شیوه پهلوی اول برای تغییر سبک زندگی مردم و برداشتن حجاب از سر زنان ایرانی با زور و اجبار جواب نداد و مردم نشان دادند حاضرند در این راه خون بدهند و جان خود را فدا کنند، اما دست از باور‌ها و اعتقادات مذهبی خود نکشند؛ بنابراین برای ایجاد تغییرات ماندگار در سبک زندگی و نگاه و باور‌های زنان و مردان ایرانی و کمرنگ کردن موضوعی به اهمیت حجاب و عفاف لازم بود تا از شیوه‌های نرم استفاده شود نه اینکه همچون پهلوی اول به شکل دستوری و با توسل به زور تاج بندگی را از سر زنان ایرانی بردارند.

اهمیت حجاب و تغییر نگاه زنان به باور‌های مذهبی همچون عفاف و حجاب در این بود که با تغییر زنان و دختران یک جامعه راحت‌تر می‌توان آن جامعه را استحاله کرد. زنان و دختران در خانواده ایرانی جایگاهی محوری دارند و اگر باورهایشان عوض شود می‌توانند روی تغییر باور نسل‌های بعدی هم سرمایه‌گذاری کنند. بر این اساس تغییر سبک زندگی و سست کردن تقیدات مذهبی در زنان ومردان در دوران پهلوی دوم با روی کار آمدن رسانه‌ها و پیدا شدن سر وکله تلویزیون در خانه خانواده‌های ایرانی سرعت گرفت. اگرچه در این زمان هم بسیاری از خانواده‌های مذهبی از وارد کردن جعبه جادو به خانه خود خودداری می‌کردند تا مبادا تحت تأثیر برنامه‌های غیرمذهبی تلویزیون شاهنشاهی قرار بگیرند، اما بخشی از خانواده‌ها هم تلویزیون داشتند و روز به روز به تعداد خانه‌هایی که ساعت‌هایی از روزشان را در برابر جعبه جادو می‌گذراندند و شکل تازه‌ای از پوشش و مدل رفتار زنان و مردان را در برنامه‌های تلویزیونی تماشا می‌کردند، افزوده می‌شد. پوشش و رفتار‌هایی که در مراحل نخست با بهت‌زدگی و پس زدن تلویزیون از سوی برخی افراد و خانواده‌ها مواجه می‌شد، اما بعدتر‌ها رفته رفته برخی افراد هم از آن الگو گرفتند. با وجود این گسترش فساد و آسیب‌های اجتماعی و خانوادگی ناشی از سبک زندگی جدید مبتنی بر بی‌حجابی و چشم‌پوشی از عفت و پاکدامنی در کنار سرسپردگی شاه به دنیای غرب و عوامل متعدد دیگر موجب شد تا مردم علیه حکومت ستمشاهی قیام کنند و با انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) حکومتی الهی و اسلامی تشکیل دهند. حکومتی که یک بار دیگر در آن تقیدات شرعی همچون حجاب و عفاف جایگاه ارزشی خود را به دست آورد. در این میان، اما دنیای غرب که از انقلاب و استقلال دوباره ایران عصبانی بود، دوباره به دنبال تغییر ارزش‌ها و سبک زندگی مردم ما افتاد تا بتواند با دستیابی به این هدف سریع‌تر و راحت‌تر بر مردم و کشور ما تسلط یابد.

بر این اساس هم بود که کوشیدند دوباره از طریق رسانه‌ها نگاه و باور‌های مردم را تغییر دهند؛ بنابراین یک روز با ویدئو و نوار‌های ویدئویی نفوذ کردند و روز دیگر با ماهواره و حالا به وسیله فضای مجازی به شکلی 24 ساعته مخاطب را در اختیار خود گرفته و به دختران و پسران جوان ما خوراک فکری می‌دهند. در چنین شرایطی شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی ر‌ها شده به حال خود پر است از تصاویر هنجارشکنانه زنان و دخترانی که عکس‌های بدحجاب و بی‌حجاب خود را در ویترین فضای مجازی به نمایش عمومی می‌گذارند.

وقتی آرایش، نمایش ظاهر و عمل‌های جراحی زیبایی به اولویت زنان و دختران تبدیل شود در عمل تفکر درباره مسائل مهم‌تر از آن‌ها گرفته شده و به ابزاری برای چرخاندن بازار پرسود واردات لوازم آرایشی و جراحی زیبایی تبدیل می‌شوند. همان زنان و دخترانی که به تعبیر امام امت از دامانشان مرد می‌تواند به معراج برود وقتی به عروسکی برای خودنمایی و تبرج تبدیل می‌شوند نه فقط به عاملی برای انحرافات اجتماعی تبدیل می‌شوند بلکه خودشان هم قربانی سبکی از زندگی می‌شوند که جایگاهشان را از جایگاه والای مادر و همسر و کسی که می‌تواند انسان پرورش دهد به فردی برای تلذذ دیگران تبدیل می‌شود. این ماجرا حکایت همان شبیخون فرهنگی است که بر بستر رسانه رخ داده و چادر را از سر زنانی که روزی برایش خون داده بودند، کشیده است!