گاهی برای فهم، اقدام و پیشرفت در عرصه‌های مختلف، به‌خصوص حیطه شناختی، ضروری است که با مهندسی معکوس، دریابیم که راه درست کدام است؛ یعنی ببینیم دشمنان کدام سو را نشانه رفته تا بفهمیم همان جهت صحیح است و به قول شهید محمدابراهیم همت «نگاه کنیم آتش دشمن کدام سمت را می‌کوبد، بدانیم همان جبهه خودی است.» آنچه با رفتار امیدآفرین دولت مردمی شهید رئیسی، می‌رفت تا زمینه‌های پیروزی‌های بیشتری برای کشورمان فراهم شود.
به نظر می‌رسد بدخواهان ایران اسلامی در رأس برنامه‌های خود، یأس‌آفرینی، دزدی و ترور نخبه‌های ایران اسلامی را قرار داده‌اند؛ به‌طوری که اخیراً شیطان بزرگ فراخوانی داده و دنباله‌هایش در داخل کشور شیوه‌ای به کار می‌بندند که با ایجاد یأس درباره داخل ایران اسلامی و شیرین جلوه دادن انتخاب کشورهای اروپایی و غربی به‌عنوان محل اقامت، ضربات دیگری به‌خصوص بعد از به بن‌بست رسیدن درباره فلج کردن کشورمان با تحریم اقتصادی، بر ما وارد کنند.
استکبار جهانی با رهبری آمریکا از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی می‌خواست به سرمایه‌های ارزشمند ایران اسلامی القا کند «شما نمی‌توانید» و درصورتی موفق می‌شوید که دنبال ما بیایید؛ درست خلاف همان بیان پُرمعنای «ما می‌توانیم» که همواره در کلام گهربار بنیان‌گذار جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی (ره) بارها تکرار شد و اکنون که برای قاطبه متفکرین و منصفین در عرصه‌های جهانی ثابت شده که ایران با بهره‌گیری از نخبگان داخلی روزبه‌روز درحال پیشرفت است، می‌خواهد با دزدی‌های بیشتر در بخش سرمایه‌های انسانی، ترقی ما را تا جای ممکن به تأخیر بیندازد و امروز این ما هستیم که باید به توصیه امام خمینی (ره) با چشمی باز توجه کرده و مقابل دشمن در ابعاد مختلف، بینش و رفتاری هوشیارانه داشته باشیم و نگذاریم یأس‌آفرینی‌های بیشتر تداوم یافته و نیروهای انسانی پُرتوان از دسترس خارج شوند.
ما در ادامه مطالبات مقام معظم رهبری مدظله‌العالی موظف به شناسایی و حفظ نخبگان به‌صورت دوچندان شده‌ایم؛ چراکه بدخواهان کشورمان اخیراً برای جلوگیری بیشتر از تحقق چنین مطالبه هوشیارانه‌ای، فراخوان داده و بر راهزنی خود دامن زده‌اند. درنتیجه بر همه قوا به‌ویژه دولت چهاردهم، مدیران ارشد و میانی و دانشگاه‌ها و اولیای آینده‌سازان است که با دقت و پشتکار در شناسایی، حفظ، حمایت و تقویت نخبگان جوان کوشیده و نگذارند کسانی که کشور برای آنان ده‌ها سال هزینه کرده‌ است، در دامن افرادی قرار بگیرند که چپاولگری و شوم بودن آنان طی سال‌های متمادی بر این کشور تحمیل شده است.
مشاهدات و دقت در گفتار و رفتار بخش چشمگیر و قابل ملاحظه‌ای از تحصیل‌کردگان به‌ویژه در سطح تحصیلات تکمیلی، نشان می‌دهد چرب و شیرین تصنعی خروج از کشور به مذاق آنان خوش آمده و فکر می‌کنند مدینه فاضله آنان در جای دیگر است. این وظیفه در بخش اندیشه و رفتاری ما است که سراب غرب‌گرایی را برای آنان که متأسفانه بیشتر بر درآمد اقتصادی و زندگی شکمی و ظواهر فریبنده تکیه دارد، از بین ببریم و تبیین کنیم. باید با روشنگری اهمیت نگاه چندبُعدی به زندگی و سبک معقول آن را یادآوری کرده تا عمق نگاه و نظر ایشان به سویی ارزشمند توأم با تعریفی صحیح از فلسفه وجودی و خلقت انسان سوق داده شود که فکر نکننم اگر به درآمد بالایی برسند، قاطبه مشکلاتشان حل خواهد شد، إن‌شاءالله.