هانا آرنت انقلاب را بهعنوان ریشهکن کردن گذشته و نوسازی رادیکال مقارن با نوعی خشونت میداند و آن را مورد نقد قرار میدهد. صحبت از انقلابها که میشود، شاید هیچ قوم و جامعه معاصری به اندازه جامعه ایران نتواند در مورد این پدیده مملو از دانش تجربی حرف بزند و ملتی آن را با تمام وجود مانند کشور ما لمس نکرده است. اگر امروز بخواهیم آن نهال کوچک و لرزان که به درختی با ریشههای عمیق تبدیل شده است (اما همچنان در معرض آفتهای داخلی و خارجی است) را بررسی کنیم، بسته به اینکه از کدام منظر و با کدام متر و معیار درحال بررسی هستیم، به نتایج از ضعیف تا قویای خواهیم رسید. اقتصاد و فرهنگ و مسائل اجتماعی از قصههای پُراندوهی است که نسبتی با انتظارات جامعه و بانیان انقلاب ندارند؛ در حوزه علم و مسائل دفاعی و از همه مهمتر ایده ایران قوی و قدرتمند نیز نمره قابل قبولی میگیرند.
بعد از گذشت 40 و اندی سال از پیروزی انقلاب اسلامی، چرا باید وضعیت اقتصادی از زیرساختهای اقتصادی گرفته تا بسترهای تولید، کسب مجوزها، بانکداری پُرمسئله، قاچاق، بیکاری و تورم دامنهدار، همه از مسائلی باشند که ایرانیان با تمام وجود ناکارآمدی سیاستها و سیاستگذاران را در با بندبند وجودشان حس کرده و گاهی با حرکتهای اعتراضی به آن واکنش نشان دهند؟ فاصله طبقاتی و عدم توسعه اجتماعی در حوزههای مختلف که منجر به جرم و جنایت و رفتارهای مبتنی بر تعصبات قومی و قبیلهای در حوزه اجتماعی میشود، از مسائلی است که گاه به گاه با نمودهای خود، صورت زشتش را به جامعه نشان میدهد. حال سؤال اصلی این است که چرا باید اینگونه باشد؟ و از آن مهمتر چگونه باید این مسائل حل شوند؟ آیا انقلاب در ذات خود نسبت به این مسائل بدون موضع بوده یا در سیاستگذاری و اجرا اشتباه کرده است؟
به اعتقاد نگارنده، پاسخ همه این سؤالات یک جمله است و آن هم اینکه انقلاب 57 ایران به اندازه کافی انقلاب نبوده بلکه انقلاب اسلامی تکاملی است، بعد از سرنگونی حکومت پهلوی و به ثمر رسیدن انقلاب سیاسی، انقلابیون به دلایل متعدد که گاهی قابل قبول مانند جنگ و تحریم بوده و گاهی غیر قابل قبول مانند مصلحتاندیشی و رودربایستی و از همه مهمتر ماهیت پیچیده و بسیاری از مسائل که بارها و بارها پیچیدهتر از انقراض یک سلسله پادشاهی بود، اصولاً انقلابی نکردند.
انقلاب اسلامی ما در حوزه سیاسی منجر به نتیجه شد، اما انقلاب اجتماعی (بهجز حرکتهای خودجوش ناشی از جو انقلاب و شرایط جنگ دهه شصت) هنوز به پیروزی نرسیده است. انقلاب بانکی، انقلاب فرهنگی (جدا از حرکت نسبتاً ناموفق انقلاب فرهنگی دهه شصت) هنوز شکل نگرفته است. فاصله طبقاتی و سیاست ایجادکننده آن از محمدرضا پهلوی اگر پُرخطرتر نباشد، کمخطرتر نیست؛ نظام بانکی در تضاد با تولید و در خدمت برخورداران، از سلطنت کمآسیبتر نیست.
کجا هستند انقلابیونی که دانش و جهادگری انقلابیون 57 در حوزه سیاست را داشتند؟کجا هستند جریانات انقلابی فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی که کاخهای زر و زور فرهنگ و اقتصاد را زیرورو و انقلاب اسلامی 57 را کامل کنند؟
بله ما انقلاب کردیم، ولی نه به اندازه کافی و در ادامه باید آن را به کمال برسانیم.
شناسه خبر 52735