استاد جواد فروغی:
خلاقیت، قلب آموزش تأثیرگذار قرآن
سپهرغرب، گروه مشکات - عطیه صفیزاده: قاری بینالمللی قرآن کریم گفت: ابتکار در حوزه قرآن و روشهای تدریس آن میتواند انقلابی ایجاد کرده و مخاطبین زیادی را جذب فعالیتهای قرآنی کند؛ برخی میپرسند چرا جوانان و نوجوانان دچار آسیبهای اجتماعی میشوند؟ باید بگویم آنها مقصر نیستند، بلکه مقصر منِ فعال قرآنی هستم که نتوانستهام مفاهیم قرآنی را به آنها آموزش دهم.

سپهرغرب، گروه - عطیه صفیزاده : قرآن مجید بهعنوان کتاب آسمانی و معجزه جاوید پیامبر اسلام (ص)، کتاب هدایت بشر به سر منزل مقصود است. نقش انکارناپذیر آن در زندگی فردی و اجتماعی و حتی بینالمللی بشر، نمایان است.
اگر خوب از این کتاب شریف و برنامههای آن در زندگی خود استفاده کنیم، قطعاً محیطی سرشار از صفا و صمیمیت خواهیم داشت؛ هم سعادت دنیوی را کسب خواهیم کرد و هم به سعادت اخروی که هدف نهایی همه ما است، خواهیم رسید.
قرآن کریم از یکسو در هدفگذاری کلی رسالت پیامبران اهداف اجتماعی را در چشمانداز عمومی قرار میدهد و از سوی دیگر در احکام گوناگون حتی احکام عبادی، توجه به دمیدن روح اجتماعی در برابر منافع فردی، برجسته است. قرآن کریم تأثیری شگرف بر روابط اجتماعی مسلمانان از نژادهای گوناگون با یکدیگر و همچنین مسلمانان با دیگر پیروان ادیان و حتی با غیر مسلمانان دارد و صلح و آرامش شعار محوری این کتاب است. همزیستی مسالمتآمیز با یکایک انسانها فارغ از هرگونه تشخص و پایهگذاری جامعه سالم، از برکات آموزههای قرآنی بوده که در جایجای این متن وحیانی بر آن تأکید شده است.
بهدلیل اهمیتی که این کتاب الهی بر زندگی فردی و اجتماعی انسانها و کشور دارد، از زمان پیامبر اکرم تاکنون به روشهای مختلف به علاقهمندان آن آموخته میشده است؛ با مرور زمان فعالیتهای قرآنی از منازل و مساجد نقل مکان به مؤسسات قرآنی کرده است، کسب رتبههای برتر قاریان ایرانی نشاندهنده جایگاه خوب کشورمان است، اما به نظر میرسد در حوزه اثرگذاری و آموزش مفاهیم قرآنی، با چالشهایی مواجه هستیم.
نوجوانهای دهه 60 چهرههای قرآنی که برنامههای اجرای قرائت و حفظ قرآن را در تلویزیون اجرا میکردند، به یاد دارند. در این میان جواد فروغی، چهره نامآشنایی است که بیشتر در برنامههای تلویزیونی دهه 60 به قرائت قرآن مشغول میشد؛ این قاری قرآن کریم از آن زمان تا به حال بیشتر در برنامههای بینالمللی حاضر شده و فرصت کمتری برای اجرای برنامه قرآنی در رسانههای داخلی داشته است.
در همین راستا روزنامه سپهرغرب با وی به گفتوگو پرداخته که نتیجه را باهم میخوانیم:
از چه سالی فعالیت قرآنی خود را آغاز کردید؟چه شد که وارد حوزه قرآنی شدید؟
بنده از سه سالگی فعالیت قرآنی خود را با حفظ جزء 30 قرآن آغاز کردم؛ از طرفی خانوادهام فرهنگی (آموزشوپرورشی) و مذهبی بودند و بنده هم در این فضا بزرگ شدم و رشد یافتم. درواقع تربیت پدرم و جلسات قرآنی که او با میرفتم، باعث شد که به حوزه قرآنی علاقهمند شوم و فعالیت قرآنی که خانواده داشتند، تأثیر بسزایی بر من داشت؛ در سن کودکی در جلسات قرآنی مشهد همراه پدرم حاضر میشدم و در حیاط مسجد با قرائت قاری عبدالباسط سورههای مختلف قرآن را یاد میگرفتم و از وی تقلید میکردم. زمانی که پدرم علاقهام را به قرائت قرآن دید، برخی از نوارهای قاریان بزرگ را تهیه کرد و بنده با تمرینهای بسیار، موفق به قرائت قرآن در مجالس مشهد شدم؛ بعد از مدتی در شبکه تلوزیونی مشهد به قرائت قرآن پرداختم و سپس به شهرستانها و کشورهای مختلف دعوت میشدم. چندینسال پیش به همدان برای قرائت قرآن دعوت شدم و احساس میکنم که از یکی از مهمترین اتفاقات زندگیام رقم خورد، چراکه کلید انتشار بسیاری از صوتهایم در این شهر زده شد. این اقدام به دست یکی از دوستان همدانیام که زندگی خود را وقف قرآن کرده، انجام گرفت؛ من احساس دِین به مردم همدان دارم و بعد از این اتفاق، صوتم در تمام دنیا منتشر شد.
در دانشگاه در چه رشتهای تحصیل کردهاید و علاوهبر آن در چه حوزههای دیگری فعالیت داشتید؟
با توجه به علاقه مردم به موضوعات قرآنی، تصمیم گرفتم که چندسال قبل در کنار فعالیت قرآنی، درس و دانشگاه، دروسی که مرتبط با تفسیر است را در حوزه علمیه یاد بگیرم؛ از طرفی موفق به کسب مدرک لیسانس در رشته کامپیوتر شدم، اما بعد از دوره کارشناسی با وجود فرصتهای کاری در داخل و خارج بهدلیل دریافت نامهای از طرف حجتالاسلاموالمسلمین مشکینی مبنی بر توصیه به بنده که مسیر قرآن را ادامه دهم، تصمیم گرفتم از ادامه تحصیل در رشته مهندسی کامپیوتر منصرف شوم و رشته الهیئت را تا مقطع دکتری ادامه دهم.
روش قرائت قرآن شما چه فرقی با قاریان دیگر دارد؟
قبل از قرائت قرآن در مجالس چند دقیقه به ترجمه و تفسیر آیات میپردازم و این امر سبب استقبال زیاد مردم شده است؛ درواقع سعی کردم از تلاوت صرف قرآن خارج شوم و آیاتی را که تلاوت میکنم، برای مردم ترجمه و تفسیر کنم، سپس از شعر مشاهیر بزرگ ایرانی همانند حافظ، سعدی، مولانا و غیره درخصوص آیه مربوطه استفاده میکنم و به اعتقاد بنده این روش تلاوت که تلفیقی از تفسیر، ترجمه و ادبیات بوده، اثرگذاری بیشتر نسبت به تلاوت بدون ترجمه قرآن در مجالس مختلف دارد. از طرفی در سفری که به کشور آمریکا و انگلیس داشتم، متوجه شدم که مطالب برای گفتن زیاد است، اما نمیتوانیم بهدلیل اختلاف زبانی که با کشورهای دیگر داریم، منظور خود را به آنها برسانیم. به همین منظور برای بیان تفاسیر، ترجمهها و اشعار مختلف، سالها مبادرت به یادگیری زبان انگلیسی کرده و درحال حاضر بالغبر 18 سال که در کنفرانسها، همایشها و شبکههای تلویزیونی کشورهای مختلف میتوانم با زبان انگیلسی و عربی صحبت کنم و این امر تأثیر بسزایی بر فعالیت قرآن و ترویج آن در دنیا داشت.
برای دهه هفتادیها شما یکی از چهرهها بودید، بفرمایید اکنون چه میکنید و به چه فعالیتی مشغول هستید؟
درحال حاضر هم مشغول فعالیت قرآنی به روشی که گفته شد، بوده و علاوهبر آن در شبکههای مجازی توسط یک گروه تخصصی مشغول ساخت کلیپهای کوتاه دو الی سه دقیقهای درخصوص آیات قرآن هستیم؛ ساخت هر کلیپ ساعتها و روزها طول کشیده و در این گروه هر فردی بهصورت تخصصی مشغول انجام وظایفی است که او سپردهاند. در این راستا کار علمی و پژوهشی کلیپها بهعهده بنده است.
در فرهنگ ما آموزش و اُنس با قرآن یکی از فضیلتها محسوب میشود و این آموزش در ادوار مختلف تغییرات بسیاری را تجربه کرده است؛ این تغییرات را در سه حوزه میتوان بررسی کرد روش، بستر و مدرس؛ اکنون مدارس، تشکلها و نهادها، مساجد و غیره هرکدام با روش و سبکی اقدام به آموزش قرآن میکنند، نظر شما درباره این تنوع روش بدون نظارت چیست؟ آیا آموزش قرآن با توجه به تأثیر مستقیمی که بر دینداری نسل جوان خواهد داشت، نباید متولی مشخص برای تعیین چارچوبها و روشها داشته باشد؟ و چرا با وجود سند توسعه آموزش عمومی قرآن کشور (مصوب سال 96) هنوز به یک نظام آموزش قرآن دست پیدا نکردهایم؟
درحال حاضر در دنیای مدرنی زندگی میکنیم که روزبهروز زندگیهای صنعتی، پیشرفته و سخت در عین رفاه، بیشتر میشوند؛ بهطور مثال در دنیای امروز هر دانشآموز و دانشجویی میتواند برای یادگیری دروس خود از روشهای مختلف و با اساتید مطرح فقط با یک سرچ بهرهمند شود، درحالی که در زمان تحصیل ما اینگونه نبود؛ بنابراین در جامعه لازم است که در حوزه فعالیتهای قرآن به صورت هوشمند عمل کرده و بهروز باشیم؛ درواقع براساس آیه قرآن باید به زبان مردم هر جامعه درخصوص کتاب الهی صحبت کنیم، چراکه در آیات اشاره میشود که قرآن کتاب همه مردم در زمانها است و اگر نتوانیم در جامعهای مفاهیم قرآنی را به مردم آموزش دهیم و مخاطبین بهخاطر کوتاهی ما جذب قرآن نشوند، این مشکل از طرف تمام افراد مؤثر در این حوزه است.
باید به بررسی این موضوع بپردازیم که در انتقال مفاهیم قرآنی از گذشته تاکنون چه قدر تغییر و یا پیشرفت کردیم؟ آیا ما در حوزه تدریس حوزههای مختلف بهصورت مدرن و براساس دانش روز عمل میکنیم یا با روش قدیم مبادرت به آموزش قرآن به نوجوانان نسل فضای مجازی و رایانه میکنیم؟آیا در دنیا حرفی برای گفتن داریم؟آیا تاکنون توانستهایم به هدایت کودکانی که وارد حوزههای مختلف شدهاند، بپردازیم و درواقع نقشه راهی به آنها نشان دهیم؟ اگر نتوانیم به این سؤالات کلیدی پاسخ دهیم و یا این اتفاقات در جامعه رخ ندهد، نباید انتظار رویکرد خاصی در حوزههای قرآنی داشته باشیم.
ابتکار در حوزه قرآن و روشهای تدریس آن میتواند انقلابی ایجاد کرده و مخاطبین زیادی را جذب فعالیتهای قرآنی کند؛ در شرایطی که برنامه ماهواره و فضای مجازی با برنامهریزی دقیقی هدایت میشود، باید برای آموزش و گسترش فرهنگ قرآنی در جامعه ساعتها تفکر و پژوهش کنیم. متأسفانه در این حوزهها بسیار ضعیف عمل میکنیم و بعد بهصورت مستمر از خود و مسئولان میپرسیم که چرا از جلسات قرآن استقبال نمیشود و یا اینکه چرا جوانان به سمت آسیبهای اجتماعی تمایل پیدا میکنند؟! در پاسخ به این سؤال باید بگویم که جوانان و نوجوانان مقصر نیستند، بلکه مقصر منِ فعال قرآنی هستم که نتوانستهام مفاهیم قرآنی را به آنها آموزش دهم
از طرفی برخی ارگانها موظف به حمایت نخبگان و متخصصین قرآنی هستند، نمیتوان به صرف اینکه فردی مسئول قرآنی است، انتظار تأثیرگذاری داشت، تا زمانی که فرد در حوزه قرآنی تخصص، دغدغه و فعالیتی نداشته باشد، نمیتوان انتظار عملکرد مطلوب و بهینه داشت و تا وقتی که از نخبگان قرآنی در حوزههای تخصصی استفاده نشود، کاری از پیش نخواهد رفت.
از طرف دیگر نکته مهمی که همگان باید به آن توجه کنند این است که برای قرآن همه افراد جامعه مسئول هستند و وقتی که نتوانیم آموزش، جذب و یادگیری قرآن را به جوانان و نوجوانان یاد دهیم، مطمئناً اثرات این کتاب الهی در منازل و خانوادهها روزبهروز کمتر میشود.
تمام صحبتم بر این نکته متمرکز است که بنده بهعنوان یک فعال قرآنی حتی به فرزندانم اصرار و اجبار نمیکنم که وارد حوزههای قرآنی شوند، اما تنها کاری که میتوانم بهعنوان یک بچه مسلمان و شیعه انجام دهم این است که فضا را برای یادگیری مفاهیم قرآنی آماده کنم.
درواقع بنده عدم خلاقیت و استفاده از علم روز و بهرهمند نشدن از افراد متخصص در حوزههای قرآنی را باعث بهوجود آمدن چالشها ازجمله کاهش استقبال نوجوانان از کلاسهای قرآنی و چندان مؤثر نبودن این فعالیتها در جامعه میدانم.
خداوند متعال در آیه 121 سوره بقره میفرماید: الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ أُولَٰئِکَ یُؤْمِنُونَ بِهِ ۗ وَمَنْ یَکْفُرْ بِهِ فَأُولَٰئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ؛ مفهوم این این است که حق قرآن تنها تلاوت بدون عمل نیست و نمیتوان با برگزاری کلاس بدون علم انتظار داشت که نوجوانان جذب قرآن شوند؛ به عقیده بنده از همان ابتدا باید کودکان را با یک شیوه خاص و جذاب با قرآن آشنا کرد و بهصورتهای مختلف همچون استفاده از علم، هنر و نخبگان، معنی و مفهوم آیات را به آنان انتقال داد.
شناسه خبر 65421