سپهرغرب، گروه اندیشه: آیتالله محمدتقی مصباح یزدی از شاگردان برجسته مفسر کبیر قرآن علامه سیدمحمدحسین طباطبایی بود. او آثار متعددی درباره علوم اسلامی از جمله تفسیر موضوعی قرآن، فلسفه و معارف اسلامی دارد.
آیتالله محمدتقی مصباح یزدی مجتهد، فیلسوف، مفسر قرآن و از اساتید حوزه علمیه قم بود. وی ریاست مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، عضویت در مجلس خبرگان رهبری، عضویت در شورای عالی انقلاب فرهنگی، عضویت در جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و ریاست شورای عالی مجمع جهانی اهلبیت را در کارنامه سوابقی خود داشت.
آیت الله مصباح یزدی، آثار متعددی درباره علوم اسلامی از جمله تفسیر، فلسفه و معارف اسلامی دارد. «آموزش فلسفه» و «آموزش عقاید» از متون درسی مراکز حوزوی و دانشگاهی است و به زبانهای مختلف ترجمه شده است. «معارف قرآن»، «اخلاق در قرآن» و «نظریه سیاسی اسلام» از جمله آثار اوست. بر اساس همین بر آن شدیم تا در خصوص فعالیتهای قرآنی و تفسیری این عالم و فیلسوف مجاهد دیدگاه دو تن از اساتید و اعضای هیئت علمی مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره) را جویا شویم.
با حجت الاسلام و المسلمین حمید آریان عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره) و دانشیار گروه تفسیر علوم قرآن این مؤسسه به گفتگو نشستیم.
شخصیت قرآنی آیتالله مصباح یزدی چه وجوهی داشت؟
ایشان شخصیت کمنظیری بود که در علوم مختلف علوم اسلامی، در فقه، فلسفه، کلام، عرفان، تفسیر و معارف اسلامی صاحب نظر بودند. یکی از زمینههایی که حضرت آیتالله مصباح در آن بینظیر بود، را میتوان تفسیر قرآن دانست. ایشان از اساتید مسلم تفسیر بودند و کسی بدین نحو وارد معارف قرآن و تفسیر موضوعی نشده. ایشان تفسیر موضوعی قرآن را با توجه به مباحثی که در علوم انسانی مطرح بوده و هست دنبال کردند و بر اساس دیدگاه قرآن به حل مسائل علوم انسانی پرداختند و مجموعه این معارف در بخش علوم انسانی برجستگی دارد. البته در مورد تفسیر ترتیبی قرآن آثاری از ایشان باقی مانده که مقدار کمی از آن در مجله علمی قرآنی چاپ شده است و مابقی آن هنوز چاپ نشده است و در آنجا در حد زیادی تلاش کردند که تفسیر ترتیبی قرآن انجام شود و به محضر اصحاب دانش عرضه شود.
علامه چه اهتمامی در تکمیل تفسیر قرآن داشتهاند؟
استاد مصباح، شاگرد برجسته علامه محمدحسین طباطبایی در فلسفه و عرفان و تفسیر قرآن بودند و کار استاد مصباح یزدی در واقع مسیری بود که علامه طباطبایی آن را رفته و در جهت ارتقا و تکمیل آن اهتمامی خاص داشتند.
علامه مصباح اعتقادشان بر این بود که قرآن محور اصلی و اساسی معارف اسلامی و اندیشه اسلامی است بنابراین معتقد بودند بنیانهای فکری را همراه بناهای اندیشهای که میتوان به اسلام نسبت داد از اصل و اساس باید از قرآن گرفت. این اندیشه را قرآن باید به ما دهد بنابراین کاری که علامه طباطبایی کرد کار بی نظیری در زمان خودشان به شمار میرفت که آن هم نوشتن تفسیر المیزان بود.
دغدغه علامه مصباح یزدی در این خصوص چه بود؟
دغدغه اساسی و اصلی شأن دغدغه علامه طباطبایی و علمای بزرگ و برجسته شیعه بوده است و آن اینکه اندیشه خالص و اصیل اسلامی را باید از قرآن اخذ کنیم و بر اساس قرآن وارد حل مسائل زندگی فردی و اجتماعی انسان به لحاظ نظری و عملی شویم.
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی استاد علامه مصباح به تدریس به صورت رسمی و فنی روی آوردند. یکی از چیزهایی که در مدرسه حقانی قم و بعدها که در مؤسسه «در راه حق» تدریس کردند، تفسیر قرآن بود. فعالیت تفسیری را بسیار جدیتر از گذشته دنبال کردند و معارف قرآن را در عقیده و جهانبینی اسلامی به همراه اخلاق و علوم انسانی از قرآن استخراج کردند و در اختیار طلبهها و دانشجویان قرار دادند که میتوان گفت در اختیار جامعه علمی قرار دادند.
زمانی که مادرشان ایشان را باردار بودند خواب میبینند که آن چیزی که زاییده شده قرآن است و این رؤیا را برای دیگران نقل میکنند که در تفسیر این خواب میگویند که فرزند شما مفسر قرآن میشوند و حقیقتاً استاد مصباح عالم و مفسر بینظیر قرآن در دوره معاصر بودند.
تفسیر موضوعی و تفسیر ترتیبی چه ویژگیهایی دارد؟
تا زمان ما عمده کارهای تفسیری که از سوی اندیشمندان اسلامی صورت گرفته در قالب تفسیر ترتیبی قرآن یا همان تفسیر آیهای یا تجزیهای قرآن بوده است. یعنی از ابتدای قرآن شروع کردند در هر سورهای آیه به آیه قرآن را تفسیر کردند. این نوع تفسیر مفسر را محدود میکند به مدلول آیاتی که به تفسیر آنها میپردازد. نوع تفاسیری که در تاریخ داشتیم نزدیک به تمامشان اینگونه بوده است.
تفسیر قرآن در المیزان از کدام روش تبعیت میکند؟
مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان به نحو احسن و شایسته از روش موضوعی و ترتیبی استفاده کردند. در روش تفسیر به آیات استناد کردند و برای هر آیه به آن استناد و مراجعه کردند و هم پرداختن به موضوعاتی که در دل آیات مطرح شده است. کار ویژهای را علامه طباطبایی انجام دادند که در تفاسیر قبل علامه دیده نمیشود و یا گاهی کمرنگ دیده میشود این است که به آیات دیگر مراجعه کردند بدین معنی که به تفسیر موضوعی بر میگردد یعنی برای یک مطلب کوچک که در آیهای میخواسته آن را بیان کند به سراغ همه آیات دیگری که به نحوی آن مطلب را دلالت میکرد میرود و این در واقع نوعی از تفسیر موضوعی را در روش کار علامه میشود دید. رسیدن به خیلی از موضوعات در المیزان جداگانه و به عنوان بحثهای مستقل وارد شده است که لابلای مجلدات المیزان فراوان دیده میشود.
استاد مصباح این تفسیر موضوعی را تئوریزه کرد و عملاً موضوعات مختلفی را که به علوم انسانی و نیاز انسان مرتبط بود محقق کرد برجستهترین وجه کار استاد مصباح در تفسیر قرآن همین بود که قرآن را به لحاظ اندیشهای به صحنه زندگی و دانش و فکر و نیاز بشری آورد. تفسیر موضوعی قرآن تنها چیزی بود که این دغدغه و نیاز را تأمین کند استاد مصباح با ورود تفسیر موضوعی به صورت جدی و ضابطه مند کاری کرد که کسی قبل از او بدین شکل انجام نداده بود.
ویژگی اصلی تفسیر قرآن آیتالله مصباح چه بود؟ ارکان و مؤلفههای تفسیر موضوعی چیست؟
پایان نامههایی در خصوص ارکان و مؤلفههای تفسیر موضوعی نوشته شده است که یکی از برجستهترین آنها به مؤلفههای تفسیر موضوعی قرآن علامه مصباح و شهید صدر میپردازد. ویژگی اصلی اش شیوه تفسیر است یعنی به لحاظ محتوا و فرآورده تفسیر نگاشته شده و تنها کسی که به لحاظ نیاز فکری انسان معاصر و ناظر به علوم انسانی معاصر وارد تفسیر موضوعی شده و توانسته در مقابل مکاتب فکری دیگر در هر مسألهای ورود کند آیت الله مصباح بودند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در ملاقاتی که با دانشجویان طرح ولایت همراه با حضرت استاد مصباح داشتند بیانی دارند که در همان دوره به اصطلاح حاکمیت اصلاحات که بیشترین هجوم و ناجوانمردانهترین تهمتها و افتراها را نسبت به شخصیت نورانی آیتالله مصباح داشتند. حضرت آقا بیانی دارند با تعبیرات بسیار بلند و ایشان را شخصیت کمنظیری میدانند که مسائل اساسی اسلام و اندیشههای ناب اسلامی را عرضه میکند و در پیام مقام معظم رهبری هم همینها تاکید شده است. ایشان به عنوان فردی در بیان رهبری معرفی شدند که بعد از فقدان شخصیتهایی مثل علامه طباطبایی و شهید مطهری امروز نقش آنها را ایفا میکند. حضرت آیتالله مصباح حکیم جامعالاطراف بود و در تمام معنا به تمام اندیشه و شخصیت ایشان مانند علامه طباطبایی و شهید مطهری و شهید صدر نزدیک بود و شخصیت جامعالاطراف صاحب نظر و اندیشمند در همه جهات معارف دینی نیز از وی شخصیتی یکتا آفریده بود. برخی در فقه وارد هستند یا در بعضی جهات وارد هستند اما کسانی مثل علامه طباطبایی و شهید مطهری و شهید صدر و مرحوم علامه مصباح شخصیت جامعالاطراف فکری اسلامی باشد خیلی کم هستند و حضرت آقا فرمایشاتشان ناظر بر برجستگی ویژگی استاد مصباح است.
کتاب جامعه و تاریخ در همین خصوص است؟
بله. کتاب جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن، بخشی وارد فلسفه تاریخ و جامعه شده و آن را مقایسه کرده و دیدگاه قرآن را با دیدگاه بشری فلسفه علم مقایسه میکند و برجستگی دیدگاه قرآن و اندیشه اسلامی را نشان میدهد. بعد وارد مباحث جامعهشناسی میشود و مباحث جامعه شناسی را از دیدگاه قرآن مطرح میکند و نظرات دیگران را مطرح کرده و برجستگی اندیشه اسلامی را بر مبنای قرآن نشان میدهد و این کاری است که ایشان در حوزههای مختلف تفسیر انجام داده است کسی بدین شکل قبل ایشان وارد نشده و تا حالا چنین نمونههایی را نداشتهایم. اینکه استاد مصباح چه درخشندگی داشتند و چگونه اندیشه اسلامی را در این قالب عرضه کردند اهمیت زیادی دارد.
جامعیت شخصیتی آیتالله مصباح یزدی علیالخصوص بُعد فرهنگی و دینی چه تأثیری در گردآوری تفسیر داشته است؟
هر اندیشمند اسلامی و مسلمانی غیر از اینکه دغدغهاش فهم اندیشه اسلامی و بیان و ترویج آن است دغدغه بالاترش این است که مردم با اندیشه اسلامی نه تنها آشنا بلکه تربیت شوند و انسانها بر اساس رهنمودهای قرآن ساخته شود. ایشان یکی از قلههای برجسته علمی شیعه است که در این زمینه بسیار تلاش کرده و هم موفق عمل کرده است؛ همان سالهایی که در قم در محضر حضرت امام (ره) و آیتالله بروجردی و آیتالله بهجت و شخصیتهای دیگر تحصیل میکرد، همین فکر و همین روش را دنبال میکرده که معارف قرآنی و اهلبیتی را اشاعه دهد و در ساختن شخصیت اعتقادی فرهنگی طلبهها و عموم جامعه تلاش کرده است و مجموعه فعالیتهای ایشان در دهههای آخر 30 و اوایل نهضت امام که 60 سال گذشته دنبال کنیم میبینیم که تمام زیر و بم کارهای ایشان برای گسترش اندیشه صحیح اسلامی که برگرفته از معارف قرآن بوده و برای اشاعه این معارف و ساختن جامعه بر اساس قرآن بوده است. خیل عظیمی از شاگردانی که ایشان تربیت کرده است چه به صورت مستقیم و تحت مدیریت ایشان که در مراکز علمی و فرهنگی حضور دارند تقریباً همه آنها آدم خود ساخته و باتقوا و بصیر هستند. ایشان در هسته فرهنگی کشور از همان زمان تا زمان حیاتشان تلاششان بر این بوده که اساس و پایه کار، فرهنگ و تعلیم و تربیت است و در آثار و کارهای ایشان بیشتر میبینیم که انرژی خودشان را بر تقویت پایههای اخلاقی فکری جامعه گذاشتند هم در حوزه و هم در سطح عمومی جامعه که به همین جهت شخصیت ایشان از جنبههای سیاسی و مبارزاتی دیگر تحت تأثیر وجهه شخصیت فرهنگی ایشان قرار گرفته است. که این امر نیز در تفسیر جامع و شامل ایشان مشخص است.
جایگاه آیتالله مصباح در انقلاب اسلامی چه بوده است؟
آیتالله مصباح یک شخصیت فرهنگی بود که همت و سعی و تلاششان متمرکز بر تقویت بنیانهای فرهنگی انقلاب و تقویت و توسعه پایههای فرهنگی انقلاب بود. استاد مصباح را باید اندیشمند و نظریهپرداز برجسته اسلامی در دوره معاصر بعد از مرحوم علامه طباطبایی بدانیم. نسبت به جایگاه ایشان در انقلاب اسلامی باید بگویم بزرگترین نظریهپرداز و بزرگترین اندیشمند اسلامی معاصر در دوران انقلاب اسلامی به لحاظ فرهنگی بودند. یعنی پایههای فرهنگی و اعتقادی و فکری انقلاب را کسی به اندازه ایشان ارتقا نبخشیده و نه تئوریزه کرده و نه توسعه داده است.
گروه خبری سپهر فقدان این فیلسوف مجاهد و مفسر قرآن کریم را تسلیت میگوید و برای آن فقید سعید علو درجات را آرزو میکند.
شناسه خبر 34790