شناسه خبر:37868
1399/12/20 11:20:37

سپهرغرب، گروه اجتماعی: آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده‌ایم که چه چیزی باعث می‌شود ویدئوهای بی‌محتوا و گاه ضداخلاقی ناگهان رشد کنند؟!

آیا تابه‌حال به این موضوع فکر کرده‌ایم که چه چیزی باعث می‌شود ویدئوهای بی‌محتوا و گاه ضداخلاقی ناگهان رشد کنند و در جامعه همانند یک اپیدمی، فراگیر شوند؟ درحالی‌که مسائل فرهنگی مناسب در بازنشر جا می‌مانند و قبل از اینکه به‌اندازه کافی دست‌به‌دست شوند، رها می‌شوند و می‌میرند!

اکنون قدرت رسانه در دستان حزب یا گروهی خاص نیست؛ روزگار قدرت بلامنازع مافیای رسانه که می‌توانست با جریان‌سازی مسیر فرهنگی یا اقتصادی یک جامعه، کشور یا منطقه را تغییر دهد گذشته است. نه اینکه غول‌های رسانه فعال نباشند، مسئله این است که یک بلاگر با 280 میلیون فالوور در اینستاگرام می‌تواند در اشاره‌ای کوچک به ماجرایی بی‌ربط، ناگهان گفتمانی تازه دربیندازد درحالی‌که برخی از رسانه‌های رسمی و بزرگ بر اثر نقش غیرتعاملی که در دهه گذشته، در سیاست کشورها بازی کرده‌اند امروز بخشی از اعتماد عمومی در گفتمان‌سازی خود را از دست داده‌اند و به‌مراتب مخاطبانی کم اثرتر را در پی خود می‌کشند. حال خود قضاوت کنید؛ آن بلاگر سواد رسانه‌ای بهتری دارد و محتوای در حال انتشارش را بیشتر از ممیزی‌های اخلاقی عبور می‌دهد، یا سازمانی رسانه‌ای که دارای اهداف، چشم‌انداز و شعار است؛ هر دو در پی جذب مخاطب/مشتری هستند اما راه و روش بسیار متفاوت است.

هرکسی می‌تواند رسانه باشد و روی جامعه اطراف خود اثر بگذارد

در این بازار مکاره رسانه، وظیفه و مسئولیت اخلاقی هر یک از ماست که برای جذب مخاطب به‌ویژه در صفحات مجازی مثل اینستاگرام، از انتشار هر مطلبی پرهیز کنیم؛ چراکه «خرس آبی» یک اصل مهم در دنیای تبلیغات است: «وقتی همه از موضوعی صحبت می‌کنند، دیگر تفاوتی ندارد آن موضوع به باد انتقاد گرفته شود یا مورد تعریف و تمجید قرار بگیرد، گفتمان‌سازی شکل گرفته و آن موضوع اثر خود را گذاشته است.» (به همین دلیل هم هست که در خیلی از نقاط دنیا هر نوع اشاره‌ای درباره مصرف یا منع مصرف سیگار یا سایر مواد مخدر ممنوع است، حتی اگر قرار باشد تنها به مضرات آن اشاره شود).

ما به‌عنوان سفیران رسانه‌ای برای جامعه نقش الگو را بازی می‌کنیم؛ در این فضا خیلی مهم است که هوشیار باشیم و برای جذب مخاطبان بیشتر به بزرگ‌تر شدن موج‌های رسانه‌ای دامن نزنیم و با الگوبرداری از دیگر فعالان فضای مجازی از موج، سونامی نسازیم (در ایجاد یک سونامی نقش ریزموج‌ها را نادیده نگیرید) مخاطبان ما توده‌های عظیم بی‌شکل و مبهم‌اند؛ ریزموج‌های ما با فشار این توده عظیم سرگردان، موج‌های سونامی عظیم جامعه‌ای می‎شوند که ما نیز زیر آوارش غرق خواهیم شد.

خانم روانشناس، آقای بازیگر و دوست روزنامه‌نگار، تکه‌هایی از قدرت رسانه را در دست دارند و حداقل چند هزار فالوور دارند، آیا تابه‌حال به اثر محتوایی که منتشر می‌کنند فکر کرده‌اند؟ تا کنون فکر کرده‌اند شاید با انتشار مطالبی نقادانه در فضای مجازی، افراد بیشتری به تماشای آخرین کلیپ فلان خواننده ازآب‌گذشته ترغیب شوند؟!

تاکنون فکر کرده‌اید وقتی یک نفر به‌عنوان خواننده رپ با طرفداران میلیونی‌ در ترانه‌هایش بدوبیراه می‌گوید و شما با نقد رفتار او در اندیشۀ موج‌سواری هستید، در حقیقت فرزندان خود و جامعه اطرافتان را به آشنایی بیشتر با او و امثال او فرا می‌خوانید؟

چه شده که برخی دیپلمات‌های بی‌رقیب رسانه با قدرت انتشار اخباری به‌مراتب بیش از صداوسیما، به جای انتشار اخبار سازنده، مفید و کمک به ارتقای سطح فرهنگ جامعه‌ با تمام توان در حال تیشه زدن بر اندک ریشه باز مانده‌های فرهنگی خویش هستند؟

حالا که رسانه، کمی عمومی شده است خطراتش افزایش یافته، به‌نظر می‌رسد لزوم آموزش‌ها در این زمینه دوچندان شده باشد و نیز سواد استفاده از رسانه، چه در جایگاه فرستنده یا منتشرکننده پیام و چه به‌عنوان گیرنده، ضروری‎تر شده است؛ چراکه رسانه آگاهی‌بخش، فرهنگ‌ساز و پرورش‌دهنده نسل‌های بعدی است؛ در سرزمین ما، نوع استفاده از رسانه‌ها به‌گونه‌ای است که دیگر نیازی نیست اتاق فکرهای آمریکا و سایر کشورهای دنیا برای تهاجم فرهنگی برای ما برنامه بریزند و بودجه مصوب کنند؛ کوچک‌ترین اخبار منفی، آموزه‎های غیراخلاقی و سخیف در مدت کوتاهی توسط خودی‎ها در فضای مجازی منتشر می‎شود، برخی از روی ندانستن و بعضی هم برای موج‌سواری... همه در راستای مشتری‌مداری!

زمان مهدی‌زاده؛ کارشناس رسانه

شناسه خبر 37868