سپهرغرب، گروه شهر - عباس سریشی: تعطیلی چندماه گذشته باعثشده تا فشارهای بسیار زیادی بردستفروشان و خانوادههایشان تحمیل شود که تاکنون سابقه نداشته است
بسیاری از تحلیلگران اقتصادی براین باورند که هرچند اقتصاد کشور ما قبل از شیوع ویروس کرونا نیز دچار مشکلات عدیده بوده، با این حال ورود و متعاقباً تأثیر این بیماری در اقتصاد کشور ما، ضربههای سنگینی را به بسیاری از کسبوکارها وارد نموده که شاید تا مدتها قابل جبران نباشد.
مشاغلی از قبیل دستفروشان، لوازم خانگی، رستورانها و آرایشگاهها، هتلداران، مراکز تولیدی، کارخانهها و… که همگی به نحو بسیار تأملبرانگیزی پس از انتشار ویروس کرونا، دچار بحرانشده و به اذعان صاحبنظران، هماکنون صاحبان و مالکان و متعاقباً کارگران و نیروهای کاری آنها، شرایط بسیار سخت و نگرانکنندهای را میگذرانند.
در واقع ورود کرونا به کشور ما، از طرفی بهدلیل لزوم قرنطینه خانگی به حوزه نیروی کار شوک وارد کرد و از طرف دیگر، سردرگمی در مقوله تقاضای کالاها و خدمات، هم از جهت کاهش تقاضا و بهتعویق افتادن خریدهای غیرضروری و هم از جهت جابهجایی تقاضا، بین صنایع مختلف رخ داد.
به تعبیر دیگر؛ پس از تبعات جانی و روانی، بیشک مهمترین اثرات این بیماری بر اقتصاد کشور بار شده است. زیرا تنها راهکار مؤثر برای مقابله و کنترل این ویروس، تعطیلی بسیاری از فعالیتهای اقتصادی بود که لاجرم این روند نیز خسارات اقتصادی بسیار بالایی را به اقشار مختلف جامعه تحمیل نموده و بعدها نیز خواهد کرد.
حالا اما قریب به دوماه است که کشور ما بهصورت جدی، با تبعات ناخوشایند بیماری کرونا دستبهگریبان شده که مهمترین نمود این موضوع را هم میتوان در تعطیلی گسترده و طولانیمدت بسیاری از مراکز تجاری، مغازهها و جمعشدن بساط دستفروشان دید. البته هرچند اِعمال این محدودیتها برای حفظ جان و سلامت شهروندان لازم و ضروری است، اما موضوع اینجاست که با وجود همه تأکیدات مقامات مسئول و وزارت بهداشتودرمان مبنی بر تعطیلی مراکز عمومی، بهمنظور مهار ویروس خطرناک کرونا، باز هم مشاهدات عینی خبرنگاران از بیتوجهی و حتی سرپیچی برخی از کسبه و اصناف و بازبودن مغازهها حکایت دارد، که نهفقط جامعه را با مشکلات متعددی مواجه کرده، بلکه بعضاً انتقاد بسیاری از مردم و مسئولان را نیز در پی داشته است.
به اعتقاد کارشناسان سلامت، ادامه فعالیت این صنوف، ناخودآگاه باعث افزایش آمدوشد و حتی بروز ترافیک در برخی نقاط شهر میشود. اینکه با گذر و نظری در سطح خیابانها، میتوان به خوبی به این نکته پی برد که قوانین، توسط معدودی افراد و در میان سکوت مسئولان، جدی گرفته نشده و این افراد و واحدهای تجاری، بیتوجه به هشدارها، همچون شرایط عادی فعال بودند و ظاهراً توصیهها برایشان اهمیت نداشت.
دستفروش مُتمرِّد یا مستأصل
اگرچه براساس تصمیم ستاد مبازه با کرونا، در سطح ملی و استانی، با این استدلال که چون فعالیت دستفروشان، باعث ایجاد تجمع و احتمال انتقال کرونا در جمعیت میشود، تا بازگشت شرایط به حالت عادی، فعالیت ایشان به حالت تعلیق درآمده و از آن جلوگیری میشود.
اما در نهایت؛ با تصمیم همین ستاد در استان همدان و از ابتدای اردیبهشتماه جماعت دستفروش و بساطگستر نیز اجازه فعالیت یافته و دوباره به چرخه اقتصاد شهری بازگشتند. البته استدلال این رفع ممنوعیت نیز، این بوده که چون ادامه این محدودیت، موضوع معیشت بسیاری از افراد شاغل در این صنف را تحت تأثیر قرار داده وآنها را با مشکلات عمیق و بیشتری درگیر خواهد کرد. لذا با رعایت اصل فاصلهگذاری اجتماعی، ایشان مجاز به شروع فعالیت شدند.
البته در اینکه دستفروشان یکی از ضعیفترین اقشاری هستند که تنها راه درآمدی آنها، بساطگستری روزانه است و سختی و ضرر بسیاری را هم در این خصوص، متحمل شدهاند، شکی نیست. با اینحال تلاش برای کسب درآمد و احتمالاً جبران برخی عقبماندگیها، سببشده تا برخی از فعالان این صنف نیز بیتوجه به هشدارها، باز هم شرایط را چندان جدی نگرفته و همچنان در یک ملغمه آشفته از تهدید و نگرانی، به کاسبی مشغول باشند.
دلیل براینکه اگر اینروزها سری به خیابانها و بازاها یا حتی برخی روزبازاراها بزنید، احتمالاً خواهید دید که فیالمثل دنیا، دست کیست. گو اینکه شکی وجود ندارد که ادامه این رویه نیز بدون توجه به ملاحظات و هشدارها، سبب میشود تا نهفقط فرایند قطع زنجیره شیوع ویروس کرونا با مانع مواجه شود، بلکه بستر بسیار مناسب و بهتری نیز برای شیوع موج جدید بیماری، شکل بگیرد. و این درحالی است که با توجه به شرایط کاری این افراد، باید نظارتها بر رعایت پروتکلهای بهداشتی تشدید شده تا از بروز موج دوم ابتلا به کرونا پیشگیری شود.
فاصلهگذاری اجتماعی از حرف تا عمل
و اما تقریباً از ابتدای ماه جاری بود که داستان فعالیت شنبهبازارها، دوباره از کوی خاتم، کلید خورد و باز هم شاهد حضور متراکم دستفروشان و مردم در یکنقطه شدیم. در حالیکه پیششرط اولیه برای این امر، رعایت حداقل فاصله اجتماعی و جلوگیری از بروز تراکم در میان مردم بود. لیکن مشاهدات میدانی و اخبار واصله از این روند فعالیت، این سؤالات را در اذهان بسیاری از مردم و برخی مسئولان مطرح نموده که با این تفاسیر:
آیا بهراستی این الزام و پیششرط عنوانشده، بهمعنی واقعی و قابلقبول جنبه عملی به خود گرفته است یا نه؟
آیا کسانی که به هر شکل، مجوز چنین آغاز بهکار بیبرنامه و نظارتی را دادند، پاسخگوی تبعات احتمالی آن خواهند بود؟
هماکنون در روال عملکرد این صنف و بازارچهها، کدام مسئله در اولویت نخست قرار دارد؟
تلاش در جهت فروش بیشتر و جبران ضرر کسادی بازار یا حفظ جان مردم و سلامت عمومی شهر؟
به راستی مفهوم فاصلهگذاری چیست؟
وضعیت حاکم براین اماکن چقدر با استاندارها و توصیهها منطبق و سازگار است؟
در این خصوص یکی از کارشناسان بهداشت محیط در گفتوگو با خبرنگار سپهرغرب با عنوان این مطلب که وقتی صحبت از فاصلهگذاری اجتماعی بهمیان میآید، منظور رعایت اجباری فاصله ایمن بین افراد است، عنوان کرد: متأسفانه برخی تصور میکنند، اگر بین بساط دو فروشنده، فاصله ایجاد کنیم، موضوع حل میشود و این در حالی است که اساساً این موضوع فاصله، باید بین مراجعان و مشتریان لحاظ شود و واقعاً اینگونه نیست. حالا بحث عدم ضدعفونی و نداشتن ماسک و دستکش هم برای فروشنده و هم مشتریان یا دستزدنهای مداوم افراد به وسایل، میوه و لوازم ارائهشده برای فروش هم، به جای خود.
به اعتقاد ایشان، ما اساساً براین اعتقادیم که این روند، تراکم حضور چند مشتری، در مقابل بساط یک دستفروش، مصداق عینی خطر بالقوه و نگرانی است. در واقعیت قرار نیست، ما برای حل مشکل درآمد و معاش دستفروشان، برای جامعه مشکل بزرگتری درست کنیم. این موضوع حتماً باید بازنگری شده و برای آن دستورالعمل خاص و لازمالاجرا تعریف شود.
البته یک نکته بسیار جالب نیز در این میان، وجود یک تناقض و پارادوکس غیرقابل توجیه توسط مشتریان و همشهریان حاضر در این اماکن است. بدین معنا؛ در حالیکه بسیاری از ایشان ظاهراً از نگرانیهای عمیق خود در خصوص عدم رعایت هشدارها، توسط مردم و فروشندگان و احتمال شیوع یا ابتلا به این ویروس میگویند و حتی معتقدند که حضور در این اماکن، بدون لحاظ کردن فاصله ایمنی، قطعاً برایشان خطرآفرین است. اما در کمال تعجب و در حالتی شبیهبه هجمه و شانهبهشانه، در حالیکه نه دستکش در دست دارند و نه ماسک بر دهان، همراه با فرزندان خود، که اساساً باید در آنزمان مشغول دیدن برنامههای شبکه آموزش باشند، با خیالی راحت مشغول گشتوگذار، خرید و وارسی اجناس یا صحبت باهم هستند و انگار اصلاً توجهی به شرایط اطراف خود ندارند.
البته در این میان برخی از همسایگان مجاور، در مسیر برپایی چندشنبهبازارها نیز با ابراز ناراحتی از وضعیت موجود، چنین تراکم و حضور پررنگی از مردم را، تهدیدزا و زمینهساز ابتلا و شیوع بیماری کرونا میدانند و معتقدند که نباید در این اوضاعواحوال اجازه راهاندازی و فعالیت مجدد، به این افراد داده میشد، یا حداقل با اِعمال محدودیتهای بیشتر مراقبت و نظارتها افزایش مییافت. اما....!!!
اصرار به حق زندگی و معاش
اگرچه سخنان این دست مسئولان و همشهریان، در خصوص وجود نگرانی و دغدغه از نحوه فعالیت روزبازارها چندان بیراه نیست و حتی این تصور وجود دارد که در صورت اراده مسئولان بر شروع فعالیت ایشان، لاجرم باید قوانین و الزمات دشوارتری هم برای فروشندگان و هم مشتریان، تعریف و بر حسن اجرای آن نظارت میشد. اما در روی دیگر این سکه نیز باید نیمنگاهی به حالوروز دستفروشان و شاغلان این صنف داشت. هرکدام نیز صاحب خانواده و چندسر عائله تحت تکفل هستند و لاجرم هرگونه نوسان و محدودیت در روند کاری ایشان، مستقیماً باعث بروز مشکلات برای آنها میشود.
در این خصوص و در گفتوگو با تعدادی از فعالان این صنف اینگونه عنوان میشود که تعطیلی این چندماه گذشته باعثشده تا فشارهای بسیار زیادی بر آنها و خانوادهایشان تحمیل شود، که شاید تاکنون سابقه نداشته و حالا که اجازه فعالیت به ایشان داده شده، باید با تلاش بیشتر، به فکر جبران عقبماندگیها و پرداخت قسطووام یا هزینههای زندگی باشند.
تعدای از این افراد در گفتوگو با خبرنگار سپهرغرب، با بیان اینکه درآمد و معاش آنها روزانه است و در صورت بیکاری، عملاً از نانخوردن میافتند، اظهار کردند: ما هم شرایط را درک میکنیم و حتی بهخاطر سلامتی خودمان هم که شده، لازم میدانیم که برخی محدودیتها را رعایت کنیم، اما واقع امر اینجاست که بالاخره، ما برای اداره زندگی خود نیازمند درآمد و کارهستیم.
ما هم مثل بقیه، عائله داریم. اجارهخانه، قسط بانک و هزار گرفتاری دیگر. بنابراین آیا سزاوار است که بیشترین سهم از فشار و کمبود بر ما تحمیل شود؟ بسیاری از صنوف که حتی بهمراتب در خطر ابتلا و شیوع بیشتری نسبتبه ما هستند، بهراحتی مجوز ادامه کار بگیرند؟
برخی از این افراد، با عنوان اینکه؛ اگر قرار باشد مردم در تراکم و رفتوآمد برای خرید مایحتاج روزانه مبتلا شوند، پس چرا برای تهیه گزارش، سری به بازارهای همدان نمیزنید؟ تأکید کردند که هماکنون فشار و تراکم و فشردگی جمعیت در جاهایی مثل سر گذر، سبزهمیدان، پیادهراه بوعلی، اکباتان و...، بهمراتب بیشتر از این روزبازارهاست. پس اگر قرار باشد، بهدنبال پیشگیری جمعی باشیم، همه آنها هم باید تعطیل شوند.
البته این افراد براین حرف نیز تأکید دارند که نباید بازار دستفروشی را صرفاً تنها عمل شیوع بیماری دانست و اگر به دوروبرمان نگاهی بیاندازیم، صدها عامل دیگر نیز وجود دارد که میتوانند، بهصورت بالقوه باعث بروز این مشکل شوند. حالا برچه اساس، برخی از مسئولان، انگشت اشاره اتهام را به سمت ما گرفتهاند؟ این خود، جای تحلیل دارد.
در عینحال برخی فعالان این شنبهبازارها نیز ضمن گلایه از وعده و وعیدهایی که به ایشان داده شده، عنوان کردند: قرار بود در ازای تعطیلی کسبوکار به ما کمکهای مالی بشود، تا گذر از این ایام برایمان کمی راحتتر شود. اما کو؟ چه شد؟ مگر با چندصدهزار تومان کمکهزینه، میشود در این روزگار، آنهم با چندسر عائله زندگی کرد؟ پس حالا که قرار نیست، کمکهای دولتی جوابگوی نیازهای ما باشد، حداقل بگذارید ما هم مثل بقیه صنوف، به سر کارمان برگردیم و زندگی کنیم.
شناسه خبر 20774