براساس پژوهشهای صورتگرفته در زمینه تحصیلی، خانواده نقشی بیبدیل در شکلگیری شخصیت و پیشرفت تحصیلی فرزندان دارد. درواقع خانواده عامل و کارگزار روانی کودک است؛ نقش الگویی خانواده بهعنوان سند تربیتی فرزند و نقش مدرسه بهعنوان الگو و سند تربیتی دانشآموز، باید هماهنگ و همنوا ایفا شوند تا در سند تربیتی کودک و نوجوان شکاف ایجاد نشود؛ شکاف در سندیت تربیتی باعث گیجی و ابهام در نقش فرزندان و نتیجه آن بروز و ظهور مشکلات تربیتی و روانی خواهد شد. از طرف دیگر، نهاد آموزشوپرورش برای تحکیم آموختهها و تربیت دانشآموزان با انگیزه، به همکاری و مشارکت خانواده نیاز دارد. خانه و مدرسه در انجام وظایف تربیتی مکمل یکدیگرند، خانه مدرسه اول فرزند و مدرسه، خانه دوم اوست و اگر این دو نهاد روشها و برنامههای هماهنگ نداشته باشند، در روند رشد کودک اختلال بهوجود میآید.
دو نهاد خانه و مدرسه نقش اساسی در تکوین شخصیت کودکان و نوجوانان دارند. بین روشها و منشهای خانه و مدرسه باید همسویی و تشابه وجود داشته باشد و یکی از این دو کانون، کار دیگری را خنثی نکند؛ بلکه بهعنوان دو جریان همدل و مکمل عمل کنند. مدرسه باید پیشاهنگ ارتباط با خانه باشد و با روشهای گوناگون اسباب مشارکت فکری اولیا را در امر تعلیم و تربیت فرزندانشان فراهم کند. والدین با بهکارگیری راهکارهایی میتوانند نقش مؤثری در افزایش انگیزه فرزندان خود به تحصیل و پیشرفت تحصیلی آنها ایفا کنند.
اگر والدین به مدرسه اهمیت بدهند، دانشآموز نیز برای مدرسه و آموزگارش احترام بیشتری قائل میشود. بررسیها نشان میدهد دانشآموزانی که والدینشان در فعالیتهای مربوط به مدرسه شرکت میکنند، نوعی روحیه اجتماعی پیدا میکنند و نسبت به جامعه و مسائل مربوط به آن احساس مسئولیت بیشتری دارند.
با هماهنگی نهاد خانواده و مدرسه میتوان شاهد اجرای صحیح تعلیم و تربیت و رشد و تعالی آنان شد. اگر بخواهیم خانه و مدرسه را به شکلی دور و جدا از هم درنظر بگیریم، هرکدام بهتنهایی و بدون مشارکت هم بازدهی خوبی نخواهند داشت. البته احتمال دارد روشها و ابزار تربیتی اولیا در خانه با روش تربیتی معلمان و مربیان تفاوت داشته باشد که این امر صدمات جبرانناپذیری بر روح و روان دانشآموزان برجا میگذارد و این موضوع ضرورت همکاری و مشارکت در زمینه تعلیم و تربیت دانشآموزان را بین اولیا و مربیان روشن میکند که این مهم در مجموعه آموزشوپرورش از طریق انجمن اولیا و مربیان صورت میگیرد.
همکاری خانه و مدرسه در تعلیم و تربیت دانشآموزان بهوسیله انجمن اولیا و مربیان به مرحله ظهور میرسد. از میان عوامل تأثیرگذار بر منحنی رشد و تکامل دانشآموزان، خانه و مدرسه دو اصل مهم بهشمار میآیند.
رابطه خانه و مدرسه تعاملی و دوطرفه است؛ هر دو نهاد تربیتی باید به نقش خود عمل کنند تا تعلیم و تربیت ثمربخش شوند. وجود معلمان با صلاحیت در مدارس، خلأ وجود پدر و مادر را پُر نمیکند و وجود والدین توانا و قابل نیز نمیتواند جای مدرسه را بگیرد. همکاری و هماهنگی این دو نهاد مهم در یک برنامه واحد و منسجم میتواند ثمربخش باشد.
شکلگیری شخصیت و چگونگی رشد روانی کودکان بیش از همه در گرو عملکرد خانه و مدرسه است؛ این دو نهاد اجتماعی هستند که بزرگترین مسئولیت را در رشد و تکامل شخصیت کودکان برعهده دارند. وقتی که رفتار معلمان و اولیای مدرسه و نیز رفتار پدر و مادر و اولیای خانواده با موازین تعلیم و تربیت و روانشناسی کودک و رشد او مطابقت نداشته باشد، سلامت روانی و اجتماعی کودکان به مخاطره میافتد. پس در پرتو همدلی و همسویی این دو نهاد مهم آموزشی و تربیتی یعنی خانه و مدرسه، بسیاری از مشکلات و تنگناهای نظام تعلیم وتربیت حل خواهد شد. به قول اندیشمندان، آینده یافتنی نیست، بلکه ساختنی است. اگر به دنبال ساختن آینده جامعه هستیم، باید بین خانه و مدرسه پُل ارتباطی و دانشافزایی بزنیم و اجازه بدهیم این پُل از جامعه بگذرد. نقش آموزشوپرورش در این موضوع، مهم بوده و تسهیل امور در این رابطه بسیار کارساز و کارگشا است.
محمد نباتی
شناسه خبر 78409