نمایش خودکشی در ملأ عام؛
استحاله نگرشهای فرهنگی جامعه نسبت به زندگی و مرگ
دانشآموخته دکتری جامعهشناسی، گفت: افزایش خودکشی و انعکاس آن در شبکههای اجتماعی میتواند نگرشهای فرهنگی نسبت به سلامت روان، زندگی و مرگ را تحت تأثیر قرار داده و در عین حال ممکن است باعث تغییر در ارزشها و باورهای یک جامعه شود.
اخباری که اخیراً درخصوص خودکشی چند دختر نوجوان و جوان به همراه فیلمهایی که در فضای مجازی منتشر شد حاکی از وقوع بحرانی دارد که برای شمار قابل توجهی از نوجوانان در حال وقوع بوده و ضروری است که به زمینههای بروز و عوامل آن و پیامدهایی که در گروه همسالان و جامعه دارد پرداخته شود.
بر اساس مشاهدهها و گزارشهای موجود، میزان اقدام به خودکشی و خودکشی در جامعه روند رو به رشدی پیدا کرده هرچند ممکن است که به نقطه بحران نرسیده باشیم اما وضعیت موجود نوجوانان در کشور بهخوبی گواه وقوع بحرانهایی است که در آینده نزدیک جامعه و خانواده را درگیر خواهد کرد؛ بنابراین آسیبشناسی چرایی وقوع این معضل و پیامدهای آن از اهمیت بالایی برخوردار است.
با توجه به اهمیت موضوع برآن شدیم تا دراینباره با مصطفی آبروشن دانشآموخته دکتری جامعهشناسی در حوزه تحقیقات، آسیبهای اجتماعی و جرمشناسی و پژوهشگر گفتوگویی ترتیب دهیم که بهصورت پرسش و پاسخ در ادامه میخوانید:
*عدم وجود چه مهارتهایی در فرد منجر به بروز خودکشی میشود؟
بهطور کلی خودکشی انعکاس عوامل مختلف اجتماعی و روانی است اگر بخواهیم از منظر روانشناختی مسئله را واکاوی کنیم بایستی خدمتتان عرض کنم که نداشتن مهارتهای مقابلهای یکی از عوامل مهم خودکشی در میان جوانان محسوب میشود؛ این مفهوم به معنای عدم توانایی در مدیریت استرس و فشارهای روانی در فرد است.
نکته بعدی ضعیف بودن مهارتهای ارتباطی و قدرت حل مسئله است؛ کسی که نتواند برای حل کردن مشکلات زندگی راه حلهای مناسبی را اتخاذ کند و از سوی دیگر در بیان احساسات و نیازهایش ناتوان باشد، احساس تنهایی و انزوا میکند.
البته نمیتوان از کمبود مهارتهای اجتماعی نیز بر روی این آسیب غافل شد زیرا کمبود آن عموماً باعث ایجاد روابط ضعیف و عدم حمایتهای اجتماعی میشود که در این وضعیت افکار خودکشی در فرد تقویت میشود.
*فارغ از مباحث مرتبط با موضوع اقتصاد که امروز برای همه معضلات اجتماعی در نوک پیکان انتقاد قرار میگیرد شخصیت فرد، مؤلفههای خانوادگی و جامعه چگونه میتواند منجر به بروز این آسیب شود؟
همانگونه که اشاره کردید رابطه معناداری بین عواملی همچون شخصیت فرد، مؤلفههای خانوادگی و جامعه و بروز خودکشی وجود دارد. افرادی که دارای ویژگی شخصیتی مضطرب و افسرده هستند و یا از خودانتقادی بالایی رنج میبرند بیشتر در معرض افکار خودکشی قرار میگیرند؛ البته باید افرادی که تابآوری پایینی دارند را نیز در این زمره قرار داد، برخی افراد نمیتوانند با چالشها و فشارهای زندگی که به آنان تحمیل میشود بهخوبی کنار بیایند.
این دسته از افراد در مواجهه با مشکلات به سرعت احساس ناامیدی، اضطراب یا افسردگی کرده و نمیتوانند بهخوبی از عهده چالشها برآمده و بهناچار به خودکشی فکر میکنند.
خانوادههایی که در آنها ارتباطات ضعیف یا تنشهای مکرر وجود دارد، بهعنوان یک متغیر مستقل میتوانند به ایجاد احساس ناامیدی و بیارزشی در دیگر اعضای خانواده منجر شوند البته ناگفته نماند کودکانی که در معرض آزارهای جسمی یا روانی قرار گرفتهاند، بیشتر در معرض خطر خودکشی هستند.
از سوی دیگر رفتارهایی که منجر به خودکشی در خانواده شده ممکن است بهعنوان یک الگو برای دیگر اعضا عمل کند و آنها را نیز به سمت افکار خودکشی سوق دهد از منظر جامعهشناختی انتظارات شدید اجتماعی، فشارهای اقتصادی و مشکلات شغلی میتوانند به احساس ناامیدی و ناکامی در فرد منجر شوند که در مواجه با این چالشها ناکامی ایجادشده خود یکی از مهمترین عوامل خودکشی در جامعه بهحساب میآید.
*پیامدهای رواج این آسیب در جامعه چیست؟ لطفاً بهصورت مبسوط به بیان پیامدها به لحاظ تأثیر بر خانواده، اطرافیان و سایر اقشار جامعه بپردازید؟
خودکشی یک معضل اجتماعی پیچیده و چندوجهی است که پیامدهای متنوع و گسترده فردی و اجتماعی در جامعه دارد.
در این بین نخستین اثر خودکشی این است که احساس گناه، افسردگی و اضطراب را در میان اعضای خانواده و دوستان ایجاد میکند زیرا افرادی که با خودکشی نزدیکان خود مواجه میشوند ممکن است تا مدتها دچار اختلال PTSD یا استرس پس از سانحه شوند.
در حوزه اجتماعی، خودکشی باعث میشود تا خانواده و نزدیکان دچار افزایش آستیگما شوند بدین معنا که افرادی که به مشکلات روانی دچار هستند یا در خانوادهشان خودکشی رخ داده، ممکن است مورد قضاوتهای منفی جامعه قرار گیرند این در حالی است که آستیگما میتواند به تشدید مشکلات روانی منجر شده و احساس تنهایی و انزوا را در شهروندان افزایش دهد.
از سوی دیگر متأسفانه افزایش خودکشی و انعکاس آن در شبکههای اجتماعی میتواند نگرشهای فرهنگی نسبت به سلامت روان، زندگی و مرگ را تحت تأثیر قرار داده و در عین حال ممکن است باعث تغییر در ارزشها و باورهای یک جامعه شود.
بر این اساس افزایش نرخ خودکشی در جامعه ایران بهعنوان کدهایی است که بایستی نظام اجتماعی را به تفکر وا دارد زیرا بهنظر میرسد طبق آمار موجود رابطه معناداری بین ناکامیهای اجتماعی و نرخ خودکشی وجود دارد.
این در حالی است که طبق مطالعات روانشناسی اجتماعی ناکامی بهعنوان عامل تأثیرگذار در افزایش نرخ خودکشی و پیامدهای این آسیب، عاملی است که تأثیرات درازمدت و خطرناکی در جامعه داشته و افراد را به احساس ناامیدی در زندگی سوق میدهد.
خودکشی و نمایش آن در حوزه عمومی، انعکاس اعتراض شدید آسیبدیدگانی است که در سلسلهمراتب نظام اجتماعی جایگاهی ندارند، وقتی در جامعهای که انسانها و مشکلاتشان دیده نشود و افراد احساس طردشدگی داشته باشند، خواهیم دید که زندگی معنای اصلی خود را از دست میدهد.
آنچه مسلم است اینکه خودکشی در ملأ عام ریشه روانی نداشته بلکه مشخصاً از کژکارکردی ساختارها و نهادهای اجتماعی نشأت میگیرد و هر چقدر به شیوههای دردناکی صورت گیرد، فریاد استمدادطلبانه آنان بیشتر در نزد ناظران عمومی احساس میشود.
فشارهای غیر متعارف اجتماعی احساس تنهایی و طردشدگی را در افراد بهوجود میآورد و در مواجهه با این وضعیت، ممکن است احساس کنند که تنها هستند و هیچ شخص و نهاد حمایتی وجود ندارد که به تصمیمات او توجه کرده و از او حمایت کند؛ در واقع وضعیت یادشده احساس بیپناهی و فقدان کنترل را به اشکال مختلف به شخص تحمیل میکند.
این معضل اجتماعی از سوی مسئولان ذیربط در کشور همچنان بهعنوان یک مسئله فردی تلقی میشود در حالی که فرد در اجتماع زندگی میکند و همواره وضعیتی کنترلنشدنی از سوی ساختارها بر او تحمیل میشود؛ بنابراین خودکشی به خصوص در ایران بایستی بهعنوان یک مسئله اجتماعی مورد واکاوی دقیق قرار گیرد.
معالوصف با توجه به آنچه گفته شد؛ بدیهیترین پیامد اجتماعی خودکشی، کمرنگ شدن ارزشها و باورهاست در حالی که نادیده گرفتن ارزشهاى حاکم بر جامعه مىتواند پیامدهاى ناگوارى را به همراه داشته باشد و ناگوارتر آنوقت خواهد بود که بدانیم ارزشهای پایمالشده توسط این افراد ارزشهاى دینى و الهى در جامعه باشند که در این صورت، نادیده گرفتن آنها نهتنها موجب اختلال در امنیت مادى و فردی اعضاى جامعه مىشود، بلکه امنیت و شأن معنوى و کمالات انسانى آنها را نیز در معرض خطر قرار خواهد داد.
بنابراین در خصوص خودکشی چون در هر جامعهاى، افرادى هستند که ارزشهاى حاکم بر آن را نادیده گرفته و نسبت به ارزشها و هنجارهاى آن ناسازگارند و رفتار نابههنجار بروز داده و آرامش و سلامت جامعه را به خطر مىاندازند و امنیت اجتماعى را کمرنگ مىکنند؛ شناخت عوامل و زمینههاى پیدایش ناهنجارىهاى اجتماعى بر پژوهشگران اجتماعى لازم و ضرورى است. بنا به حاد بود این وضعیت انتظار میرود از سوی کارشناسان این عرصه برای این معضل اجتماعی هرچه زودتر نسخه مؤثری پیچیده شود.
شناسه خبر 86946