محمد لسانی، کارشناس رسانه و مروج سواد رسانهای:
بازی سلبریتیها در پازل نظام با تأمین زیرساختهای ایران قوی
سپهرغرب، گروه تیک - سمیرا گمار: محمد لسانی، کارشناس رسانه و مروج سواد رسانهای گفت: اگر قوت فرهنگی و اقتصادی و در یک کلام ایران مقتدر محقق شود سلبریتیها درون پازلِ نظام بازی خواهند کرد و مقوم فرهنگ، سیاست و امنیت ملی خواهند بود.
رسانه نقش پررنگی در سبک زندگی شهروندان در دنیای مدرن ایفا میکنند و شبکههای اجتماعی به سرکردگی افراد مشهور تغییرات بنیادینی در سبک زندگی و فرهنگ جوامع ایجاد کردهاند. در واقع امروزه کارکرد اجتماعی سلبریتیها، به یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین منابع در جهان مدرن تبدیل شده و جاذبه آنها زمانی شکل میگیرد که میتوانند احساس برقراری ارتباطی انحصاری و صمیمانه را در مخاطبان خود برانگیخته کرده و بهدنبالکنندگان بفهمانند که آنقدر محرم هستند که بخشهای غیرقابل دسترس زندگی خود را با آنان در میان میگذارند.
در این میان انتقال اطلاعات، شایعات، مکالمات کوتاه و خبرهای بیهوده نقش مهمی در ایجاد ارتباط عاطفی میان مخاطبان داشته و میتواند باعث ایجاد تأثیر مثبت شده یا با تأثیر منفی و مخرب سبب ایجاد فضای ناسالم برای دنبالکنندگان شود؛ یعنی برخی از سلبریتیها که فاقد تخصص هستند و صرفاً به خاطر هنجارشکنیها یا نمایش زندگی تجملاتی خود معروف شدهاند را میتوان از دسته افرادی دانست که تأثیر منفی و مخربشان بیشتر است و مسئله زمانی حاد میشود که آنها در هر حوزهای اظهار نظر میکنند و حتی فراتر از این گاهی امنیت روانی جامعه را با اظهارات بدون اساس خود نشانه میگیرند.
با ذکر این مقدمه آنچه در ادامه میخوانید نگاهی به پدیده سلبریتیها در ایران و رفتارهای آنان در بحرانهاست که خبرنگار گروه خبری سپهرغرب در گفتوگو با محمد لسانی، کارشناس رسانه و مروج سواد رسانهای به آن پرداخته است؛
آقای لسانی لطفاً بهعنوان نخستین سؤال بفرمایید سلبریتی کیست، چه مفهومی دارد؟
سلبریتیها افراد معروف و مشهوری هستند که در حوزههای ورزش، خوانندگی، سینما، نویسندگی یا کارهای خاص حضور و فعالیت داشته و به همینخاطر توسط مردم شناخته میشوند؛ دو ویژگی آنها این است که عملاً باشگاه هواداران دارند؛ هوادارانی که از گفتار و رفتار آنها تأثیر میپذیرند و سبک زندگیشان در جامعه از سلبریتیها تقلید میشود. دومین ویژگی آنها این است که نسبت به اتفاقات پیرامونی خود موضع گرفته و یک صورتبندی و تفسیر از دنیا را به مردم ارائه میکنند.
آیا میتوان سلبریتیها را پدیدههایی نوظهور قلمداد کرد؟
در مورد اینکه نوظهورند یا نه باید عرض کنم نخست اینکه آنها ادامه راه چهرهها و ستارهها هستند؛ ستارهها کسانی بودند که جامعه آنها را بهواسطه خوانندگی و بازیگری میشناخت و از 100 سال قبل در جامعه مرجع افکار عمومی بوده و رسانهها و خبرنگاران دنبال آنها بودند، اما اتفاقی که در عصر جدید بهویژه در دو دهه گذشته در حال رخداد است اینکه همزیستی و تعامل قوی و عمیق بین آن چهره و مردم بسیار پررنگ است؛ این جا میتوان گفت سلبریتی محصول دو دهه اخیر بوده که توسط رسانههای اجتماعی خلق شده و امواج اجتماعی از این طریق شکل میگیرد.
این روزها حضور سلبریتیها در فضای مجازی بسیار زیاد شده و در خصوص مسائل زیادی اظهار نظر میکنند، از نظر شما حضور پررنگ این اشخاص در هر زمینهای اتفاق خوبی است؟ با در نظر گرفتن این موضوع که موضعگیری آنان گاهی به نفع جامعه و گاهی به ضرر آن است.
اصولاً وقتی سلبریتی تفسیری از جهان ارائه میکند روایت خود را به مردم میخوراند یعنی کنش او یک تغذیه فکری و شناختی است؛ در این میان روی برخی مسائل دست میگذارد و آنها را برجستهسازی میکند، برخی حوزهها را نادیده گرفته و نفی میکند و نسبت به برخی حوزهها تقابلی برخورد کرده و کوبنده انتقاد میکند. این رفتار اگر در یک چهارچوب باشد میتواند کارکردگرا بوده و به نفع جامعه باشد.
حالا سؤال این است که چارچوب چیست؟ نخست تعهد به توسعه و پیشرفت جامعه؛ یعنی با فردگرایی نبوده و جامعهگرایی باشد. نکته دوم اینکه تحت تأثیر روابط قدرت و ثروت نباشد؛ چون سلبریتیها مواضعشان دیده و شنیده میشود عموماً تحت سیطره باندها و گروههای قدرت و ثروت قرار میگیرند و نکته سوم اینکه مبتنی بر تفکر عمیق و استدلال باشد. بهخاطر اینکه وقتی با جامعه گفتوگو میکنیم جامعه مسیر رشد و تعالی را در پی بگیرد، اگر سلبریتیها این موارد را رعایت کنند کنشگری آنها اتفاق خوبی است اما عموماً شاهد این هستیم که برعکس عمل میشود! سلبریتیها تحت نفوذ باندهای داخلی و خارجی بوده، بحثهای سخیف و تهی از محتوا دارند و بهدنبال دیدهربایی هستند که جنبههای کجکارکردی دارد. البته نه اینکه در بقیه کشورها این مسئله نیست، در سایر کشورها هم هست اما موضوع این است که حداقل بتوانیم به چند مدل از سلبریتیها که متعهد هستند و رفتارشان به توسعه اجتماعی میانجامد برسیم که در این صورت برای ما یک برد محسوب میشود.
در جوامع توسعهیافته یک سلبریتی نمیتواند بهراحتی در فضای عمومی خشونت را ترویج کند، جنسیتزده باشد و یا مثلاً یک اقلیت یا قومی را مورد توهین قرار دهد اما ما در کشور قوانین سفت و سختی در این حوزه نداریم، چطور میتوان هم به سلبریتیها فضا داد و هم نسبت به این مسائل حساس نبود؟
فناوری وقتی در یک جامعه ورود پیدا میکند فرهنگ استفاده و روشهای برخورداری از آن توسط نخبگان و نهادها ترویج میشود؛ بنابراین اینترنت میتواند وب یک باشد، یا رسانههای اجتماعی وب دو. خب، همپا و همسان با این فناوریها باید فرهنگ کاربری آنها توسعه پیدا کند و افراد اخبار بد، محتوای مضر و آسیبرسان را توسعه ندهند، این مسئله باید از طرف نخبگان و نهادها نهادینه شود و اگر سلبریتیها بخواهند علیه فرهنگ اجتماعی باشند مردم خودشان در برابر آنها یک سد دفاعی هستند. این مسئله در کشور ما بسیار کمرنگ است یعنی در یک بازه زمانی اصلاً به این حوزه ورود نداشتیم که قانون اعمال شود و برخورد و تشویقهای رسانهای شود.
جالب است به این موضوع اشاره کنم که در آمریکا آقای الکس جونز راجعبه حادثه 11 سپتامپر و چند موضع دیگر اظهارنظر میکند که سریعاً دستگاه قضائی ایالت متحده اقدام کرده، او را به دادگاه کشانده و برنامه او را متوقف میکند، مبلغ بسیار بالایی نیز بهعنوان جریمه برای او تعیین کرده و میگوید این پول را باید به خانواده قربانیان 11 سپتامپر بدهی چون احساسات آنها را جریحهدار کردهای! یعنی برخورد حقوقی به یک موج رسانهای گسترده تبدیل میشود که همه بفهمند حرفی که در یک برنامه میزنند توسط سیستم قضائی پیگیری میشود تا از این کارها انجام ندهند!
بسیار خوب؛ به این موضوع هم بپردازیم بعد از هر حادثهای در ایران ما بعضاً شاهد اظهارنظرهای بسیار تند و معاندانه از سوی برخی از این سلبریتیها هستیم، مثل قضیه علی کریمی پس از فاجعه تلخ کرمان؛ در این مواقع چه باید کرد؟ رسانهها و نخبگان کجا کمکاری کردهاند که اینطور شده؟
موضوع علی کریمی کمکاری نیست بلکه جنگ رسانهای است؛ یعنی فردی است که آشکارا اقدام خصمانه میکند. در جنگ نظامی اگر فردی اسلحهای در دست میگیرد، در جنگ رسانهای آن فرد پیام را با گلولهای از کلمات برای تخریب ذهنی و عاطفی یک جامعه شلیک میکند. راجع به اکانت وی و محتوایی که تولید میشود اصلاً بحث این نیست که از سوی آقای علی کریمی است، بلکه ما با یک اکانت اجارهای مواجه هستیم که در اختیار سرویسهای امنیتی در حوزه مهندسی اجتماعی و عملیات روانی قرار دارد پس ما اصلاً نباید در مورد علی کریمی بهعنوان یک سلبریتی به قضیه ورود کنیم. او یک فرد منفعتطلب، مزدور و خائن به کشور است که رسانه خود را بهعنوان ضربه زدن به کشور و جوانان در اختیار کشورهای بیگانه قرار داده است.
چطور میتوان رفتارهای سلبریتیها را در بحرانها مهار یا کماثر کرد؟
اصولاً نباید در این مورد صحبت کنیم که رفتارهای سلبریتیها را در بحرانها مهار یا کماثر کنیم، اگر ما بذر را درست کاشته باشیم یعنی سلبریتیپروری در فضایی شکل گرفته باشد که چارچوبهای کنش جمعی و ملی در آن رعایت شده، سلبریتیها در راستای هژمونی و اقتدار ملی عمل کرده و کنش آنها افزایش قدرت ملی و انسجام اجتماعی را در پی خواهد داشت اما وقتی بستر و فضا درست چیده نشده باشند، اصولاً سلبریتیها به بلندگوی جریانها تبدیل شده که یا گفتمانی است مثل لیبرالیسم که از آزادی روابط و تقدسزدایی از دین عمل میکند یا گاهی بلندگوی جریانهای خارجی میشوند و بهواسطه هزینه و پیشنهادهای بهتر حاضر میشوند پشت پا به میراث و هویت ملی خود بزنند. بنابراین اگر قوت فرهنگی و اقتصادی و در یک کلام ایران مقتدر محقق شود سلبریتیها درون پازل نظام بازی خواهند کرد و مقوم فرهنگ، سیاست و امنیت ملی خواهند بود. اما اگر فضا به سمتی پیش برود که ضعف هویتی، فرهنگی و ساختاری داشته باشیم نخستین جایی است که سلبریتیها بهجای همگرایی واگرا شده و جامعه را به تشتت میکشانند. پس بهترین مسئله تقویت زیرساختهای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی است تا سلبریتیها را کارکردگرا کند.
بهعنوان سوال پایانی بفرمایید با مسئولان سلبریتیزده چه باید کرد؟ آنان که به جای تولید فکر دست به دامن افراد مشهور میشوند؟
اصولاً مدیران بهدنبال ابزارهای اطلاعرسانی بوده و سازمانها بهدنبال تبلیغات هستند. از قدیم هم تبلیغات تجارت پرسودی بوده؛ یک زمانی تبلیغات بیلبوردهای شهری، زمانی صفحات روزنامهها و امروز عرصه اصلی تبلیغ، صفحات مجازی است و کسانی که تبلیغ پنهان میگیرند یعنی سلبریتی یک پیراهن در دست گرفته، تن میزند و اظهار نظر میکند بدون اینکه تبلیغ خاصی بکند. خیلی وقتها موسیقی گوش میکند و این اتفاقی نیست بلکه پول گرفته و تبلیغ میکند. اصولاً استفاده از سلبریتیها منفی نیست چیزی که منفی است ویترینسازی است؛ به این معنا که ویترین شکننده چیزی را تظاهر میکند که در واقع آن را ندارد. تبلیغی که خودت را بهتر نشان بدهی و دستت را پرتر در عین اینکه از جانمایه تهی هستی اما با سلبریتیها میگردی که بهعنوان یک مدیر روشنفکر شناخته شوی! اینجا باید در خصوص آگاهی عمومی و جمعی صحبت کنیم چون نمیتوان برای آن ضابطه و قانون گذاشت بلکه خود مردم بهترین قضاوتکنندهها هستند. آنها باید بدانند کجا اتفاق مثبت میافتد و کجا تظاهر و تبلیغات پنهان است، این آگاهی عمومی باعث میشود زمینه کنترل رفتار مسئولان و سلبریتیها فراهم شود.
شناسه خبر 78342