درباره چشم و همچشمی و آثار زیانبار آن
صورت خودت را با سیلی ســــرخ نکن!
سپهرغرب، گروه متن زندگی: از زیباترین و اخلاقیترین آموزههای دینی ما، قناعت و سپاسگزاری کردن از خالق یکتا و بیهمتاست.
اشخاصی هستند که به آنچه دارند و به دست میآورند و آوردهاند قانع و شکرگزار نیستند. این گونه افراد در اعتماد به نفس همیشه دچارمشکلات فراوانی هستند و همیشه چشمانشان به دنبال دیگران است. چون میخواهند خود را به سطح بالاتر از خودشان برسانند و مدام در این مقوله فکری سیر میکنند که اگر امکانات و شرایط بهتر و کاملتری داشته باشند از دیگران جلوترند و در جامعه موفقتر و کامرواتر هستند و به اهداف ریز و درشت خود رسیدهاند. به این ترتیب با چشم و همچشمی در صدد جایگزین کردن نداشتههای خود هستند. البته چشم و همچشمی همیشه هم بد نیست، ولی در راه و هدف درست و منطقی آن. اینکه شخص از لحاظ اینکه خود را به عزت نفس بالاتر و اعتماد به نفس بالاتر رسانده و از لحاظ دینی و اخلاقی از دیگران پیشی بگیرد همیشه کار پسندیدهای بوده است، و اینکه سعی کنیم از لحاظ علم، اخلاق و ادب بالاتر باشیم یک چشم و همچشمی بینظیر است. اما آنچه در این نوشته مدنظر داریم مفهوم رایج چشم و همچشمی است که متأسفانه آثار زیانباری بر زندگی فرد و اجتماع دارد.
ریشهها و جلوههای چشم و همچشمی
چشم و همچشمی دلایل متفاوتی میتواند داشته باشد. یکی از مهمترین دلایل این است که شخص همیشه و همه جا خود را با دیگران و بالاتر از خود مقایسه میکند. دریغ از آنکه در ماراتنی نابرابر شرکت کرده است. اینگونه افراد همیشه در زندگی شکست خورده و سرکوب شدهاند و همیشه از زندگی شخصی خود ناراضی هستند. چه بسا که افراد باید بدانند از لحاظ درآمد و دخل و خرج و امکانات و... همه با هم در جامعه فرق دارند و متفاوت هستند.
یکی دیگر از مسائلی که در رابطه با چشم و همچشمی وجود دارد سبک تربیت فرزند در خانه و خانواده است. کسانی که امیال و آرزوهایشان در خانواده سرکوب شده است و به نوعی نتوانستهاند به آرزوهای خود برسند و همه چیز را از دست رفته برای خود قلمداد کردهاند بعد از اینکه دستی از آستین درآوردهاند و به قول معروف دست چپ و راست خود را شناختهاند میخواهند با چشم و همچشمی امیال سرکوب شده خود را تحقق ببخشند و به آرزوی دیرینه خود برسند. گاهی جوانان، خانواده خود را با خانوادههای دیگران مقایسه میکنند، آن هم مقایسهای به غلط. در حقیقت آنها نباید گول ظاهر و ظواهر زندگی دیگران را بخورند. بعضیها صورت خود را با سیلی سرخ نگه میدارند تا بتوانند گلیم خود را از آب بیرون بکشند. اینکه دل به ظاهر زندگی دیگران ببندیم و بگوییم آنها از ما بهتر هستند و بیشتر دارند و بیشتر خرج میکنند کاملاً غلط است. ما از اساس و پایه زندگی هیچ شخصی اطلاع نداریم و هر کس به اندازه درآمد خود و توان مالی خود چرخ زندگیاش را میچرخاند و اینکه جوانان درآمد پدر خود را با پدران دیگران مقایسه میکنند اشتباه است.
چشم و همچشمی حتی در فرزندان در سنین ابتدایی هم کاملاً مشهود است. اینکه مادری به مشاور مراجعه میکند و میگوید که فرزندش بهخاطر اینکه دوست و همسن و سالانش وسایل بازیهای آنچنانی اعم از بازیهای کامپیوتری و... دارند و او از داشتن این وسایل محروم میباشد، نافرمانی و سرپیچی فرزند خود را عنوان میکند و اینکه فرزند حرف پدر و مادر را در خانه خریدار نیست. اینگونه فرزندان همیشه در چالشی سخت با خود و جامعه هستند و هیچگاه از زندگی خود راضی نبودهاند.
زندگی خود را با دیگران مقایسه نکنید
یکی از مواردی که باعث میشود زندگی کسانی که دچار چشم و همچشمی شدهاند آسیب ببیند و حتی منجر به طلاق شود این است که زندگی خود را با دیگران مقایسه میکنند. آنها میخواهند دخل و خرج خود را با دیگران مقایسه کنند. کارهایی که دیگران در زندگیشان انجام میدهند را دوست دارند انجام بدهند. دریغ از اینکه هر کس برای زندگی خودش با درآمد و خرج و هزینهای که دارد برنامهریزی میکند. شاید آنان درآمدشان بیشتر از شما باشد. بنابر این خرجشان هم بالاتر است. هیچگاه نباید در زندگی شخصی نگاهتان به زندگی ظاهری دیگران باشد و هیچگاه نباید ظاهر زندگی دیگران را با باطن زندگی خود مقایسه کنید. هستند کسانی که به خاطر چشم و همچشمی و بهخاطر اینکه در دید و اذهان اقشار جامعه خوب دیده شوند و به چشم بیایند دست به خیلی کارها میزنند و از خیلی راهها پول درمیآورند و کسب درآمد میکنند که گاهی آن درآمد میتواند شبههناک هم باشد چراکه همیشه این فکر را نمیکنید که شاید طرف مقابل شما ظاهرش را اینگونه نگه داشته است تا به قولی خود را از آب و تاب نیندازد و بگوید من هم هستم! اما وقتی در بطن و در درون خانهشان میروی واقعاً چیزی ندارند و فقط و فقط بر طبل خالی کوبیدن است.
زخمهایی که از چشم و همچشمی میخوریم
هستند کسانی که مخصوصاً افراد جوان و زوجینی که تازه تشکیل زندگی دادهاند بهخاطر چشم و همچشمی همسر خود را داخل منگنه میگذارند که تو هم باید مثل فلانی چنان کنی و بهمان کنی. هستند خانوادههایی که هنوز چند صباحی از تشکیل زندگیشان نگذشته منجربه جدایی و طلاق میشود.
یکی از مسمومترین و کشندهترین کارها در رابطه با چشم همچشمی زیر بار قرض رفتن است. افرادی هستند که بهخاطر اینکه خود را به پای زندگی و ظواهر زندگی دیگران بکشانند زیر بار قرض و وام میروند. این افراد همیشه مقروض این و آن هستند، چون هیچگاه چشم و همچشمی آنان پایانی ندارد.
از جمله مضرات چشم و همچشمی استرس و اضطراب است. کسی که نتواند خود را و زندگی خود را مثل زندگی دیگران بسازد ناخود آگاه استرس و اضطراب میگیرد و حتی دیده شده روانپریشی و گوشهنشینی از دیگر مضرات آن است. چون فرد همیشه در این فکر است که چه چیزی از دیگران کم دارد، چه کار باید بکند که نکرده و...، چون هیچگاه نه درآمدش و نه هزینهاش مطابق طرف مقابل نبوده و نیست، اینگونه افراد از لحاظ روانی پریشان میشوند و نمیتوانند درست زندگی کنند. پر خطرترین و خانمانسوزترین زیان چشم و همچشمی کسب مال حرام است. چراکه کارمندی که حقوق ماهانه مشخص و ثابتی دارد، کارگری که دستمزد روزانهاش تعیین شده است و کاسبی که درآمدش از فروش روزانه اجناس داخل مغازهاش میباشد مجبور است برای پر کردن هزینههای اضافی زندگیاش به درآمد حرام رجوع کند، اما امان از روزی که مال حرام وارد زندگی شخص شود، حال به هر نوعی که باشد پایه و بنیان خانه را از هم میپاشد.
چشم و همچشمی را درمان کنیم
اما هر دردی را درمانی است حتی دردهایی که جسمی نیستند. باید با تغییر نگرش و دید و باور خود بتوانیم بستر مناسبی برای از بین بردن این معضل فراهم کنیم. با کار بیشتر و خدمت به جامعه نه تنها باری از دوش جامعه برمیدارید و در خودکفا بودن کشور خود میکوشید بلکه سعی کردهاید با کار و تلاش درآمد بیشتری را بهدست بیاورید که با این کار خیلی راحتتر میتوانید دخل و خرج زندگی خود را متعادل کنید و هم اینکه باعث اشتغالزایی در جامعه شدهاید. وقتی بر این باور باشید که درآمد زیاد از کارکردن فرآوان و تلاش پیدرپی به دست میآید خیلی راحتتر میتوانید چرخ زندگی خود را بچرخانید، اما اینکه تلاش و کوششی نکنید و یک شغل معمولی داشته باشید که دخلتان با خرجتان یکی نباشد هیچگاه نمیتوانید هزینههای خود را مانند بالادست خود افزایش دهید و به ناچار به گناه و حرام و اشتباه و عدم آسایش روح و روان میافتید. البته کار وتلاش هم حدی دارد و قرار نیست فقط برای کارکردن زندگی کنید. بهتر است نیازهای خود را تعدیل و معقول کنید تا به دام مصرفگرایی و چشم و همچشمی نیفتید.
رقابت با افرادی که از لحاظ معنوی و اخلاقی و اجتماعی از ما بالاتر هستند خیلی هم خوب است. اینکه یاد بگیرید چگونه خود را از لحاظ معنوی ارتقا بدهید، اینکه سطح آگاهی و شناخت خود را بالا ببرید. اینکه چگونه بتوانید دانستههای خود را افزایش دهید و... اینها میتواند چشم و همچشمی و رقابت خوب باشد. اینکه فرد بتواند خود را بشناسد و بداند که کیست و از کجا آمده و چه مسئولیتی دارد و باید در این دنیا چه کارهایی انجام بدهد و از چه کارهایی را پرهیز کند و چگونه سطح آگاهی خود را بالا ببرد، در این موارد اگر خود را با دیگران مقایسه کنیم، خیلی هم خوب و یک چشم و همچشمی پسندیده است.
بیاییم از طفولیت به کودکانمان ارزشها و آموزههای دینی و درست را آموزش بدهیم و تنها به یادگیری در مدرسه و فضای مجازی اتکا نکنیم چراکه در اکثر مواقع خانوادهها نقش مؤثرتری در نظام تعلیم و تربیت رسمی دارند.
شناسه خبر 48905