در گفتوگو با دانشآموخته دکتری مطالعات زنان مشخص شد؛ رویکردهای اقتضایی و سیاسی، آسیب جشنوارههای انتخاب زنان شاخص است.

با توجه به رشد سریع اجتماعی و اقتصادی ایران، نقش بانوان در توسعه و پیشرفت کشور بیش از پیش محسوس شده، بانوان ایرانی در سالهای اخیر با تکیه بر دانش، توانایی و خلاقیت خود، در عرصههای مختلفی به موفقیتهای چشمگیری دست یافتهاند.
بر این اساس نیاز به برگزاری رویداد استانی و ملی که این دستاوردها را به جامعه معرفی کند و نقش الگوهای موفق را برجسته سازد، بسیار ضروری است. پس طی این سالها جشنوارههایی برگزار شده تا بتواند بهعنوان پلی میان نسلهای مختلف بانوان ایرانی عمل کرده و فضایی را برای تبادل تجربه و دانش فراهم آورد. برگزاری درست این جشنواره، میتواند زمینهساز تغییرات مثبت اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در جامعه باشد و نقش بانوان را در این فرآیند تقویت کند.
به دیگر سخن ارزشآفرینی در بستر این جشنوارهها به معنای ایجاد ارزشهای جدید در یک جامعه یا سازمان است که میتواند در قالب محصولات، خدمات، دانش، فناوری یا حتی تحولات فرهنگی و اجتماعی باشد. این مفهوم نشاندهنده توانایی افراد و گروهها در تغییر و بهبود وضعیت موجود از طریق خلاقیت، نوآوری و استفاده بهینه از منابع است.
تاریخ ایران مملو از بانوانی است که در عرصههای مختلف به فعالیت پرداخته و تأثیرات عمیقی بر جامعه و فرهنگ کشور گذاشتهاند. این بانوان نهتنها در دورانهای مختلف تاریخی به نقشآفرینی پرداختهاند، بلکه در دوران معاصر نیز با تلاش و پشتکار خود توانستهاند در زمینههای علمی، فرهنگی، هنری، اجتماعی و اقتصادی به موفقیتهای چشمگیری دست یابند، بنابراین با تکیه بر این توانمندیها این جشنواره میبایست بهدنبال معرفی این افراد بهعنوان الگو به نسل جوان باشند.
بنابراین با توجه به اهمیت موضوع برآن شدیم تا درخصوص آسیبشناسی برگزاری جشنوارههای مختلف انتخاب زنان شاخص، با کتایون مصری؛ پژوهشگر و دانشآموخته دکتری مطالعات زنان و رسانه گفتوگویی ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید:
* طی چند سال اخیر مباحث مختلفی در حوزه توانمندسازی زنان مطرح شده که یکی از آنها، معرفی زنان شاخص در قالب جشنوارههای مختلف بوده. امروز میخواهیم درباره ضرورت و آسیبهای معرفی زنان شاخص در این جشنوارهها گفتوگو کنیم. اگر امکان دارد، نظرتان را در این زمینه بیان کنید.
در حقیقت، نگاه من به برگزاری این جشنوارهها انتقادی است، هرچند ضرورت آن را کاملاً لازم و مفید میدانم.
این موضوع از چند منظر قابل تحلیل است؛ بنابراین در گام نخست به ضرورت و اهمیت برگزاری این رویدادها میپردازم زیرا این جشنوارهها، بهویژه اگر معیارهای دقیقتری داشته باشند و زنان را در حوزههای مختلف و متنوع معرفی کنند، مفید هستند، چراکه به زنان کمک میکنند تا از جایگاههای تعریفشده و کلیشهای فاصله گرفته و علاوه بر نقشهای سنتی مانند همسر و مادر، در حوزههایی که مورد نیاز منطقه، استان، شهر یا روستایشان است، فعالیتی درخور داشته باشند که این موضوع بسیار ارزشمند است.
نکته بعدی اینکه با معرفی زنان، به جامعه نشان میدهیم که نیمی از جمعیت ایران را زنان تشکیل میدهند که بسیاری از آنها، حتی در دورترین نقاط کشور، فعالیتهای بسیار مفیدی دارند به طوری که امروز شاهد آن هستیم که حتی در حوزههایی که مردان شاید نتوانند وارد شوند، بانوان پررنگ و مؤثر حضور دارند؛ بنابراین این جشنوارهها میتوانند به شناسایی و معرفی این زنان کمک کنند.
مسئله مهمتر در گام بعدی، توانمندسازی زنان است. این جشنوارهها نهتنها برای زنان، بلکه برای دختران و پسران و بهطور کلی نسل آینده نیز میتوانند الهامبخش باشند، از طرفی در این جشنوارهها طرح ایدههای نو برای توانمندسازی زنان در حوزههای مختلف، میتواند بسیار مثمرثمر باشد؛ بنابراین از این منظر، جشنوارهها دریچهای برای باز کردن در به روی ایدههای نو هستند.
امروز زنان در حوزههای مختلفی مانند خیریه، توانمندسازی، کارآفرینی، هنر، فرهنگ، نویسندگی و حتی حوزههای سختتری مانند پرورش دام و طیور یا کشاورزی فعالیت میکنند اما متأسفانه بسیاری از آنان شناختهشده نیستند. بنابراین، شناساندن آنها و استفاده از تواناییهایشان برای آموزش دیگران، باعث میشود افراد بیشتری در این حوزهها فعال شوند.
*مهمترین آسیب وارده به این جشنوارهها چیست؟
مهمترین نقدی که به این جشنوارهها وارد است، رویکردهای اقتضایی و سیاسی است چراکه متأسفانه گاهی انتخابها بر اساس معیارهای ناعادلانه انجام میشود و بسیاری از زنان شایسته از این جشنوارهها حذف میشوند، این در حالی است که برخی معتقدند که مؤلفهها یا استانداردهای تعریفشده برای انتخاب بهترینها، جامعیت لازم را ندارند.
آنچه مسلم است اینکه جشنوارهای که در غرب کشور برگزار میشود، باید با آنکه در شمال ایران بهصورت سراسری برگزار میشود، تفاوت داشته باشد؛ بنابراین، قبل از این رویداد، نیاز به مطالعات دقیق داریم. متأسفانه با وجود اینکه گاهی بودجههای خوبی به این جشنوارهها اختصاص مییابد، اما کارهای مطالعاتی لازم آنطور که باید انجام نمیشود.
*انتخاب معیارهای بومی و خاص
** به انجام مطالعات دقیق قبل از برگزاری جشنوارهها، و تعریف استانداردهای خاص برای هر منطقه اشاره کردید، بهنظر شما، شاخصهایی که این معیارها را مشخص میکنند، چگونه باید انتخاب شوند؟ چطور میتوانند به نقش زنان در عرصههای مختلف کمک کنند؟
در این بین یک سری شاخصهای عام وجود دارد که میتوانند در این زمینه کمککننده باشند اما کسی که میخواهد جشنوارهای را مثلاً در استانهای غرب ایران برگزار کند، باید بهصورت میدانی در آن منطقه حضور داشته باشد و حداقل یک ماه زمان بگذارد تا معیارها و مؤلفههای لازم را استخراج کند.
ازجمله شاخصهای کلی که میتوانند کمک کنند، خلاقیت است؛ فردی که در کارش خلاقیت دارد، میتواند از دیگران متمایز شود؛ ما زنان زیادی داریم که کارهای مشابه انجام میدهند، اما خلاقیت میتواند یک معیار عام برای انتخاب باشد.
شاخص دیگر نوآوری است زیرا نوآوری در کارها میتواند به زنان کمک کند تا از دیگران پیشی گرفته و در جشنوارهها مورد تقدیر قرار گیرند.
با این وجود چنانکه گفته شد اینها برخی از معیارهای کلی هستند، اما برای هر منطقه، باید شاخصهای خاصی نیز در نظر گرفته شود تا جشنوارهها بتوانند بهدرستی نقش زنان را در عرصههای مختلف برجسته کنند.
ازجمله معیارهای خاص میتوان به جامعیت کار اشاره کرد، اینکه «چقدر توانستهاند کار خود را به دیگران معرفی کنند؟ به تعبیر بهتر چقدر در سطح استان، شهرستان یا حتی کشور دیده شدهاند بدون اینکه خود فرد شناخته شده باشد؟ نوع کار و زمینه فعالیت مورد توجه قرار گرفته؟ کار آنها چقدر به نیازهای جامعه پاسخ داده؟» یک معیار کلیدی است.
بهعنوان مثال، ممکن است هزاران نفر باشند که در کار خود خلاقیت دارند، اما فردی که در تولید ملی نقش دارد و حتی یک قدم کوچک در این زمینه برمیدارد، با دیگران بسیار متفاوت است.
از طرفی سابقه کار نیز بسیار مهم است؛ باوجود اینکه افراد جوان و خلاق باید مورد توجه قرار گیرند اما فردی که سالها عمر خود را صرف یک راه کرده، بارها شکست خورده و بیتوجهی دیده، خود یک معیار خاص با اهمیت است؛ بنابراین تجربه نیز میتواند بهعنوان یک شاخص خاص در نظر گرفته شود.
از سوی دیگر اینکه فرد چقدر توانسته دیگران را تحت تأثیر قرار دهد، چقدر به رشد و پیشرفت اطرافیانش کمک کرده، نیز مهم است؛ برای مثال ممکن است یک بانو یک نویسنده یا مانند شما یک روزنامهنگار باشد، اینکه مطالبی که نگاشته چقدر توانسته بازخورد مثبت از جامعه بگیرد، نیز اهمیت بسیاری دارد، به دیگر سخن اثربخشی یا به قول معروف کارآمدی کار او، باید توسط دیگران دیده شود، چه از نظر تعداد و چه از نظر کیفیت کار؛ بنابراین همه این شاخص ها معیارهایی هستند که میتوان به آنها توجه کرد، چراکه این معیارها میتوانند به تقویت نقش زنان در عرصههای مختلف کمک کنند، زیرا واقعیت این است که وقتی زنی وارد یک حوزه میشود، قطعاً سختیهای زیادی را پشت سر گذاشته و موانع بسیاری را تجربه کرده تا به مرحله تثبیت برسد؛ پس با تقدیر از چنین فردی، نهتنها روحیه او را تقویت میکنید، بلکه الگوسازی نیز میکنید.
این الگوسازی به دیگران نشان میدهد که اگر تلاش و از موانع عبور کنند، میتوانند مانند این فرد، در سطح سراسری، استانی، محلی یا حتی در روستای خودشان مورد تقدیر قرار گیرند، پس این موضوع قطعاً به مشارکت بیشتر زنان کمک میکند؛ چراکه کسی که نخستین قدمها را برمیدارد، قطعاً با سختیهای زیادی روبهرو میشود، اما وجود الگوها به دیگران نشان میدهد که میتوانند راه او را ادامه دهند و بر اساس علاقهای که به رشتههای مختلف دارند، پیشرفت کنند.
*لزوم رصد خروجی جشنوارهها
جشنوارهها نباید فقط به یک رویداد محدود شوند، بلکه باید پیگیر باشند و تکرار شوند، جشنواره باید از یک سال به سال بعد، یا حتی از یک ماه به ماه بعد، خروجی داشته باشد، دائماً رصد کند که اگر فردی را انتخاب کردهاند، چقدر دیگران به آن شاخه پیوستهاند. این کار باعث افزایش اثربخشی جشنواره میشود و مشارکت زنان را نیز افزایش میدهد.
**رسانهها چه نقشی در معرفی زنان شاخص در جشنوارهها دارند؟
اینکه نحوه پوشش رسانهای رویدادها چقدر میتواند بر تصویر عمومی زنان تأثیر بگذارد، پرسش مهمی است. پاسخ در خود سؤال نهفته است، قطعاً رسانهها تأثیرگذار هستند، اما متأسفانه اخبار مربوط به زنان معمولاً در ردههای پایینتر قرار میگیرد و بهندرت بهعنوان اخبار درجه یک مطرح میشود.
تأسفبارتر اینکه در بسیاری از مواقع اخبار حوزه زنان حتی در ردههای پنجم یا ششم خبرها نیز قرار نمیگیرد، مگر اینکه یک سلبریتی باشد یا اینکه در حوزههایی مانند سینما فعالیت کند. بحث اصلی ما این است که رسانهها باید اجماع داشته و به نقش زنان در جامعه بیشتر توجه کنند.
این موضوع به انجمنهای صنفی، اتحادیهها و دفاتر خانه مطبوعات در شهرستانها برمیگردد اما متأسفانه بسیاری از این انجمنهای صنفی و محلی آموزش ندیدهاند و هنوز نمیدانند که چه قدرت ویژندسازی و تبلیغاتی بالایی دارند چراکه آنها میتوانند از ابزارهای خود برای ارتقای جایگاه زنان استفاده کنند، اما این کار بهدرستی انجام نمیشود.
البته امروز ما از این مرحله عبور کردهایم و خود زنان میتوانند از ظرفیتهای شبکههای اجتماعی استفاده کنند. آنها میتوانند گروههای تلگرامی، واتساپی یا صفحات اینستاگرام ایجاد و از این طریق خود را به جامعه معرفی کنند، این شبکههای تعاملی و سایبری ظرفیتهای بزرگی هستند که میتوانند جایگزین رسانههای جریان اصلی مانند مطبوعات، رادیو و تلویزیون شوند. اگر ما بتوانیم از این ظرفیتها بهدرستی استفاده کنیم، حتی اگر رسانههای اصلی به ما بیتوجهی کنند، خودمان میتوانیم نقش زنان را در جامعه برجسته و آنها را به جامعه معرفی کنیم این هنر استفاده از فرصتهایی است که امروز در اختیار ما قرار گرفته است.
* تأکید بر معیارهای سنتی؛ تقویت نابرابری جنیستی
*بهنظر شما، جشنوارههای معرفی زنان شاخص میتوانند به تحقق برابری جنسیتی کمک کنند یا ممکن است به نوعی باعث ایجاد تمایز و جداسازی جنسیتی شوند؟
در پاسخ به این پرسش توجه به اهداف این جشنوارهها بسیار حائز اهمیت است. من فکر میکنم اگر جامعهای، استانی، شهرستانی یا حتی یک منطقهای جشنوارهای برگزار میکند، باید از بسیاری از کلیشهها عبور کرده باشد به دیگر سخن وقتی ما به معیارهای گزینش زنان توجه میکنیم، باید ببینیم که بر اساس چه معیارهایی این زنان موفق انتخاب شده و مورد تقدیر قرار میگیرند زیرا متأسفانه گاهی اوقات رسانهها و جشنوارهها به جای معرفی زنان موفق در حوزههای تخصصی و پیشرفته، به معرفی الگوهای سنتی میپردازند.
بهعنوان مثال، در بلوچستان زنانی هستند که با سوزن و نخ، رنگ و منجوق، شاهکارهای هنری خلق میکنند؛ اینها توانمند و خلاق بوده و باید بیشتر دیده شوند. پس معیار انتخاب زنان در جشنوارهها بسیار مهم است، اگر معیارها درست انتخاب شوند، این جشنوارهها میتوانند به تحقق برابری جنسیتی کمک کنند، اما اگر معیارها بر اساس کلیشههای سنتی باشد، ممکن است حتی باعث تقویت نابرابری جنسیتی شود.
شناسه خبر 93249