استادیار گروه الهیات دانشگاه بوعلیسینا:
شاخصه وجودی حضرت معصومه (س) سوق دادن انسان به توحید است
سپهرغرب، گروه دین و اندیشه- سمیرا گمار: عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلیسینا گفت: دین اسلام سرآمد همه ادیان بوده و برای توحید و لا اله الا الله عظمت قائل است اگر هم ما برای اهلبیت عصمت و طهارت عظمتی قائلیم که باید هم قائل باشیم و برای فرزندان معصوم آنها مثل حضرت معصومه سلامالله علیها، شاخصه و وجهه وجودیشان این است که انسان را به سمت خدا و توحید سوق میدهند، باید به این نکته توجه کرد.
مکتب تشیع سه شاگرد ویژه دارد؛ حضرت عباس علیهالسلام، حضرت زینب و حضرت فاطمه معصومه سلامالله علیهما؛ جایگاه این سه بزرگوار در بین شیعیان، بسیار ویژه بوده و بررسی منابع دینی نشان میدهد با تمام فضائلی که حضرت عباس (ع) و حضرت زینب (س) دارند، از لحاظ احادیث معصومان، ویژگیهای منحصر بهفردی به حضرت معصومه سلامالله علیها اختصاص یافته است؛ به طوری که در روایت آمده که امام صادق علیهالسلام فرمود: «... وَ لَنا حَرَماً و هُو قُمُّ و سَتُدْفَنُ فیها اِمْرَأَةٌ مِنْ وُلْدی تُسمَّی فاطِمَةَ، مَنْ زارَها وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ؛ یعنی برای ما حرمی است و آن شهر قم است و بهزودی زنی از فرزندان من در آن جا دفن میشود که نامش فاطمه است؛ هرکه او را زیارت کند، بهشت برایش واجب است».
با توجه به این حدیث و نظائر آن، سؤال این است که این همه فضیلت از کجا سرچشمه میگیرد؟ آیا بهدلیل آنکه حضرت معصومه (س) دختر امام، خواهر امام یا عمه امام است؟ اگر بگوییم تمام دلیل رشد ایشان این مسئله است پس جعفر کذاب که فرزند، برادر و عموی امامان معصوم علیهمالسلام بود، اما دچار انحراف شد، چطور قابل توجیه است؟ بنابراین باید بهدنبال محور دیگری باشیم و آن، امتیاز حضرت معصومه (س) در همراهی با امام معصوم (ع) تا پای جان بود، همان رفتاری که اوجش را در اصحاب امام حسین (ع) مشاهده میکنیم و حضرت زینب سلامالله علیها نیز اینچنین بود. نه یک قدم جلوتر و نه یک قدم عقبتر از امام. عنصری که ما امروز بیش از هر زمان دیگری در عصر غیبت به آن احتیاج داریم.
با ذکر این مقدمه آنچه در ادامه میخوانید گفتوگوی خبرنگار گروه خبری سپهر با استادیار گروه الهیات دانشگاه بوعلیسینا و عضو هیئت علمی این دانشگاه است که مطالعات و پژوهشهای گستردهای در منابع دینی خاصه «صحیفه سجادیه» دارد. جایگاه حضرت معصومه (س) و موانع رسیدن به توحید را در این گفتوگو به تشریح بیان کرده و از نیازهای جامعه امروز در توسل و توجه به جایگاه این بانوی عزیز میگوید که در ادامه مشروح آن میآید:
حضرت معصومه به گواه کلام معصومین یک شخصیت علمی است
دکتر محمدرضا فریدونی در ابتدای سخنان خود گفت: حضرت معصومه سلامالله علیها یک شخصیت علمی بوده و ما در میان سلسله راویان احادیث معصومین، نام حضرت معصومه (س) را میبینیم یعنی از ایشان روایت نقل شده که از جایگاه علمی ایشان حکایت میکند.
موسیبن جعفر در وصف او فرمود: من به فدایش بشوم...
وی ادامه داد: برای نمونه در منابع دینی داریم که وقتی امام موسی بن جعفر (ع) خودشان تشریف نداشتند و شنیدند که عدهای آمده و در حوزه مسائل دینی سؤالاتی داشتهاند و حضرت معصومه پاسخ آنها را دادهاند، عبارتی که فرمودند این بود: «من به فدایش بشوم» این عبارت از زبان معصوم بسیار عمیق است و مقام علمی این بانوی کریمه را حکایت میکند.
زیارتنامه توحیدی حضرت معصومه (س)
عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلیسینا سپس تصریح کرد: ما کمتر این مورد را داریم که یک امام معصوم زیارتی را در مورد فرزندان، برادران، خواهران و... انشاء کرده باشد، اما میبینیم که زیارت حضرت معصومه (س) از جانب امام رضا (ع) انشاء شده؛ نکته قابل توجه این است که زیارتنامه با تسبیح حضرت زهرا (س) شروع میشود یعنی اللهاکبر، سبحانالله و الحمدلله که بیانگر نکته توحیدی است که زیارت با تکبیر، تسبیح و تحمید خدای متعال شروع میشود.
تمام اهلبیت (ع) زائر حضرت معصومه (س) هستند
فریدونی اظهار کرد: در تعبیر یکی از بزرگان هست که امام صادق (ع) در مورد حضرت معصومه فرموده که ما حرمی داریم و حرم ما در قم است؛ یعنی تمام اهلبیت (ع) زائر حضرت معصومه (س) هستند و شاید این حدیث میخواهد شیعیان را متوجه قم کند تا دلهای مشتاق برای زیارت حضرت مشرف شوند.
وی این را هم گفت که برخی از اساتید ما معتقد بودند، تمام قم برکت دارد یعنی علاوه بر حرم، خود شهر قم و آن خاک هم معنویت خاصی داشته و حضرت معصومه سلامالله علیها با آن نورانیت جایگاه بلندی برای شفاعت کردن شیعیان و محبان امیرمؤمنان علیهالسلام دارد.
این استاد دانشگاه اظهار کرد: ثوابهایی که برای زیارت حضرت معصومه (س) گفتهاند نیز نکات عجیبی دارد؛ مثلاً امام رضا علیهالسلام فرمودهاند کسی که حضرت معصومه (س) را در قم زیارت کند گویا مرا زیارت کرده، یا اینکه در روایت داریم ثواب زیارت ایشان بهشت است. این مسائل جایگاه حضرت را نشان میدهد که نباید به سادگی از کنار آن عبور کرد.
توجه به تجربههای صادقانه بزرگان دین
فریدونی متذکر شد: توجه به این احادیث و روایات از یک طرف و تأمل در تجربههای صادقانه و عینی بزرگان ما از مرحوم آیتالله بهجت، آیتالله مرعشی نجفی و... و نحوه برخوردشان با حضرت معصومه (س) حکایت از جایگاه والایی دارد؛ برخی از بزرگان بعد از اذان صبح، یا قبل از اذان صبح زائر حضرت بودند و با توسل و تضرع در حرم حضرت گرههای علمی و غیرعلمی خود را میگشودند. در کتب ملاصدرا هم نقل شده که «من هرگاه دچار مشکلی میشدم به زیارت حضرت معصومه سلامالله علیها میرفتم.» پس تجربه حکما و بزرگان و اهل حدیث به زیارت و توسل به دختر حضرت موسیبن جعفر (ع) نشان میدهد ما با چه شخصیت عظیمی مواجه هستیم.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با این بیان که دین یک حقیقت و ریشه دارد، توضیح داد: حقیقت، ریشه و روح دین مثل خون در رگها در تمام زوایا جریان دارد؛ دین اسلام سرآمد همه ادیان بوده و برای توحید و لا اله الا الله عظمت قائل است اگر هم ما برای اهلبیت عصمت و طهارت عظمتی قائلیم که باید هم قائل باشیم و برای فرزندان معصوم آنها مثل حضرت معصومه سلامالله علیها، شاخصه و وجهه وجودیشان این است که انسان را به سمت خدا و توحید سوق میدهند، باید به این نکته توجه کرد.
بهطورکلی انسانها اثری از دارایی حق هستند
استادیار گروه الهیات دانشگاه بوعلیسینا اذعان کرد: اگر ما میخواهیم یک جامعه دینی داشته باشیم و زوایای دیگر دین را ببینیم باید مخاطب را به خدا و عظمت او سوق دهیم؛ اینکه یک عظمت لایتناهی بیکران بر همه عالم تسلط دارد و در عین حال در آن جاری است. باید به این نکته توجه داشته باشیم که یک حقیقتی وجود دارد و یک مبدأ و معادی؛ وقتی این مطلب مطرح شد طبیعتاً هر انسانی را در نظر بگیرید چون بهواسطه «نفخت فیه من روحی» شعاعی از روح خدا در او هست، به سمت حقیقت میرود، چراکه به طور کلی انسانها اثر دارایی حق هستند.
فریدونی سپس ادامه داد: اگر ما میخواهیم نکاتی از شخصیتهایی همانند امیرالمؤمنین (ع)، حضرت زهرا (س)، حضرت معصومه (س) و... را مطرح کنیم باید این قصه را به مخاطب بگوییم؛ اینکه عظمت این بزرگواران به خاطر روح توحیدی آنها است. البته حرف درستی است و کسی که میخواهد این پیام را منتقل کند و شیوهای که بهکار میگیرد هم مهم است، این سخنان باید درست و در هنرمندانهترین شکل خود توسط شخصی که خودش عامل است مطرح شود که اگر اینطور باشد مخاطب ما که شمر و معاویه نیست با آن حقیقت روح تحت تأثیر قرار میگیرد.
رفتار متدینانه اهلبیت علیهم السلام همان دین است
وی تأکید کرد: نکته دیگری که باید به آن توجه کرد این است که نیاز صحیح زمانه ما برای شناخت این بزرگواران چیست؟ آنها را برای مخاطبان خود معرفی کنیم. ما باید بدانیم رفتار متدینانه اهلبیت علیهمالسلام همان دین بوده و جدای از دین نیست، اگر میخواهیم با دین آشنا شویم رفتار متدینانه معصومین چیزی جدای از دین نیست، همان دین است که با قول و فعلشان تفسیر میشود.
هوی و هوس، پیروان ادیان و ضعف علم؛ حقایق را میپوشاند
عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلیسینا در ادامه سخنان خود خاطرنشان کرد: در این زمانه سه چیز باعث شده افراد متوجه حقایق دینی نشوند نخست شهوات و هوسرانیها که هدیه نفس و شیطان و جهان غرب است، غرب نه به معنای جغرافیایی، غربی که خدا در آن غروب کرده. خدای وهمی و پنداری که حقیقت خارجی ندارد. هواپرستی باعث میشود ما هر الگوی مهمی را هم به افراد معرفی کنیم نبینند؛ یعنی چشم دارد اما نمیبیند، گوش دارد اما نمیشنود، قلب دارد اما نمیفهمد. پس پیروی از هواها فهم حقایق را ناممکن و دشوار میکند.
فریدونی اضافه کرد: نکته دوم این است که باید تفهیم کرد رفتارهای پیروان دین از حقیقت دین جدا است؛ اینکه قول و فعل پیروان دین همان دین نیست، طبیعتاً اشکالاتی در دینداری افراد وجود دارد و تفاوتهایی هست، این فهم را حتماً باید به مخاطب داد بهویژه از همان سنین راهنمایی و دبیرستان، این را هم در نظر گرفت که اگر کسی با من مخالف است با خدا و قرآن و امیرالمؤمنین مخالف نیست.
شک و شبههها ایمان را میتراشد
وی در خصوص سومین نکته از حائل بین انسان و حقیقت بیان کرد: انسانی که قدرت و قوت علمی ندارد نباید خودش را در فضای شبهه قرار دهد؛ الآن فضای مجازی و رسانههایی که در دسترس همه است برای نفسهایی که آماده نیستند مشکلساز شده، شک و شبههها ایمان را میتراشد. باید خود را به علم مجهز کرد تا آسیب ندید.
آزادی انسان در بندگی خداست
این مفسر صحیه سجادیه بیان کرد: جامعه امروز هرچه به آستان حضرات معصومین نزدیکتر شود خوشبختتر است؛ حرفهایی که بعد از رنسانس و در دوره مدرنیسم تحت عنوان آزادی مطرح شد حقیقت و پشت پردهاش آزادی انسان از خدا است؛ یعنی انسان در بند بندگی خدا نباشد. در حالی که اگر انسان بداند خدا اول است و آخر، و ظاهر است و باطن و تمام حقایق در بندگی خدا نهفته که عین آزادی است از چیزی که غرب تعریف میکند رها میشود.
فریدونی در بخش پایانی سخنان خود گفت: غربیها به حکم خدا میگویند محدودیت؛ فهم دین را محدود به فهم خود میکنند و فریاد میزنند مسلمان نباش و پیرو مکاتب جدید باش. حالا اگر ما زن و مرد را یکسان دانستیم، این یکسانی و برابری کرامت آنها را ارتقا میدهد؟ من به شما میگویم خیر؛ آزادی و عدالتی که در مکاتب غیر الهی بر آن تأکید میشود از معنای خود فاصله گرفته. آزادیای که آنها میگویند یعنی آزاد از خدا. در حالی که ما میدانیم اگر راه را میخواهیم باید در بند خدا باشیم و چه کسی از معصومین و حضرت معصومه (س) شایستهتر هستند برای اینکه با توسل به وجود آنها به این مهم برسیم؟
شناسه خبر 82271