سپهرغرب، گروه اقتصادی - عباس سریشی: موضوع امروز جامعه ما الزاماً کمبود مرغ، روغن، گوشت و... نیست بلکه اساساً فقدان توان یا اراده مدیران و مسئولان دولتی قضایی و مجلسی در کنترل و نظارت بر بازار و شبکه توزیع و مبارزه کارآمد با فرصتطلبان و سود جویان است.
تشکیل صفهای طولانی مردم، کاهش عرضه و متعاقباً افزایش قیمت کالاهای اساسی نشاندهنده یک سلسله از ناهماهنگی و بیبرنامگیهای عجیبوغریب در دستگاههای مختلف است بدان معنا که تقسیم وظایف و نظارت بر حسن اجرا و متعاقباً نفس اجرا در تنظیم بازار آنگونه که بایدوشاید انجام نمیشود و در نهایت کمبود و افزایش قیمت تنها بهعنوان نشانگان کوچکی از ناتوانی مسئولان و مدیران در تنظیم بازار کالاهای اساسی سبد خانوارها اکنون رخنمون گردیده است.
کارشناسان با انتقاد از نحوه مدیریت اقلام اساسی در طی سالی که گذشت معتقدند این موضوع بهخصوص در روزهای پایانی سال که صورت طبیعی بار و فشار روانی خاصی هم بر مردم تحمیل میشود از شکنندگی بیشتری برخوردار بود و سبب بروز مشکلات زیاد در بخشهای مختلف گردید تا آنجا که برخی از نمایندگان مجلس نیز با انتقاد از شرایط موجود براین باورند که این وضعیت (تشکیل صفهای روزانه طولانی و متعدد) از سوی مردم برای تهیه کالاهای اساسی نهفقط موجب نارضایتی آنان شده بلکه حتی به لحاظ فرهنگی امنیتی و بینالمللی نیز دارای تبعات منفی بسیار نگرانکنندهای شده که بههیچوجه شایسته جامعه ما نیست.
البته ذکر این نکته ضروری است که تأمین و توزیع کالاهای اساسی دو مقوله متفاوت از هم هستند. اینکه شاید به گفته مسئولان کالاهای اساسی بهاندازه کافی برای شب عید تأمین شده و جای نگرانی خاصی نیست، اما با این حال مشاهدات حکایت از آن دارد که توزیع این اقلام در سطح جامعه عموماً با اختلالات و مشکلاتی مواجه بوده که نهفقط موجب کمبودهای معنادار بلکه افزایش چشمگیر قیمتها نیز شده است. حالا البته بروز برخی تنشها و سوءبرداشتها و یا ایجاد جو روانی بین مردم هم به جای خود.
قدر مسلم در بروز این مسائل میتوان علل متعددی را دخیل دانست از مشکلات در نحوه مدیریت شبکه توزیع و نظارت از سوی مسئولین تا وجود نوعی از فرصتطلبی و کمفروشی و گرانفروشی در بین عرضهکنندگان و صدالبته بیتوجهی به آداب فرهنگی خرید از سوی خود مردم که هرکدام به نوبه خود در این موضوع قابلتأمل نموده و میبایست به هرکدام و بهصورت مجزا نگاه و تحلیل داشت.
سال نکوی 1400 با بهار کمبود مرغ...
و اما تقریباً از اواسط سال 1399 بود که از هر گوشه و کناری میشد اخباری مبنی بر کاهش مرغ در بازار را دید و حس کرد. اینکه متولیان امر هم ظاهراً عدم تأمین بهموقع نهادههای دامی را عامل اصلی بروز این مسئله تلقی که منجر به کاهش جوجهریزی و متعاقباً کاهش این فرآورده در بازار گردید همچنین برخی کارشناسان نیز معتقدند که بروز برخی مسائل نامحسوستر از قبیل انحراف مرغ در توزیع از مسیر دولتی به بازار سیاه و تلفات بالای گزارش نشده مرغ در مرغداریها را هم باید بر علل پیشگفته اضافه نمود.
البته با برجستهتر شدن مسئله کمبود مرغ در بازار مشاور عالی هیئتمدیره اتحادیه سراسری مرغ گوشتی کشور اتحادیه مرغداران با یک پیشدستی تاکتیکی و ضمن رد هرگونه ادعای عدم عرضه مرغ از سوی مرغداریها براین نکته تأکید نمود که برای تأمین بازار شب عید وزارت جهاد کشاورزی و صمت به مرغداران دستور افزایش جوجهریزی تا 130 میلیون قطعه داده شده اما واردکنندگان نهادههای دامی به بهانه عدم تخصیص ارز از تحویل خوراک سرباز زده و یا همان نهادههای دامی را هم با تأخیر 20 روز تا یکماهه تحویل دادند که همین موضوع باعث شد تا ضمن تلف شدن تعداد زیادی جوجهها (همان داستان پخش تصاویر مربوط به زندهبهگور کردن هزاران جوجه نگونبخت در سال 1399) بازار دچار کمبود شود.
گو اینکه با نزدیک شدن به شب عید و افزایش تقاضا از سوی مردم نیز داستانهای دیگری هم به این ملغمه اضافه شد و یکی روایت پخش مرغهایی بود که ظاهراً با نرخ مصوب از مرغداران خریداریشده و باید با نرخ دولتی به دست مردم میرسید اما به هر شکل از مسیر اصلی منحرف و به بازار آزاد و سیاه رسید و دیگری عدم تخصیص سهمیه قابلقبول به برخی شهرستانهای متوسط و کوچک در راستای تأمین نیاز کلانشهرها، بههرحال و از دیدگاه بسیاری از کارشناسان و منتقدان متأسفانه بسیاری از عوامل عنوانشده در پدید آمدن شرایط کنونی بازار قطعاً قابل پیشگیری بوده و تمامی درستاندرکاران اعم از وزارتخانههای جهاد کشاورزی و صمت؛ بانک مرکزی، سازمانهای متولی میتوانستند با مدیریت دقیق و درست از آن جلوگیری کند، اما فقط به پاسکاری وظایف به یکدیگر قناعت نموده و نهایتاً آن شد که دیدیم و کماکان در حال مشاهدهایم.
از بازار مرغ تا حرفهای مرغکی...!
و اما داستان کمبود مرغ موضوعی نبود که همدان نیز از آن مستثنی باشد بنابراین از همان بهمن و اسفند سال 99 میشد بهوضوح این کمبود را حس کرد البته با بحرانیتر شدن موضوع کار به صفهای طویل و تجمعات مردمی در مقابل برخی مرغ فروشیها هم رسید و خلاصه اینکه ظاهراً اینبار مرغ بود که توانست بهعنوان سوژه اول در مرکز همه توجهات و گفتگوهای اقتصادی و خانوادگی قرار گیرد.
البته هرچند مسئولان با وعده این امر که هر روز با عرضه مقادیری مرغ گرم و یخزده بازار شب عید را کنترل نموده و نخواهند گذاشت که مردم احساس کمبودی در این خصوص داشته باشند اما بااینحال ادامه صفهای طولانی و عدم عرضه کافی این محصول پروتئینی بسیار زود همانند آب پاکی روی دستهای خالی مردم ریخته و باعث شد تا همه آن وعدهها به فراموشی سپرد شود.
حالا این روزها با گذشت قریب چند ماه از بحث کمبود مرغ در مراکز عرضه و عدم اقناع افکار عمومی در خصوص چگونگی و زمان پایان پذیرفتن این بحران مرغی بسیاری به این باور رسیدهاند که یا باید قید این محصول را از سفرههای خود بزنند و یا به هر شکل ممکن ولو با قیمتهای آنچنانی هم که شده آن را برای خانوادههای خود تهیه کنند و خیلی دلخوش به حرف و وعدههای مسئولان نباشند وگرنه خدایی نکرده مسئولان و مدیران کر و کور تشریف ندارند که ندانند و نبیند که دنیا دست کیست و اوضاع از چه قرار است.
البته روایت دیگری هم هست که میگوید شکم سیر خبر از گرسنه ندارد و مسئولی که یخچال فریزر خانهاش قبلاً و به لطف دوستان مملو از مرغ با قیمت دولتی شده و یا بهصورت روزانه و از طریق لابیهای موجود برایش تهیه میشود که نباید علیالقاعده نگران مردم بیکسوکار باشد.
آنها فقط باید بسنده کنند به توصیههای اخلاقی در خصوص صبر و تحمل و شکیبایی و گذشت و ایثار عدالت و مساوات و دهها آیه و حدیث در خصوص قناعت و ایضاً وعده روزهای خوب فراوانی و صدالبته گاهی هم تذکر به مردمی که ظاهراً بیطاقت و عجول هستند و نمیتوانند برای چند ماه هم که شده (دقیقاً مثل همه این سالها) تاوان سوء مدیریت تصمیمسازان و تصمیمگیران را بدهند وگرنه آنچه در این کشور زیاد است کالای اساسی است و مرغ.
البته دلیل محکمش هم یخچال فریز پر از مرغ خانه همان مسئولان و مدیران و یا فلان رستوران است که هر وقت سفارش غذا و کباب مرغی میدهند سریعاً و بدون محدودیت برایشان تهیه میکند. مضاف براینکه تا امروز خود حضرات نیز حتی یک دقیقه هم در صف مرغ نایستادهاند تا بدانند یک من ماست وعدهووعید چقدر کره واقعی دارد و این یعنی اینکه همهچیز آرام است و ما چقدر خوشبختیم.
از بازار مرغ همدان چه خبر...!
متأسفانه روزهای نخست سال در حالی طی میشود که بهموازات صفهای بلند و ساعتها انتظار مردم در مقابل مرغ فروشیها آنهم برای گرفتن یک و نهایتاً دو عدد مرغ کوچک حرفوحدیثهای دیگری هم وجود دارد که نشان میدهد اوضاعواحوال بازار آنگونه که مسئولین و تصمیمگیران از دور و اطرافیان خود شنیده و متعاقباً در مصاحبههای رسانهای خود از پشت میزهای مدیریتی و به دور از واقعیات کف بازار بیان میکنند خوب نیست و بهصورت اضطراری باید به فکر چارهای برای آن بود.
درواقع این موضوع از وجوه مختلف قابلیت بررسی را دارد و قطعاً تا برگشت شرایط به حالت عادی باید برای آن به فکر راهکارها و چارهاندیشیهای کوتاه و بلندمدت بود کما اینکه مشاهدات روزانه و چند نوبتی خبرنگاران سپهرغرب از چند مرکز اصلی توزیع مرغ در خیابان شهدا، باباطاهر، اکباتان و چند فروشگاه و کامیونهای یخچالدار عرضه مرغ هم علاوه بر آنکه بیانگر وجود مشکلات و گرههای بسیار زیاد در مبحث نظام توزیع کمی و ضعفهای آشکار کیفی از دیدگاه بهداشتی و قابلیت عرضه بود گاهی نیز تأییدکننده برخی بد فرهنگیها و رفتارهای غلط مردم نیز هست که نباید از آنها هم غافل بود.
و اما آنچه در ادامه خواهید خواند ماحصل جمعبندی حدود 200 گفتگو با شهروندان همدانی طی 13روز (25 اسفند 99 لغایت 12 فروردین 1400) توسط خبرنگاران سپهرغرب در خصوص وضعیت بازار مرغ شب عید است که بیانگر وضع حاکم؛ انتقادات، پیشنهادها، درد دلها و... بوده که امید است مسئولان ضمن توجه به آنها حتیالامکان به دنبال چارهجویی برای رفع مشکلات و تقویت نقاط قوت باشند.
-تقریباً همه گفتگو شوندگان (خانم و آقا) ضمن گلایه شدید و جدی از وضعیت بهوجود آمده معتقدند که این موضوع قابل پیشبینی و مدیریت بوده اما ظاهراً مسئولان عمداً و دانسته نسبت به آن بیتوجهی نشان دادهاند.
-از دیدگاه 91 درصد حاضرین در مصاحبه نظام توزیع و شبکه عرضه (مرغ) بسیار ضعیف غیرمسئولانه و فاقد مدیریت جامع بوده و این بدان معناست که یا مسئولان دیگر بازار را رها کردهاند و یا توانایی کنترل آن را ندارند.
-قریب به 90 درصد حاضرین در گفتگو براین باروند که در سال گذشته و بهخصوص بازار شب عید نظام تعزیرات و نظارت عملاً ناتوانی و نار کارآمدی رسمی خود را در کنترل بازار نشان داده و فقط از دور نظارهگر تخلفات آشکار، گرانفروشیها و لجامگسیختگیها بوده و بهجز چند حرکت نمایشی چیزی در چنته نداشته است.
-از دیدگاه 88 درصد گفتگوشوندگان و در بحث توزیع مرغ هیچگونه برنامه مشخصی مبنی بر واگذاری سهمیه بر اساس جمعیت و تقاضا مردم در مناطق مختلف شهری و یا زمانبندی وجود نداشته و بسیاری از ایشان تنها برحسب اتفاق و شانس متوجه زمان و یا محل توزیع شدهاند.
عمده موضوعات قابلطرح و مورد اعتراض و نقد از سوی این همشهریان در خصوص نظام توزیع مرغ حول محورهایی همچون:
عدم فروش کامل مرغهای دولتی به مردم به بهانه اتمام سهمیه از سوی برخی فروشندگان
پنهان کردن بخشی از سهمیه دریافتی توسط فروشندگان جهت مصرف شخصی و یا فروش خارج از شبکه
فروش مرغ با قیمت آزاد و بازار سیاهی (کیلویی 30 تا 70 هزار تومان) به مردم در ساعات غیر توزیع بود که نشان میدهد بازار عملاً فاقد نظارت بوده و از کنترل مسئولان خارج است.
جمعی بالغبر 78 درصد گفتگو شوندگان ضمن اعلام اینکه بارها شده که فقط متحمل ایستادن در صف شده و نهایتاً دستخالی به خانه برگشتهاند عنوان کردند هر گز مشخص نشد چرا پس از راهاندازی 20 الی 30 مشتری به یکباره سهمیه دو تا چند تنی مرغ فروشگاه تمام شده و بقیه مشتریها مجبور شدند بینتیجه محل را ترک کنند.
در این خصوص برخی شنیدهها حکایت از آن دارد که برخی رستورانها ضمن لابی با تعدادی از فروشندگان نسبت به پیشخرید بخشی از مرغهای دولتی اقدام نموده و متعاقباً به موازات مرتفع نمودن نیاز طبخی خود حتی بهصورت خام اقدام به فروش مرغ قطعهقطعه شده (البته با قیمت بسیار تأملبرانگیز) به مشتریان خاص نیز کردهاند.
همچنین با توجه به اینکه برخی فروشگاهها نیز با حضور در میدان و با خودروی شخصی اقدام به تحویل مرغ از نماینده اتحادیه نمودهاند بنابراین مشخص نمیکند که آیا همه سهمیه دریافتی بهواقع به دست مردم رسیده و یا در نیمهراه و صدالبته قیمتی بالاتر سر از بازار آزاد درآورده است.
جمعی در حدود 76 درصد گفتگوشوندگان با عنوان اینکه کیفیت مرغهای عرضهشده هم جای سؤال و بحث دارد عنوان کردند که مرغهای دریافتی یا از وزنی بسیار پایین (زیر یک و نیم کیلو) برخوردار هستند و یا به لحاظ پاک کردن بسیار کثیف و مملو از امحاء احشاء بودهاند که همین امر نشان میدهد در موضوع نظارت در کشتارگاه نیز دقت چندانی وجود ندارد
-68 درصد گفتگو شوندگان معتقدند که با توجه به شرایط موجود باید در چند ناحیه شهر مراکز عرضه خاص برپا میشد تا از اینهمه بینظمی و رخنه و کمفروشی جلوگیری شود درعینحال با تشدید نظارت در این اماکن میشد تا راه را بر فرصتطلبان بست اما...!
-تعداد 67 درصد مصاحبهشوندگان با اشاره به وجود نوعی بد فرهنگی و حرص زدنهای بیمورد در بین مردم برای گرفتن مرغ بیشتر معتقدند که خود مردم نیز در بروز این بحران بسیار زیاد دخیل بوده و نمیبایست که با برخی رفتارهای غیرمسئولانه براین آشوب دامن میزدند.
-از منظر 66 درصد شرکتکنندگان در مصاحبه وجود مرغ در بازار آزاد بیانگر و جود رخنه در شبکه توزیع است و نه الزاماً کمبود کالا بااینحال ارگانهای نظارتی اصلاً به خودشان زحمت نداند که ازایندست فروشگاهها سؤال کنند از کجا اینهمه مرغ را آورده و چرا با این قیمت به ملت میفروشند؟
-از دیدگاه جمعی بالغبر 51 درصد گفتگو شوندگان این بحران هم بهزودی رفع خواهد شد اما خاطرات و آثار و نشانگان بیاخلاقی و بینظارتی آن برای سالها در ذهن مردم و سابقه کاری مسئولان باقی خواهد ماند.
-از منظر جمعی بالغبر 43 درصد گفتگو شوندگان عملکرد برخی فروشگاهها به حدی با سوءاستفاده و فرصتطلبی از شرایط همراه بوده که باید در خصوص ادامه فعالیت و یا دادن سهمیه به آنها بازاندیشی و تجدیدنظر کرد.
از دیدگاه همین گروه ادامه این روند نهفقط هیچ نتیجهای جز نهادینه شدن بذر بدبینی و عدم اعتماد به توان صداقت مسئولان در خدمت به مردم ندارد بلکه باعث خواهد شد تا در آینده نیز مردم توجهی به توصیهها، قولها و یا وعدههایشان نکنند.
از منظر برخی مصاحبهشوندگان موضوع امروز جامعه ما الزاماً مرغ، روغن و گوشت نیست بلکه اساساً توان مدیران و مسئولان دولتی، قضائی و مجلسی در کنترل و نظارت بر بازار و شبکه توزیع و مبارزه کارآمد با فرصتطلبان و سود جویان است که متأسفانه تاکنون نمره قابل قبولی دریافت نکردهاند.
شناسه خبر 38827