یک پژوهشگر و مشاور خانواده:
مهارتهای ارتباطی در افزایش سلامت جسمی و بهداشت روانی تأثیرگذار است
سپهرغرب-گروه سلامت : یک پژوهشگر و مشاور خانواده با بیان اینکه یکی از وجه تمایزهای مهم انسانها با سایر موجودات در داشتن مهارتهای ارتباطی است، خاطرنشان کرد: مهارتهای ارتباطی در افزایش سلامت جسمی و بهداشت روانی تأثیرگذار است.
کلمه ارتباطات از لغت لاتین مشتق شده است؛ به معنی عمومی کردن یا در معرض عموم قرار دادن، مفهومی که از درون برخاسته و به میان دیگران راه یافته است و حتی برای آن تعاریف گوناگونی نیز وجود دارد که از آن جمله میتوان به انتقال مفاهیم، انتقال معانی، انتقال یا تبادل پیامها و تسهیم تجارب اشاره کرد. آنچه ارتباط انسانی را از دیگر موجودات زنده متمایز و مشخص میکند، توانایی بسیار زیاد انسانها در خلق و استفاده از نمادها است که باعث میشود انسان مستقیماً و بیواسطه و یا غیر مستقیم و با واسطه، تجارب خود را با دیگران در میان بگذارد. درخصوص نقش مهارتهای ارتباطی در زندگی افراد نظریههای متفاوتی توسط پژوهشگران این حوزه بیان شده است که هرکدام در جایگاه خود دارای ارزش و اعتبار هستند و ما را برای رسیدن به مقصود یاری میدهند؛ قطعاً افرادی که دارای این مهارت هستند، در زندگی همواره احساس آرامش داشته و در ارتباط با دیگران هیچگونه دلهره یا ترسی ندارند. کسب این مهارت در تمامی سنین دارای اهمیت بوده و ادامه زندگی را شیرینتر و بهتر میکند.
به همین منظور گفتوگویی با آقای حسین بهرامینوید، پژوهشگر و مشاور خانواده داشتهایم که در ادامه میخوانید.
* لطفاً مهارت ارتباطی را برای خوانندگان ما تعریف کنید و بفرمایید آیا انواعی دارد.
مهارت ارتباطی یعنی شناخت و درک رابطهها و توانایی برقراری ارتباط مؤثر با خود و دیگران. مهارتهای ارتباطی شامل ارتباط با خود، ارتباط با دیگران و ارتباط جمعی یا عمومی میشود.
ارتباط با خود عبارت است از اینکه جریان تفهیم و تفاهم را در درون خود انجام دهیم که به آن ارتباط درونی نیز گفته میشود؛ ارتباط با خود دربرگیرنده مشکلات درونی، حل آنها، برنامهریزی برای آینده، عملکرد عاطفی، ارزیابی خود و دیگران و روابط میان خود و دیگران بوده و مبنایی برای ارتباط بعدی است.
ارتباط با دیگران؛ این ارتباط فراگرد تفهیم و تفاهم و تسهیم معنی بین شخص و انسانهای دیگر است که حداقل شامل یک نفر دیگر میشود. این ارتباط برای حل مسائل و مشکلات خود با دیگران، رفع تضادها، تعارضات، رد و بدل کردن اطلاعات، درک بهتر از خود و رفع نیازهای اجتماعی (نیاز به گروه، دوست داشتن و دوست داشته شدن) است که به اشکال مختلف شکل میگیرد.
ارتباط جمعی یا عمومی؛ نوعی ارتباط است که براساس آن فرد با تعداد کثیری از انسانهای دیگر ارتباط برقرار میکند. این ارتباط فراگرد تفهیم و تفاهم و تسهیم معنی با شماری از انسانهای دیگر است که در قالب سیاست و تجارب و مراودات اجتماعی خود را نشان میدهد.
* مهارتهای ارتباطی دارای چه سبکهایی است؟
اصولاً سه شیوه وجود دارد که از طریق آن تفاهم رفتارهای ارتباطی خود را میآموزیم:
الف) نظریه شرطی کلاسیک که اصول اساسی آن بر مبنای نظریه کلاسیک در تجربه معروف پادلف است. بسیاری از واکنشهای انسانی از طریق این نظریه به وقوع میپیوندد و حالت شرطی به خود میگیرند؛ برای مثال ما میآموزیم در مقابل فردی که او را دوست داریم، واکنشهای عاطفی نشان دهیم.
ب) یادگیری وسیلهای یا ابزاری؛ بخش اندیشمند یادگیری که موجب تغییرات در محیط ارتباطی و واکنشهایی که از دیگران دریافت میکنیم، میشود. برای مثال نوزادی که سروصدا راه میاندازد و با نوازش، لبخند میزند، بهمرور سروصدایش بیشتر میشود! برعکس اگر مادران یا پرستاران در مقابل سروصدای او سکوت کرده و عکسالعمل نشان ندهند، کودک بهتدریج از آوازسازی دست میکشد.
ج) یادگیری اجتماعی؛ بسیاری از نظریهپردازان ازجمله بی اف اسکینر بر این باورند که بهگونهای چشمگیر کلیه رفتارهای انسانی را میتوان به اعتبار یادگیری وسیلهای مورد بررسی قرار داد. نظریه یادگیری اجتماعی مبانی گستردهتری است؛ آنها تأکید دارند که لزوماً نباید رفتارهای ما تقویت شوند تا ما آنها را تکرار کنیم، بلکه میتوانیم بسیاری از رفتارها را فقط بهسادگی با مشاهده آنها از دیگران فرا بگیریم.
* از چه طریقی میتوانیم مهارت اجتماعی خود را افزایش دهیم؟
ارتباط مؤثر ارتباطی است که فرستنده پیام بتواند منظور خود را به گیرنده پیام برساند. ارتباط زمانی کامل است که معنی و مفهومی که در ذهن فرستنده است و قصد دارد آن را ارسال کند، با آنچه گیرنده از آن دریافت میکند و از خود نشان میدهد، یکی باشد و لازمه آن که باعث افزایش مهارت ارتباطی میشود، در پنج مورد قابل بررسی است.
1- درک 2- لذت یا مسرت 3- نفوذ در نگرشها 4- گسترش روابط 5- کنش یا عمل
درک عبارت است از دریافت صحیح محتوای محرک مورد نظر، به عبارت دیگر کسی ازنظر ارتباطی دارای مهارت است یا بهگونهای مؤثر عمل میکند که دریافت کننده پیام، درک درستی از آنچه او احساس میکند و میخواهد به دیگری منتقل کند، داشته باشد. (جذب اطلاعات)
لذت یا مسرت؛ تمام فعالیتهای ارتباطی هدف خود را انتقال مفهوم و یا اطلاعات نمیدانند، درحقیقت هدف اصلی بعضی از ارتباطات مانند مکتب مراودهای یا تحلیل تعاملی، ارتباط برای ایجاد شرایط مناسب و زندگی بهتر است. مانند ارتباط اجتماعی شرکت در مراسمهای شادی و عزا و درجهای که ما ارتباط را لذتبخش میدانیم، کاملاً بستگی به احساسی دارد که از فرد مقابل داریم.
نفوذ در نگرشها؛ در بسیاری از وضعیتهای ارتباطی ممکن است درک یا لذت بردن از ارتباط اهمیتی نداشته باشد، بلکه آنچه مهم است، اثرگذاری بر طرف مقابل و نفوذ در نگرش او بوده؛ ما علاقه داریم نگرش مخاطب را در مسئله مورد نظر دگرگون کرده و با آنچه خود بدان میاندیشیم، یکسان کنیم.
گسترش روابط؛ برای آنکه ارتباطات ما اثربخش و موفقیتآمیز باشد، نیازمند فضای روانی مثبت، قابل اتکا و اعتماد است؛ زیرا در فضای نامناسب وجه نامطلوب که بر عدم اعتماد سایه گسترده است، صدها فرصت مخرب و بنیانبرانداز ارتباطی پدید میآیند که هرکدام از آنها میتوانند رابطه موجود را به نیستی و نابودی بکشانند؛ مانند سوء تفاهمها.
کنش یا عمل؛ انجام عمل از طرف شخص مقابل شاید یکی از دشوارترین وظایف ارتباطات باشد. یعنی ارتباط با یک فرد برای فروش یا خرید اتومبیل ممکن است تمام شرایط قبل را کمرنگ کند؛ چون هدف اصلی خرید یا فروش است و اگر به این عمل منجر نشود، این فراگرد ارتباطی تأثیر آنچنانی نخواهد داشت.
بیشک یکی از اهداف ارتباط اجتماعی برانگیختن مخاطبان به کنش یا عمل است؛ در همهحال پژوهشگران اثربخشی ارتباطات جمعی را بر انتخاب عمل اجتنابناپذیر میدانند.
* نظر شما درخصوص مهارتهای ارتباطی در کودکان، نوجوانان و جوانان چیست؟
شناخت ویژگیهای مخاطب، میزان درک آنها، نوع شادی و لذت، نوع نگرش و عمل و عکسالعمل آنها در برقراری یک ارتباط مؤثر بسیار تأثیرگذار است؛ درنتیجه باید ویژگیهای کودکان در شرایط سنی متفاوت و نوجوانان و جوان را با درنظر گرفتن شرایط روحی و بلوغ و مسائلی از این قبیل، مد نظر قرار داد. نمیتوان با کودک و نوجوان و جوان همانگونه ارتباط برقرار کرد که با بزرگسالان، ارتباط برقرار میکنیم. تجربه کودکان و جوانان میزان درکشان از مسائل و نوع خواسته آنها با توجه به شکلگیری شخصیت در این سنین و ناپایداری رفتار که مختص آنان است، معمولاً ارتباط را دچار مختل میکند و خانوادهها هم در این رابطه (برقراری ارتباط مؤثر) اغلب کاستیهایی را احساس میکنند و معمولاً ارتباط صحیحی را برقرار نمیکنند و نتیجه آن همان تنشها و از هم گسیختگیهایی است که در زندگی اغلب خانوادهها مشاهده میکنیم.
* مهارتهای ارتباطی چه تأثیری در خانواده، مدرسه و دانشگاه و بهطور کل در زندگی افراد دارد؟
بسیاری از دردهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه بر اثر بیتوجهی به ارتباطات درست با دیگران و عدم آشنایی با ظرایف و زوایای علم ارتباط است. اختلافات ضعیف و قوی در جامعه و صدها مشکل و هزاران اگر و امای دیگر ریشه در ارتباطات ناصحیح دارد که در جوامع مختلف مانند خانه، خانواده، مدرسه، دانشگاه و زندگی فردی به شکلی نمود پیدا میکند و درنهایت منجر به ناهماهنگی در کلیه امور خانوادگی، مسائل اجتماعی و اقتصادی، افزایش اختلالات در سطوح مختلف اعم از خانه، مدرسه، بازار و دانشگاه میشود.
عدم ارتباط صحیح و نداشتن مهارتهای ارتباطی در سلامت جسمی و بهداشت روانی جامعه نیز اثر گذاشته و میزان مرگومیر و هزینه پزشکی را بالا برده و منجر به التهابات اجتماعی میشود. عدم دستیابی به علوم جدید بهدلیل کامل نبودن مؤلفههای ارتباطی و روابط انسانی و کاهش توانمندیهای انسانی در ابعاد مختلف آموزشی و تربیتی و ابعاد خلاقیتی از دیگر آسیبهایی است که در اثر نداشتن مهارتهای ارتباطی پدید میآید.
همانطور که دانستیم مهارتهای ارتباطی از ضرورتهای زندگی هر فردی بوده و باید برای افزایش این مهارت در خود بیشتر با دیگران در تعامل و ارتباط باشیم و مهارتهای ارتباطی در همه افراد به یک شکل نیست و بستگی به اقتضای سن فرد مقابل و همچنین میزان سواد و فرهنگ و نگرش او نسبت به جامعه و زندگی دارد. باید در زمینه مهارتهای ارتباطی و رفتاری از همان دوران کودکی این مهارت را به فرزندان خود آموزش دهیم و حتی در کودکستانها و مدارس نیز برای این مهارت، ساعاتی را اختصاص دهند. حضور فرد در اجتماع و اینکه بتواند از حق خود در جامعه دفاع کند و دیگران به او زور نگویند، بستگی به مهارتهای ارتباطیاش دارد و این مهارت به او کمک میکند که در زندگی بتواند با سختیهای آن کنار آمده و شکست را بهراحتی نپذیرد. افراد دارای مهارتهای رفتاری نسبت به افراد پیرامون خود، انسانهای موفق و تأثیرگذاری هستند و حتی زندگی کردن آنها برای دیگران نیز الگو میشود.
شناسه خبر 79153