنندگان عمده نیروی انسانی به اقصی نقاط کشور بودهایم! امیدواریم با فرصت پیشآمده در دوران دولت مردمی سیزدهم، به دنبال همگراییهای بیشتر برای ارتقای چندبُعدی استان باشیم، إنشاءالله.
حسین صادقیان
شناسه خبر 78167