سپهرغرب، گروه خانواده - طاهره ترابیمهوش: در گفتوگو با جمعیتشناس مشخص شد؛ در اغلب موارد نتیجه خانوادههای تکفرزندی چیزی جز والدین سالمند با فرزندان بیمسئولیت نخواهد بود.
یکی از پدیدههایی که خانواده امروز با آن دسته و پنجه نرم میکند، موضوع کمفرزندآوری یا بیفرزندی است، امری که به عقیده کارشناسان با پیروی مردم از یک سبک زندگی نهچندان درست، در خانوادهها رخنه کرده. در سالهای اخیر در میان بسیاری از زوجهای جوان اطرافمان نیز تمایلی به بیفرزندی یا بسنده کردن به یک فرزند را مشاهده کرده و همیشه هم تعدادی جمله تکراری را بهعنوان دلیل شنیدهایم.
داشتن مشغلههای فراوان، ادامه تحصیل، حفظ موقعیت شغلی، فعالیتهای متنوع، کمبود وقت و مشکلات اقتصادی ازجمله مواردی است که معمولاً زوجهای جوان خود را با آن قانع کرده و پدیده کمفرزندی یا بیفرزندی را رقم میزنند، اما اگر به برخی تبعات این موضوع که حتی میتواند برای والدین ترسناک هم باشد توجه شود، بهانههای والدین نیز رنگ باخته و تصمیمشان برای انتخاب کمفرزندی تغییر خواهد کرد.
از سوی دیگر باتوجه به حرکت جمعیت کشور به سمت سالمندی، تجسم تصویر آینده کشور چندان دشوار نخواهد بود. تصویری که از وجود جمع زیادی از والدین سالمند که در تنهایی به سر برده و فرزندی برای حمایت عاطفی و معنوی از آنان وجود ندارد تا چندین دهه آینده خبر میدهد.
بر این اساس با توجه به اهمیت موضوع برآن شدیم تا با جمعیتشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران گفتوگویی ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید:
شهلا کاظمیپور با بیان اینکه اگر بخواهیم کاهش فرزندان در خانوادههای ایرانی را بهصورت روندی بررسی کنیم شاهد خواهیم بود که میانگین تعداد فرزندان در خانوادههای ایرانی طی 40 سال اخیر از 6 تا هفت فرزند به 1.6 رسیده، گفت: این بدان معناست که هر 10 خانواده تنها 16 فرزند دارند.
وی با تأکید بر اینکه البته این تعداد فرزند برای خانوادههای جدید شکل گرفته طی این چهار دهه مصداق پیدا میکند تشریح کرد: در این بین همچنان داریم خانوادههایی که از نسل قبل بودند و در آنها هفت یا هشت فرزند را شاهد بودیدم که این تعداد در نسل بعد به پنج یا 6 فرزند تقلیل یافته است.
وی با اشاره به اینکه طبق مطالعاتی که انجام دادیم مشخص شد طی چند دهه گذشته جامعه ایران با تحولات خاصی روبهرو بوده؛ نخست اینکه جوانان دیر ازدواج کرده و میزان تجرد قطعی در بین دختران و پسران افزایش یافته، ابراز کرد: نکته بعدی آنکه همین افراد برای بچهدار شدن هم دیر اقدام میکنند.
این عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با اشاره به اینکه طبق مطالعاتی که شخصاً انجام دادهام در گذشته میانگین فاصله بین ازدواج تا فرزندآوری تنها یک سال بود، تشریح کرد: در حال حاضر این عدد به بیش از چهار سال افزایش یافته است.
کاظمیپور با اشاره به عواقب این تحولات در جامعه ایران طی چند دهه گذشته و حتی آینده، گفت: نخستین پیامد، کاهش تعداد فرزندان خانوار است که عواقب متعددی را در پی خواهد داشت و دیگری افزایش احتمال ناباروری است زیرا با تأخیر در ازدواج و تعلل در فرزندآوری از سن باروری بالقوه زنان یعنی سن20 تا 30 گذر میکنیم که این امر در افزایش ناباوری بین خانوارها بیتأثیر نخواهد بود.
وی با تأکید بر اینکه این موضوع حتی در ناباروری پسران نیز بیتأثیر نبوده که البته با افزایش بیبند و باریها در جامعه مرتبط است، خاطرنشان کرد: همه این موارد باعث شده که در بین زوجین جوان ایرانی، شاهد سه حالت بیشتر نباشیم. نخست اینکه بخشی از این خانوادههای نوبنیاد یعنی حدود 10 تا 15 درصد، دیگر علاقهای به بچهدار شدن نداشته و تصمیم دارند بدون فرزند زندگی خود را ادامه دهند.
این دانشآموخته جامعهشناسی و جمعیت با تأکید بر اینکه بخشی نیز تنها بهدنبال داشتن یک فرزند هستند و یا اینکه به لحاظ سنی بعد از فرزند نخست دچار ناباوری شده و یا آنکه مشکلات اقتصادی امکان بچهدار شدن را به آنها نمیدهد، گفت: بخش سوم خانوادههایی هستند که دو تا سه فرزند دارند.
کاظمیپور با اشاره به اینکه در مصاحبههایی که با دختران و پسرانی که دیر ازدواج کرده و دیر بچهدار شدهاند، داشتیم نشان میدهد عمده تعلل آنها به عدم شناخت و اعتماد بازمیگردد، اظهار کرد: مسئله این است که این تعللها خود باعث میشود که در اصل استحکام خانواده دچار تزلزل شود.
وی با تأکید بر اینکه تعلل در این دو امر مهم خود یکی از دلایلی است که منجر به افزایش تعداد آمار طلاق در کشور شده تشریح کرد: آنچه مسلم است اینکه وقتی فرزندی در خانواده وجود داشته باشد میزان سازش در بین زوجین و خانوادههای آنها افزایش پیدا میکند.
این دانشآموخته جامعهشناسی در ادامه با اشاره به عواقب تکفرزندی تشریح کرد: موضوع این است که نهتنها این بچهها در آینده در نبود خواهر و بردار تنها خواهند بود بلکه در تبحرهای اجتماعی نیز دچار نقص میشوند زیرا با خواهر و برادر زندگی کردن توامندیهایی را در فرد ایجاد میکند که هیچگاه در تکفرزندان ایجاد نمیشود.
کاظمیپور با بیان اینکه این گونه فرزندان در اغلب موارد احساس مسئولیت کمتری در قبال دیگران دارند، افزود: در سطح کلان جامعه نیز همگان بر این امر واقف هستند که وقتی شاهد کاهش باروری هستیم رشد جمعت کم شده چنانکه در جامعه ایران نیز از سال 65 به بعد شاهد سیر کاهنده رشد جمعیت هستیم به طوری که از 3.9 درصد در دهه 55 تا 65 بهتدریج این رقم کاهش یافته و در حال حاضر رشد جمیعت در ایران به زیر یک درصد رسیده است.
وی با اشاره به اینکه اگر این روند ادامه پیدا کند پیشبینیهای ما نشان میدهد سال 1420 تا 1425 رشد جمعیت ایران به صفر خواهد رسید، اذعان کرد: حتی متعاقب آن ممکن است رشد جمعیت منفی شود.
این جمعیتشناس با بیان اینکه کاهش رشد جمعیت و صفر یا منفی شدن باعث میشود بار تکفل افزایش پیدا کند، تشریح کرد: این امر در کاهش جمعیت فعال جامعه و افزایش سیر فزاینده سهم سالمندان در جامعه نقش مؤثری ایفا میکند.
کاظمیپور با تأکید بر اینکه در این شرایط جوانان جامعه که دارای جمیعت اقلیت نیز هستند میبایست تعداد زیادی از سالمندان را به لحاظ اقتصادی، اجتماعی و سلامت تحت حمایت خود قرار دهند، افزود: علاوه بر این در فضای کلانتر بار صندوقهای بازنشستگی افزایش پیدا خواهد کرد.
وی با اشاره به اینکه در بعد خانواده نیز یقیناً تکفرزند بودن در بعد شخصیتی و زندگی اجتماعی این بچهها تأثیرگذار خواهد بود، تشریح کرد: بنده بارها در صحبتهایم به این مسئله اشاره کردم که در بسیاری از مواقع و در گذشتههای دور نیز ما با خانوادههایی مواجه بودیم که سطح زندگی آنها به گونهای تعریف شده بود که یک یا نهایتاً دو تا سه فرزند داشته باشند اما مسئله این است که در حال حاضر داشتن فرزند کمتر به یک امر همگانی در جامعه بدل شده و به یک همگرایی رسیده است.
این عضو هیئت علمی دانشگاه تهران ادامه داد: این در حالی است که بسیاری از این خانوادهها هنوز از سبک فرزندپروری یک یا دو فرزندی آگاهی ندارند و بیشترین آسیب مترتب همان فرزند خواهد بود.
کاظمیپور ادامه داد: این بدان معناست که از بعد روانشناسی، فردی که بهدلیل ساختار خانوادگی از گذشته در خانواده کمجمعیت زندگی کرده، نسبت به افرادی که حاصل خانواده چندفرزندی هستند، برای تربیت صرفاً یک بچه از داشتههای فکری بیشتری برخوردار است چراکه از لحاظ زیست اجتماعی و روانی آمادگی بیشتری دارد و در فرزندپروری موفقتر عمل خواهند کرد.
وی با تأکید بر اینکه در بسیاری از مواقع خواستههای تکفرزندان و یا خانوادهایی با دو فرزند با خانواده چندفرزندی متفاوت است تشریح کرد: بیشتر در خانواده پرجمعیت موضوع مقایسه بسیار کمرنگتر است اما در خانوادهای که یک بچه دارند این مقایسه با دیگر تکفرزندان در اطرافیان نمو بیشتری پیدا میکند.
این جامعهشناس با تأکید بر اینکه وقتی خواسته یک فرزند در خانوادهای که پیشتر از سبک تربیتی تکفرزندی برخوردار نبوده تأمین نمیشود او دچار سرخوردگی خواهد شد، افزود: از طرفی این ممکن است به آنها بیش از حد رسیدگی شود که این امر در کاهش مسئولیتپذیری بسیار مؤثر واقع خواهد شد.
کاظمیپور تأکید کرد: در حال حاضر اگر تحققی درخصوص تأخیر در ازدواج داشته باشیم این امر مشخص خواهد شد که بخشی از این افراد، همان تکفرزندان خانوادههایی هستند که به لحاظ مسئولیتپذیری با ضعف شخصیتی مواجهاند و همین امر آنها را از ورود به عرصه ازدواج منع میکند.
شناسه خبر 76527