سپهرغرب، گروه خانواده: وقتی غم و ناراحتی را در فردی یا یکی از اعضای خانواد مشاهده میکنیم، معمولا فکر میکنیم که مشکلی پیش آمده یا اتفاقی افتاده است. شاید آن مشکل یا اتفاق این باشد که هیچ کس به او گوش نمی کند!
هیچ چیز آزاردهنده تر از این نیست که افراد مورد علاقه یا افرادی که برایمان مهم هستند، به حرف هایمان گوش ندهند. نیاز به درک شدن، نیازی همیشگی است که هیچگاه ما را ترک نمی کند و به همین دلیل گوش شنوا عاملی بسیار مهم در روابط انسانی است.
کرونا علیرغم همه موارد منفی، بیماری و از دست رفتن عزیزان و دوستان و آشنایانمان و ترس از بیماری خود و گرفتن همه تفریحات و تغییر دادن سبک زندگی گذشته ما، اما نکات مثبتی هم داشته از جمله همین جمع شدنهای همیشگی ما دور هم در خانواده، صحبت کردنها و حتی دعواهایمان که گاهی تلخ و گاهی هم شیرین میشود.
بنابراین همه ما از این فرصت کرونایی و دور هم جمع شدن اعضای خانواده میتوانیم برای مهارت افزایی بیشتر استفاده کنیم از جمله این مهارت ها، مهارت خوب گوش کردن است که ما در بدو بدوها و عجلههای زندگی هایمان آن را شاید گم کرده باشیم.
ریشه بسیاری از اختلافات خانوادگی و دعواهای زوجین طبق نظر خیلی از درمانگران خانواده همین اختلاف و حقیقت ساده یعنی این است: مردم واقعا به یکدیگر گوش نمی دهند!
امام على علیه السلام میفرمایند: «جَعَلَ لَکُم أسماعا لِتَعِیَ ما عَناها، و أبصارا لِتَجلُوَ عن عَشاها: خداوند به شما دو گوش داد تا آنچه را به آنها مربوط مى شود دریافت کنند و دو چشم داد تا از نابینایى به در آیند». «رَحِمَ اللّه ُ امرَأً (عَبدا) سَمِعَ حُکما فَوَعى، و دُعِیَ إلى رَشادٍ فَدَنا، و أخَذَ بِحُجزَةِ هادٍ فَنَجا: خداى رحمت کند مردى (بنده اى) را که سخن حکیمانه اى شنید و آن را پذیرفت و به راه راست خوانده شد و بدان نزدیک گشت و دامان راهنما را گرفت و نجات یافت». «ما کُلُّ ذِی قَلبٍ بِلَبِیبٍ، و لا کُلُّ ذِی سَمعٍ بِسَمِیعٍ، و لا کُلُّ ناظِرٍ بِبَصیرٍ: نه هر که دلى دارد خردمند است، و نه هر که گوشى دارد شنواست، و نه هرکه چشمى دارد بیناست».
اینها تنها گوشههایی از آیات و احادیثی است که تنها به ارزش گوش کردن درست و حکیمانه از سوی امیر مومنان(ع) بیان شده است. باید به یاد داشته باشیم که فرهنگ مدرن تلاش کرده ما را افرادی مستقل بار بیاورد اما هنر گوش کردن فعالانه را از ما گرفته و توجه ما را به یکدیگر کم کرده است. گوش کردن مهمترین مهارتی است که ما را در یک ارتباط موثر قرار میدهد.
این روزها اخبار و تصاویر بی شمار و گوناگون از طریق تلویزیون، ایمیل، تلفن همراه، اینترنت و... ما را بمباران میکنند و توجه ما را مختل میسازند، ما نیز از اینکه تصور کنیم همه فن حریف هستیم، لذت میبریم درحالیکه ایمیل خود را چک میکنیم، با تلفن حرف میزنیم، یا هنگام تماشای تلویزیون لیست خرید را وارسی میکنیم و به این ترتیب خود را فریب میدهیم و گمان میکنیم توانایی انجام دادن هم زمان چند کار را با هم داریم. حقیقت این است که یک کار بی کیفیت را پس از کار بی کیفیت قبلی شروع میکنیم و حاصل این همه آن است که توجه خود را از دست میدهیم.
در نهایت با قدری آرام تر شدن چرخه کار و زندگی مان باید به این فکر کنیم که سبک زندگی جدید باعث شد ما کمتر به حرف یکدیگر گوش دهیم یا شاید هم برای فرار از تنهایی از اینکه گوشی شنوا نداریم به این سبک زندگی پناه برده ایم. علت هر چه که باشد تردیدی نیست که این فقدان شکافی در زندگی ما پدیده اورده که پیوسته بزرگتر و عمیق تر میشود و خود را به شکل نارضایتی، غم و محرومیت نشان میدهد.
البته این را باید در نظر داشته باشیم که اختلافات لزوما با گوش دادن به یکدیگر حل نمی شوند، اما اگر چنین نکنیم قطعا اوضاع وخیم تر میشود. در انواع مشاوره با زوجینی که این روزها در شرایط در خانه مانی و به عبارتی قرنطینه هستند، به کرات میبینم و از آنها میشنوم که اختلافاتشان در این ایام بیشتر شده است چرا که تحمل در کنار هم بودن و گوش کردن به حرف همدیگر را به مرور زمان از دست داده اند و حال این مهارت را نمی توانند ظرف یک هفته و یک ماه و یک سال کسب کنند. این زوجین در اغلب اوقات روز یک بار تماس تلفنی داشته و شب هنگام شام دور هم جمع میشدند اما حال بیشتر ایام را میبایست در کنار هم باشند در حالیکه بلد نیستند با هم صحبت کنند و به حرف هم گوش بدهند.
حال باید چه کنیم؟
صرف نظر از همه بلاهایی که در این سالها سر زندگی هایمان با بی توجهی وکم دقتی آورده ایم، حال این فکر به ذهنمان میرسد که الان چه کار کنم، چرا نمی توانم به حرفهای همسرم یا اعضای خانواده ام گوش بدهم؟ تفاوت یک گوش کردن فعال با شنیدن چیست. در این گزارش تلاش داریم برخی نکات مهم در این زمینه را به نظرتان برسانیم:
1- اساس خوب گوش کردن، همدلی است
همدلی میسر نمی شود مگر آنکه مشغولیتهای خود را کنار بگذاریم و وارد تجربه طرف مقابل شویم. اساس ارتباط انسان را دو چیز تشکیل میدهد: تلاش و شم درونی. همدلی یعنی آنچه را طرف مقابل سعی دارد بگوید، بفهمیم و نشان دهیم که منظور او را درک کرده ایم. این همدلی ما را به فردی که سخن ما را میشنود و به ما و احساستمان توجه دارد، متصل میکند. گوش دادن همدلانه، روابط را دگرگون میکند. وقتی طرف مقابل احساسات عمیق و ناگفته ما را درک میکند، آن را در قالب کلام در میآورد و با بیانی روشن منعکس میکند، مطمئن میشویم ما را درک کرده است و از او به خاطر درک و انسانیتش ممنون میشویم.
بنابراین هنر گوش کردن برای روابط موفقیت آمیز ضرروری است. به همین دلیل است که گاه در بین زوجین میبینیم و میشنویم که دلخوریهای کوچک باعث آزار و کینههای دور و دراز برایشان شده چرا که به حرفهای هم در زمان مناسب گوش نکرده اند. فرض کنید همسرتان از سر کار میآید و شما با آب و تاب موضوعی را برای او تعریف میکنید و انتظار دارید که واکنش نشان دهد اما او خیلی بی احساس خود را نشان میدهد و آثار کسالت در صورتش نمایان میشود شاید بعد از آن فکر کنید که چه احمقانه بود که این همه انتظار کشیدم تا برای او موضوع را تعریف کنم!
فرض کنید برای انتخاب شغلی مردد هستید و به دوست قدیمی خود زنگ میزنید تا به طور مفصل درباره موضوع با او صحبت کنید، او به شما نمی گوید که چه بکن یا نکن. اما به صحبت شما گوش میدهد و واقعا گوش میدهد و همین امر موجب میشود که شما موقعیت را روشن تر ببینید.
2-تصدیق کردن
در گوش دادن دو هدف دنبال میشود: دریافت اطلاعات و تصدیق تجربه طرف مقابل. شخصی که واقعا گوش کردن فعال انجام میدهد، مدتی کوتاه چارچوب فکری خود را کنار میگذارد و از دریچه چشم ما به موضوع نگاه میکند. چنین فردی ما را آنگونه که هستیم درک میکند به همین علت است که گاهی بانوان از همسرانشان شکایت میکنند که من دو ساعت حرف میزنم اما همسرم نه پلکی میزند نه چیزی میگوید و فقط تظاهر به گوش کردن میکند.
راهکار: بنابراین آقایان، خانمها و همسران و دیگر اعضای خانواده برای یک گوش کردن فعال، درک کردن و درک شدن بهتر است در موقع گوش کردن به حرف دیگری همدیگر را تصدیق کنیم، با ایما و اشاره و هیجان نشان دهیم که به حرف طرف مقابلمان گوش میکنیم و همینطور از او سوالاتی درباره سوژه بپرسیم.
یادمان باشد که یک شنونده خوب همانند یک شاهد است نه یک قضاوت کننده.
بنابراین به محض آنکه بتوانیم درون خود را بیرون بریزیم و طرف مقابل هم ما را درک و تصدیق کند، بار سنگینی از دوش ما برداشته میشود.
امروز بیاییم به این فکر کنیم که آخرین باری که یک اتفاق جالب برایمان رخ داده چه زمانی بوده و دلمان میخواست آن را با چه کسی در میان بگذاریم و در نهایت چه کسی را انتخاب کردیم که با او صحبت کنیم و ماجرا چطور از آب در آمد؟
3- دیگران را جدی بگیریم
برای درک همدلانه و گوش کردن فعال نیاز به اغراق و زیاده روی در ابراز احساسات نیست، فقط کافی است آنها را آنطور که هستند درک کنیم و جدی بگیریم. از مواردی که مطرح شد نباید این نتیجه را بگیریم هر زمان که کسی با ما صحبت میکند مدام باید او را تصدیق کنیم یا اینکه هیجان نشان دهیم بلکه به طور طبیعی وقتی به حرف کسی گوش میدهیم عکس العملهایی نشان میدهیم که نشان از درک شدن دارد. وقتی غم و افسردگی را در فردی مشاهده میکنیم، معمولا تصور میکنیم که مشکلی پیش آمده یا اتفاقی افتاده است اما شاید آن مشکل یا اتفاق این است که هیچ کس به او گوش نمی دهد.
یکی از نکاتی که زوجین در مشاورهها بدان اشاره میکنند این است که مثلا او (طرف مقابل) هرگز با من حرف نمی زند. این نکته را باید درباره مردها در نظر داشته باشیم که کم حرفی و سکوت بعضی از مردها، بیش از آنکه به جنس آنها مربوط باشد به گذشته آنها هم مربوط میشود گذشته که در آن گوش شنوا پیدا نکرده اند حال ما میتوانیم با یک ارتباط صحیح این دیوار و سد را بشکنیم.
شناسه خبر 32994