شناسه خبر:90753
1403/10/18 13:33:31

در ساختارهای مدیریتی، انتخاب افراد بر مبنای شایستگی و تخصص، یکی از کلیدی‌ترین عوامل موفقیت و کارآمدی سازمان‌ها است؛ بااین‌حال بررسی‌ها نشان می‌دهد که در بسیاری از سیستم‌ها، به‌ویژه در نظام‌های دولتی، چرخه‌ای از مدیران غیر نخبه به‌وجود آمده که فرصت رشد و مدیریت را برای افراد شایسته محدود کرده‌اند. به‌ویژه در کشور ما با هر انتخاباتی چه شورای اسلامی شهر، چه مجلس و چه ریاست‌جمهوری، گروه‌های رسمی و غیر رسمی مناسب با گرایش پیروز، فعال می‌شوند که نمایندگان خودشان را در جایگاه‌های مختلف بگمارند؛ این بدان معنا است که عموماً در کشور ما با به‌روزرسانی چرخه پخمگانی مواجه هستیم! این درحالی است که اگر جامعه بدون سیاست‌زدگی کار را به نخبگان بسپارد، بسیاری از مشکلات حل می‌شود؛ چراکه تجربه ثابت کرده بسیاری از مشکلات در حوزه‌ مدیریتی لزوماً به‌خاطر خصومت پیش نمی‌آید، بلکه چون بسیاری افراد در اندازه و قامت جایگاهی نیستند که تصاحب کرده‌اند، نمی‌توانند از عهده بدیهی‌ترین مأموریت‌ها برآمده و بسیاری از کارها زمین می‌ماند، به‌نحوی که با گذر زمان به بحران برای جامعه تبدیل می‌شوند.
اما اگر ذره‌ای برای ایران دلمان بتپد، سفارش و فشار فلان حزب و بهمان گروه را نپذیرفته و به معنی واقعی کلمه، نخبگان را برای تصدی امور انتخاب کرده و بدین‌ترتیب چرخه‌ای ایجاد می‌کنیم که از چرخش آن حال زندگی مردم خوب می‌شود؛ به‌عبارت دیگر می‌توان گفت چرخه نخبگانی به فرایندی اشاره دارد که طی آن مدیران و تصمیم‌گیرندگان از میان افراد نخبه و توانمند انتخاب می‌شوند. در این چرخه، معیارهایی نظیر دانش تخصصی، تجربه مرتبط، توانایی رهبری و شایستگی‌های اخلاقی نقش تعیین‌کننده دارند؛ هدف از این رویکرد، جلوگیری از تکرار مدیرانی است که بدون عملکرد مؤثر در موقعیت‌های مختلف جابه‌جا می‌شوند.
نبود این چرخه به گسترش فرهنگ بی‌توجهی به شایستگی‌ها منجر می‌شود؛ زمانی که افراد براساس روابط، سیاست‌های جناحی یا سهم‌خواهی انتخاب می‌شوند، خروجی نظام مدیریتی به کاهش بهره‌وری، تصمیم‌گیری‌های نادرست و از دست رفتن سرمایه‌های انسانی منجر خواهد شد. متأسفانه ضعف توجه مدیران ارشد به موضوع حیاتی چرخه نخبگانی در انتصابات باعث شده است در بسیاری از حوزه‌ها سطح مدیریتی دستگاه‌ها تنزل کرده و افراد مختلف با این رؤیا که دستشان به جایی بند شود، آویزان احزاب و گروه‌ها شده و بدین‌ترتیب در بعضی موارد در اوج ناشایستگی مسئولیت‌هایی به‌عهده می‌گیرند که فقط برای آن‌ها رزومه‌ساز شود و به‌زودی جایگاه بالاتری را تصاحب می‌کنند و مهم‌ترین آسیبی که ادامه این روند علاوه‌بر زمین ماندن امور به‌جای می‌گذارد، نخست ناامیدی مردم از اصلاح امور بوده و دیگری ناامیدی افراد شایسته از داشتن فرصت برای ارائه خدمت با کیفیت به مردم است.
اما ازجمله راهکارهایی که می‌تواند جامعه را از طاعون عدم شایسته‌سالاری نجات دهد، موارد ذیل است:
1. شفافیت در انتصابات: ایجاد سامانه‌های شفاف برای بررسی سوابق و توانایی‌های مدیران.
2. ایجاد نظام ارزیابی مستمر: سنجش عملکرد مدیران براساس شاخص‌های مشخص.
3. توسعه برنامه‌های تربیت مدیران: سرمایه‌گذاری روی آموزش و آماده‌سازی نخبگان برای پذیرش مسئولیت‌های مدیریتی.
4. مقابله با رانت‌سالاری: حذف رویه‌های غیر شفاف در انتصاب‌ها.
از موارد مذکور آنچه به نظر می‌رسد زودتر باعث اصلاح امور می‌شود، ایجاد نظام ارزیابی مستمر است؛ به‌نحوی که افرادی که مشتاقانه به دنبال پست‌های مدیریتی می‌دوند و به هر کسی رو انداخته و آویزان افراد می‌شوند، بدانند که به‌طور منظم و دقیق درباره حوزه مأموریتی آن‌ها سؤال می‌شود و با گفتاردرمانی و برگزاری همایش و نمایش، نمی‌توانند خود را مدیر کارآمد نشان دهند.
در برخی موارد در پایان دوران مسئولیت یک مدیر و در آستانه کوچ به اداره بعدی در جلسه تودیع و معارفه، از ایثارگری‌هایشان او با اهدای سکه، تابلوفرش و کارت هدیه، تقدیر می‌شود! اما درواقع آن اداره و نهاد مانده است و کوهی از کارهای انجام‌نشده که اگر کارآمدی ملاک بود، بسیاری از آن‌ها انجام گرفته و گره از کار مردم باز شده بود.
چرخه نخبگانی در مدیریت نه‌تنها به کارآمدی سازمان‌ها کمک می‌کند، بلکه اعتماد عمومی را نسبت به نظام حکمرانی افزایش می‌دهد. امروز بیش از هر زمان دیگری کشور نیازمند مدیرانی است که با نگاه کارشناسانه و رویکرد علمی، چالش‌ها را مدیریت و فرصت‌ها را شناسایی کنند.

شناسه خبر 90753