تابآور شدن یک شهر بهمعنای واقعی، علاوه بر توجه به مباحث پیشگیرانه، مستلزم همکاری و تشریک مساعی مسئولان توانمند و شهروندان مهارتآموخته بهصورت همزمان و متعهدانه است.
بلایای طبیعی بنا بر تعریف به مجموعهای از حوادث زیانبار اطلاق میشود که منشأ انسانی نداشته و بهطور ناگهانی و غیرمترقبه اتفاق میافتند، ضمن اینکه وقوع برخی از آنها مانند زلزله، سیل، آتشفشان و... را هم نمیتوان پیشبینی کرد. با این حال اما میتوان با ایجاد راهکارها و برنامهریزیهایی پیشگیرانه و قبل از وقوع خسارات و ضررهای ناشی از آنها را به حداقل رساند.
در این خصوص عمده صاحبنظران و کارشناسان براین باورند که بلایای طبیعی اصولاً ماهیتی پیچیده و غیرقابل پیشبینی دارند و بسیاری از آنها از کنترل انسانها خارج هستند، اما مطابق این قاعده که پیشگیری بهتر از درمان است، میتوان با برخی از این بلایا مقابله کرد، ضمن اینکه نباید غافل بود که مقابله با بلایای طبیعی و پیامدهای زیانبار ناشی از آنها مستلزم همکاری و همیاری توامان مردم و مسئولان بوده و همه باید خود را در مقابل این موضوعات مسئول دانسته و هرکس به سهم خویش در پیشگیری و مقابله و کاهش خسارات ناشی از آنها تلاش کند.
واقع امر اینجاست که حوادث و بحرانهای طبیعی هرساله خسارات جانی و مالی بسیار فراوان و سنگینی را به جوامع بشری وارد میکنند، بهطوری که بهناچار اکثر کشورها اقدامات و عملیات ویژهای را برای کاهش خسارات در پیش گرفته و برنامهریزیها و سیاستگذاریهای خاصی را در جهت مدیریت بحران اتخاذ و در دستور کار خود قرار دادهاند.
البته تأثیرگذاری بلایای طبیعی بر جوامع با توجه به وضعیت توسعه اقتصادی و آسیبپذیری آنها متفاوت است، با این حال و از منظر صاحبنظران بررسی و سنجش میزان آمادگی کشورها برای رویارویی با حوادث غیرمترقبه به شاخصها و فاکتورهای متفاوتی همچون وضعیت تجهیزات، آمادگی جامعه بهلحاظ ارتقای آگاهیهای ایمنی بستگی دارد و همچنین شرایط و سناریوهای مختلف مانند اینکه چه حادثهای با چه قدرتی و در کدام منطقه جغرافیایی و در چه زمانی از شبانهروز، بهوقوع خواهد پیوست.
بنابراین با در ظر گرفتن تمام این متغیرها، میتوان میزان آمادگی را در برابر حوادث سنجید، اما بدون تردید در سالهای گذشته دانش عمومی و وضعیت ساختوساز در کشورهای مختلف، دچار تحول اساسی شده و بسیار بهبود یافتهاند. با این حال اما میزان تلفات انسانی و خسارات مالی ناشی از بلایای طبیعی بخصوص حوادثی همچون زلزله و سیل در کشورهای درحالتوسعه و بهوبژه ایران، نشان میدهد که با وجود پیشرفتهایی که در این زمینه صورت گرفته، اما هنوز بیشتر کشورها در برابر اینگونه بلایا آسیبپذیر هستند و این امر مبین آن است که تلاش در جهت پیشبینی، کاهش آسیبپذیری، کاهش و تحمل خسارات، توانایی عبور از بحرانها یا تمهیدات لازم برای اقدامات بعد از حادثه و در شرایط اضطراری ازجمله اقداماتی است که باید بهصورت جدی، همگانی و صدالبته خارج از قوارههای آییننامهای غیراجرایی یا نمایشی و همایشی در دستور کار ایشان قرار گیرد.
*ایران وسیع، مخاطرات زیاد و کیفیت تابآوری
و اما با توجه به این موضوع که کشور ما( ایران) در حوزه مخاطرات در آسیا رتبه چهارم و در دنیا رتبه ششم را دارا بوده و بر همین اساس یک کشور حادثهخیز محسوب میشود یا ماحصل از 34 نوع از حوادث موجود و شناساییشده از زلزله و سیل گرفته تا آلودگی آبوهوا و فرونشست زمین در جهان، همهساله مخاطرات زیاد و کلانی هر چهارگوشه آن را تهدید میکند، حالا این سوال مطرح است که با عنایت به لزوم توجه به مبحث پیشگیری و آمادهسازی یا مهارتآموزی در مقوله مدیریت بحران و نقش کمکرسانی و برنامهریزی برای مهار بحرانهای طبیعی، با چه نسخهای میتوان شهرها و روستاها و در مجموع محیطهای اجتماعی آن را به فضاهای ایمن تبدیل کرد؟
البته به این موضوع از آن حیث نیز باید توجه داشت که براساس شواهد و مستندات و نیز تورق تاریخ، تقریباً هر 10 سال یکبار یک حادثه بزرگ طبیعی ساختار ایمنی و مبحث پیشگیری در آن را به چالش کشیده و حرفوحدیث و سوالات زیادی را در اذهان ایجاد میکند.
در این خصوص برخی کارشناسان براین موضوع تاکید دارند که با توجه به سوابق موجود و مبتنی بر تجربیات حاصل از عبور از رخدادهایی که در چنددهه گذشته، کشور ما را با خود درگیر و تبعات بسیاری را بر بدنه انسانی و اقتصادی آن وارد کرده، ساختار مدیریت بحران توانسته با عبور از سکون و تساهل گذشته و قدم گذاشتن در فضایی جدید با استفاده از همه ظرفیتها و امکانات بهروزشده، بهدنبال ارتقای سطح توانمندی و عملکردی خود باشد. ولیکن واقعیت اینجاست که هنوز تا رسیدن به آن نقطه مطلوب موردنظر، راه بسیاری باقی مانده است.
البته از منظر این صاحبنظران هدف اصلی در مدیریت بحران در وهله نخست، رفع شرایط اضطراری و بازگرداندن سریع به حالت عادی است، اما واقع امر اینجاست که در روشهای نوین مدیریت بحران، باید تلاش کرد تا ضمن شناسایی مخاطراتی که جوامع را تهدید میکنند، با بهکارگیری راهبرد آیندهپژوهی، استراتژیهای دانشبنیان، استفاده از رویکردهای جامعهمحور، توانمندسازی لایههای مختلف جامعه و جلب مشارکت و کمکهای مردمی روند بازگشت جامعه به وضعیت قبلی سریعتر صورت گرفته و در عین حال به میزان قابلتوجهی نیز از خسارات انسانی و مالی بلایا کاسته شود که از این روند، امروزه با نام افزایش تابآوری یاد میشود.
در واقع اصل تابآوری براساس 10 اصل کلی مشتمل بر سازماندهی، تأمین منابع، حفاظت زیرساختها، توجه به ظرفیتهای اجتماعی و مدنی در جامعه، توجه به آموزشهای عمومی و نقش آموزشوپرورش، بازسازی و بازتوانی در جامعه، تأکید بر حوزه زیستبوم شهری شناسایی خطرات و نقاط ریسکپذیر، مقررات و برنامهریزی برای کاربری اراضی همجوار ازلحاظ سازگاری و ناسازگاری، توجه به مقاومتپذیری سازمانهای حیاتی در برابر بحران و سیستم هشدار سریع تعریفشده که تصور میشود در سایه اجرایی شدن آنها، نهفقط انتظار میرود تا درخصوص پیشگیری و جلوگیری از وقوع برخی بلیات، اقدامات موثری در دستور قرار گیرد، بلکه میزان خسارات و تبعات لامفر نیز تا حد چشمگیری کاهش یابد.
کمااینکه در این خصوص نیز بررسیها نشان میدهد که از دهه 80 به بعد توجه به مبحث تابآوری در ساختار مدیریت بحران کشور ما بسیار موردتوجه واقعشده و تلاشهای زیادی نیز دراینباره در دستور کار متولیان قرار گرفته است. معالوصف وقوع چند حادثه دهشتناک مانند سیلاب و زلزله و متعاقباً بروز خسارات جانی و مالی فراوان، این هشدار را به ما داده و میدهد که لازم است تا در این خصوص تلاشهای بیشتری را در دستور کار قرار داده و بیش از گذشته در تحقق اهداف این سند پراهمیت کوشا باشیم.
*مدیریت بحران با چاشنی ضعف تدبیر
همدان اگرچه شهری کوهپایهای است، اما بهگفته کارشناسان از 43 مخاطره طبیعی شناختهشده در جهان در طول تاریخ ثبتشده خود، حداقل تجربه درک 22 مورد از آنها را داشته که مهمترینشان مشتمل بر زلزله، سیل، طوفان و خشکسالی است. همین امر مبین این حقیقیت است که بهرغم صحبتهای برخی از مسئولان درخصوص تابآور بودن شهر همدان در برابر حوادث، اما لاجرم باید آمادگی بیشتری نسبت به دیگر شهرها برای رویارویی با اتفاقات داشته و از توجه به مبحث پیشگیری و حساسیت بر روی ارتقای سطح مهارتها و آموزشهای عمومی نیز غافل نشویم.
در این خصوص ذکر این نکته بسیار ضروری است که اگرچه در بحران اخیر سیلاب، استان همدان نیز بهرغم تحمل برخی خسارات، توانست تا علاوه بر عبور از مشکلات داخلی، به کمک استانهای دیگر نیز بشتابد یا در مبحث زلزله نیز استان معین مناطق حادثهدیده تعریف و تعیین شود، اما آنچه که بهصورت عمومی بهعنوان پاشنه آشیل و ضعف در نحوه مقابله با حوادث در کشور و متعاقباً استان ما خودنمایی میکند، قطعاً فقدان یک هماهنگی و مفاهمه عمومی بین مردم و مسئولان و نیز مدیریت درست، مناسب و نظارتهای دقیق بر نحوه ساختوسازها در راستای جلوگیری و کاهش خسارات ناشی از بلایای طبیعی بهویژه سیل، زلزله و طوفان است.
اینکه عموماً بهجای پیشگیری و پیشبینی همواره پس از بروز حوادث وسیع و تأسفبار است که به یکباره تمامی مسئولان و محققان به دنبال نقاط ضعف و یافتن راهکاری برای آنان میافتند.و یا مدتها پس از لحظه صفر بسیاری همچنان بهدنبال پیدا کردن خود در مجموعه کاری هستند و نواقص و معایب زیادی در پروسه کمکرسانی اسکان و درمان دیده میشود نیز دلیلی بر این مدعاست و اینگونه بهنظر میرسد که بعد از مقوله پیشبینی و آیندهنگری، در مبحث افزایش تابآوری مهمترین کار، تربیت و بهکارگیری مسئولان، مدیران و فرماندهان بحران توانمند و لایقی است که بتوانند مجدانه، جسورانه و مجاهدانه دوشادوش یکدیگر صحنههای بحرانی را از ابتداییترین مقطع تا نتیجهگیری مقبول برنامهریزی و مدیریت کنند.
موضوع اینجاست که براساس تجربه ثابت شده که تعداد قابلتوجهی از مدیران و مسئولان شاغل در دستگاههای اجرایی، نهفقط توانایی مهارت ورود به این عرصه را ندارند، بلکه حتی بعضاً علاقهای هم به تبادل اندیشه و تجارب با دیگران را نداشته یا با خودرأیی سعی بر اثبات نظرات خود دارند و نهایتاً به حضوری نمادین و نمایشی در جلسات و صرفاً در حیطه دستوالعملهای اداری و محدود خود اکتفا کرده و حاضر به همکاری هستند. در حالیکه در اینگونه موارد باید بین دستگاههای علمی و اجرایی، همکاری و تعامل کامل و جامعی جاری، ساری و حاکم باشد.
در این خصوص برخی صاحبنظران با تاکید بر این امر که آموزش مدیریت بحران، امری بسیار جدی و الزامی برای تمامی مسئولان است، تاکید میکنند که مسئله و اهمیت دادن به بحران، باید تبدیل به مطالبات عمومی مردم شود و تمامی افکار و تمرکز مسئولان باید به قبل از بحران، به اقدامات پیشگیرانه معطوف شود و مدیران و متولیان و نیز مسئولان سازمانهای زیربط نیز خارج از هرگونه جناحبندی و نگاه صنفی و حزبی، باید با ایجاد زیرساختهای لازم سعی بر برآورده کردن مطالبات موجود در این حوزه داشته باشند.
*قدم آهستههای پیشگیری در مسیر افزایش تابآوری
اما بهصورت معمول و مرسوم در موضوع افزایش تابآوری و مدیریت بحرانها، عموماً ما فقط بهدنبال کاهش صدمات بلایای طبیعی هستیم، ولی موضوع اینجاست که هیچگاه نمیتوانیم آن را به صفر برسانیم گو اینکه در هیچ جای دنیا و حتی در کشورهای پیشرو در این مقوله نیز این چنین نیست، اما به اعتقاد همه کارشناسان و صاحبنظران قطعاً مرحله پیش از بحران، شناخت و آمادگی مواجهه با آن، حمل و مقاومت «سازههای فنی و کالبدی» و «سازمان اجتماعی» در برابر سوانح و بلایا(دوام و فروناپاشی) و مشارکت مردم، نخستین و مهمترین شرط تابآوری بوده و متعاقباً نیز مدیریت شهر باید بتواند تا با همکاری مردم و ساکنان، به این مهم دست یابد.
کارشناسان بر این باورند که ساختمانها، بزرگراهها، پلها، تاسیسات زیرساختی و حیاتی بافتهای فرسوده، مراکز درمانی و... چقدر در برابر بلیات طبیعی بادوام بوده و تاب مقاومت دارند یا درصورت تخریب، مدیریت شهری و بحران چقدر و در چه بازه زمانی امکان بازگرداندن اوضاع به شرایط پیش از وقوع را دارند، بسیار اهمیت دارد که در این خصوص مدیریت شهر همدان با تهیه اطلس فجایع و بلایای طبیعی میتواند به این مهم دست یابد.
اینکه جدا از مبحث وسعت بافتهای فرسوده و تبعات ناشی از بروز یک زلزله شدید، اما فیالمثل در مورد مقوله سیلاب باید بدانیم که اگرچه بهعلت نوع عوارض زمینشناختی و واقعشدن بین چند رود، دره و دامنههای الوند، نقاط بالادست جنوبی شهر تا حدی از آسیب برخی بلایا مانند سیل به دور هستند، اما محلات شمال جغرافیای شهر که اغلب فرودست و حاشیه شهر است، احتمال آسیب دارند. ضمن اینکه به اذعان این کارشناسان عبور بسیاری از تأسیسات شهری، حیاتی و درمانی از حاشیه رودخانهها موضوعی بسیار تاملبرانگیز است که باید بدان توجه داشت، زیرا این تأسیسات علاوه بر ایجاد مشکل قطعی و کاهش گذردهی سیلاب در هنگام بروز سیل، احتمال وقوع حوادث وسیع را نیز دارند که همین امر بهتنهایی خود یک بحران بهشمار میرود.
در مقوله طوفان و تندبادها، چرا هنوز نتوانستهایم بهرغم پیشبینیها و توصیههای ایمنی، به آن درجه از اطمینانخاطر از کاهش مخاطرات دست یابیم نیز جای سوال دارد. اینکه این امر نیز شاید دلیل محکمی است بر این انتقاد که متأسفانه در ایران و بالتبع شهر همدان آییننامه ویژه ساختمانسازی در رابطه با موضوعات پیشگفته و بخصوص سیل و طوفان هنوز بایستگیهای الزامآوری خاص خود را ندارد و هنوز بسیاری از اماکن در حال ساخت دقیقاً بر نقاط حادثهخیز و بحرانی قرار گرفتهاند، در حالیکه منطقاً نباید اینگونه باشد.
*شهروندانی که با مفهوم تابآوری غریبهاند
مطابق با اصول جهانی، تابآوری در برابر حوادث دارای چهار عنصر کلیدی بوده که عنصر نخستین آن، تابآوری اجتماعی است که به وضعیت ساختاری یک اجتماع مبتنی بر سن، جنس، قومیت، نژاد، وضعیت اجتماعیـاقتصادی و سرمایه و نیز مهارتهای رفتاری دلالت دارد. اینگونه تابآوری، ظرفیت اجتماعی برای مقابله و ترمیمپذیری را در برمیگیرد و نشان میدهد که بخش مفهومی و کلیدی مدیریت بحران در اصل اجتماع و انسانمحور است.
درواقع در یک شهر تابآور و مقاوم در برابر سوانح ساکنان آن بر اساس ظرفیتها و منابع، همگام با مدیران شهری و شهرداریها در تصمیمگیریها و طرحهای شهری مشارکت کرده یا در مواقع بحرانی بهصورت تمامعیار پای کار میآیند، منوط به اینکه از قبل هم بهلحاظ روحی و نیز مهارتهای رفتاری آموزش و آمادگی لازم را کسب کرده باشند.
ولیکن متاسفانه واقعیت غیرقابل انکار در جامعه ما، هم در سطح کلان کشوری و هم استان و شهر همدان این است که بهرغم همه تجربههای تلخ و هشدارهای کارشناسان، اما در این حوزه بسیار ضعیف عمل شده و عملاً سناریو مشخص و روشنی در ابعاد و سویههای مختلف بحران و بایستگی آن تدوین و تعریف و حتی تمرین و اجرا نشده و حتی چند مورد اجراشده نیز بیشتر حالتی تبلیغی و نمایشی داشته و این در حالی است که پس از وقوع حوادث وسیع و تلخی مانند زلزله بم و کرمانشاه یا سیلابهای استانهای لرستان و گلستان در سالهای اخیر، آموزش تدریجی و بادوام درباره آمادگی مقابله با سوانح و مقاومت روانی، تابآوری اجتماعی باید در همه نقاط شهر و سطوح اجتماعی بهویژه در شهری تاریخی و مملو از بافتهای فرسوده و کانالهای آب مانند همدان که دارای نقاط تهدید و ضعف است، در قالب اجرای مانورهای واقعی و نه نمایشی، مبتنی بر فرماندهی میدانی، اتاق مدیریت بحران، حضور نیروهای امداد و نجات، آمادهسازی مراکز درمانی و اسکان و... مدنظر قرار میگرفت.
در این خصوص و از منظر کارشناسان و صاحبنظران بسیار مهم و لازم است تا بهعنوان مهمترین و نخستین قدم درخصوص افزایش سطح و کیفیت تابآوری از هماکنون و مبتنی بر واقعیات موجود و لحاظ کردن همه شاخصههای انسانی و اجتماعی، محیطی، منطقهای و قطعهای شهر و محلات آن؛ مبحث تقویت ارتباطات بین مردم و نهادها، ارتقای مشارکت مردمی در برنامهها و تصمیمگیریهای مربوط به برنامهریزی شهری و مدیریت بحران و شهری، آموزش، ایجاد و حفظ امنیت اجتماعی، سرمایه اجتماعی در تمام سطوح، آگاهی و مهارتآموزی شهروندان را مورداجرا و افزایش قرار دهد تا بدین ترتیب ضمن افزایش کیفیت تابآوری شهر در برخورد با بلایای طبیعی، متعاقباً مخاطرات جانی و مالی شهر و شهروندان را نیز کاهش داد.
شناسه خبر 30032