سپهرغرب، گروه ریحانهآفرینش - طاهره ترابیمهوش: عضو انجمن مددکاری ایران با اشاره به اینکه زنان گرفتار در اعتیاد به لحاظ روحی، جسمی و در عین حال مشکلات اجتماعی در شرایط متفاوتی از مردان قرار دارند، بیان کرد: دستورالعملهای تعریفشده و خدماتی که در این مراکز ارائه میشود از جمله متادونتراپی یا نحوه اقامت افراد، مردانه است به این معنا که فقط برای آقایان برنامهریزی شده، حال آنکه باید جنسیت افراد مورد توجه قرار گیرد.
اعتیاد، خانمانبرانداز است. همه میدانیم که معتاد، انسان سالمی نیست؛ نه به لحاظ روحی آرام و قرار دارد نه جسمی. معتادان مواد مخدر سنتی باز احوالشان بهتر از مصرفکنندههای مواد محرک صنعتی است؛ اما در نهایت همه اسیر فلاکتی به نام اعتیاد هستند که نهتنها خودشان را، بلکه اطرافیانشان را نیز بهشدت آزار میدهد حال آنکه این مسئله زمانی بغرنجتر میشود که فرد معتاد، زن باشد.
زنان به دلیل تفاوتهای جسمانی و روانی با مردان، آسیبپذیری بیشتری نسبت به مواد مخدر دارند، سرعت وابستگی زنان به ماده مخدر بسیار بیشتر از مردان است بهطوریکه بر اساس آمار رسمی، اگر روند وابستگی کامل زن به ماده مخدر پس از اولین مصرف دو سال باشد در مردان این زمان هشت سال خواهد بود.
اگرچه اعتیاد در هر قشری از اعضای جامعه ناگوار است، اما زن و مادر بهطور کلى و بهویژه در فرهنگ و ادبیات ایران و در حوزه زندگى اجتماعى بهمراتب نسبت به مرد و پدر از قداست بیشترى برخوردار است و به همین اندازه هم کجرویهای زن (ازجمله مصرف مواد و اعتیاد به آن) نسبت به مرد براى جامعه دردناکتر است. اعتیاد زنان بهدلیل نقش مادری و همسری آنان و تأثیر آنها در بقا و دوام خانواده و همچنین آسیبهای ناشی از اعتیاد این قشر، ناگوارتر و تأثیرات منفی آن شدیدتر است.
ازاینرو توجه به این معضل اجتماعی بسیار اهمیت دارد و از همه بدتر اینکه فرصتهای درمان زنان معتاد نیز کمتر از مردان است چراکه همیشه نگاه منفی نسبت به اعتیاد زنان در اذهان عمومی وجود داشته و مردم اغلب با بدبینی و قضاوتهای لحظهای، شخصیت یک زن سیگاری را در ذهن خود زیر سؤال میبرند، چه برسد به خانمی که اسیر در دام اعتیاد به مواد مخدر است!
از طرفی همگان بر این امر واقف هستند که بدون شک اعتیاد، در نخستین هدف خود وجهه اجتماعی اشخاص را نشانه میگیرد و این مسئله به زن یا مرد بودن شخص مربوط نیست اما مسئله این است که بدبینی، قضاوت و تصورات غلط در مورد زنان معتاد بسیار بیشتر از مردان است بهطوریکه بسیاری از ما در ناخودآگاه خود تصور میکنیم که اعتیاد یک بیماری مردانه است و کم پیش میآید که به زنان معتاد بیندیشیم؛ اما واقعیت این است که شمار زنانی که گرفتار افیون و مواد محرک صنعتی هستند حتی در شهر و استانی همچون همدان کم نیست و هر روز هم متأسفانه بیشتر میشود.
بنابراین، با پاک کردن صورتمسئله، نادیده گرفتن آن یا مخفی کردن این معضل اجتماعی نمیتوان وجود آن را انکار کرد. بر این اساس با توجه به اهمیت موضوع برآن شدیم تا گفتوگویی را با عضو انجمن مددکاری ایران ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید:
سلمان قادری با تأکید بر اینکه بنده بهطور جد با «زنانه شدن اعتیاد» مخالفم، گفت: به نظر میرسد این اصطلاح بیشتر یک برچسب ناخوشایند تبعیضآمیز علیه زنان است.
وی با اشاره به اینکه این اصطلاحات بیشازپیش نگاهها را منفی کرده و زنان را مقصر بروز مشکلات و آسیبهای منتج از اعتیاد قلمداد میکند تشریح کرد: گرچه در حال حاضر در کشور آمار اعتیاد بین بانوان در حال افزایش است اما همچنان میزان اعتیاد زنان نسبت به مردان بسیار پایینتر است بهطوری که طبق آمار رسمی ارائهشده شاید چند درصد طی سالهای اخیر به سهم 10 درصدی اعتیاد زنان افزوده شده باشد.
این پژوهشگر حوزه اعتیاد با تأکید بر لزوم تجدید نظر در استفاده از الفاظ در خصوص معضل اعتیاد در بین بانوان به دلیل حساسیت بار منفی تحمیلشده از طریق این الفاظ بر زنان گرفتار در دام اعتیاد به مواد مخدر تصریح کرد: در خصوص دلایل افزایش و شیوع اعتیاد در بین زنان جامعه میتوان همچون دیگر پدیدههای اجتماعی عوامل متعددی را بیان کرد که ازجمله آنها میتوان به عوامل فردی، خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی اشاره کرد که توأمان میتوانند در گرفتار شدن زنان در دامن اعتیاد مؤثر واقع شوند.
قادری با اشاره به اینکه البته در برخی موارد نیز شاهد آن هستیم که عواملی همچون کنجکاویها یا فقدان مهارتهای زندگی اجتماعی و نیز کمبود اعتمادبهنفس بیماری، اختلالات روحی و روانی همچون افسردگی در ترغیب افراد به استفاده از مواد مخدر مؤثر هستند، اظهار کرد: در خصوص اعتیاد بانوان بیشتر عوامل خانوادگی و نیز مباحث فقر فرهنگی و اجتماعی مؤثر هستند.
وی افزود: بهعنوان مثال سوابق آسیبدیدگی در دوران کودکی، یک متغیر مهم در اعتیاد زنان است بهطوری که در حال حاضر طبق بررسیها بسیاری از زنانی که سوءمصرف مواد مخدر دارند در دوران کودکی قربانی آزارهای جسمی، جنسی و روانی از سوی خانوادههایشان بودهاند.
این روانشناس اجتماعی با تأکید بر اینکه وقتی عوامل و چرایی اعتیاد در بین زنان را مورد رصد قرار میدهم چیزی حدود 70 تا 80 درصد این عوامل به مباحث خانوادگی بازمیگردد، تشریح کرد: این بدان معنا است که در قالب موارد، نقش همسر، پدر، مادر و یا بستگان نزدیک معتاد در اعتیاد زنان تأثیر مستقیم دارد.
قادری با اشاره به اینکه حتی طبق تحقیق میدانی که از درمانگاههای ترک اعتیاد زنان در تهران داشتم مشخص شد بیش از 80 درصد آنها در خانواده خود یک عضو معتاد داشتهاند گفت: بنابراین در بسیاری از موارد نقش مردان در بروز و شیوع اعتیاد در بین زنان بارز است که یا به دلایل خود تمایل دارند که همسران آنها نیز گرفتار شوند و یا در بستر ناآگاهی مواد را در منزل استفاده کرده و این افراد در معرض بخار مواد مخدر به این فضا کشیده میشوند.
وی با اشاره به اینکه مسائل فرهنگی و اجتماعی و حتی جغرافیایی همانطور که عنوان شد ازجمله عوامل اصلی تأثیرگذار در اعتیاد زنان است بهطوری که در برخی مناطق شهری و یا روستا میزان درگیری با این معضل بسیار است، تشریح کرد: مسائل اقتصادی نیز ازجمله عوامل تأثیرگذار در اعتیاد زنان است زیرا زنان درصد کمتری از اشتغال را در شهرها و روستاها به نسبت مردم در اختیار دارند بنابراین از استقلال مالی کمتری برخوردار بوده که این مهم در برخی موارد منجر به کاهش اعتمادبهنفس و بهتبع آن بروز آسیبهای اجتماعی همچون اعتیاد میشود.
وی با تأکید بر اینکه نقش گروههای همسان را نیز نباید در عرصه بروز و ظهور اعتیاد زنان نادیده گرفت، تشریح کرد: این عامل بهعنوان یک متغیر مهم در اعتیاد دختران جوان و نوجوان تأثیرگذار بوده بهطوریکه در حال حاضر مصرف ماریجوآنا و یا ترامادول متأثر از گروههای همسان یک معضل مهم اجتماعی است.
این مددکار اجتماعی با تأکید بر اینکه بهرهگیری مراکز ترک اعتیاد یقیناً برای زنان یک ضرورت اساسی در شهرها است اما این مراکز باید شرایط خاصی را مورد توجه قرار دهند ابراز کرد: دستورالعملهای تعریفشده برای مراکز ترک اعتیاد مردانه است بهعنوانمثال در بحث متادونتراپی و یا نحوه اقامت افراد هر آنچه امروز در این مراکز ارائه میشود برای مردان برنامهریزی شده حال آنکه باید جنسیت افراد نیز مورد توجه قرار گیرد اما متأسفانه اینگونه نیست.
قادری با اشاره به اینکه زنان گرفتار در اعتیاد به لحاظ روحی، جسمی و در عین حال مشکلات اجتماعی در شرایط متفاوتی از مردان قرار دارند، بیان کرد: علاوه بر این حتی در مراجعه زنان به این مراکز نیز برخی موانع وجود دارد که بخشی از اعظمی از آن به مقوله فرهنگ و اجتماع بازمیگردد؛ بهنحویکه زنان گرفتار در سوءمصرف مواد مخدر به مقدار بیشتری در معرض تبعیض قرار دارند و اغلب آنها که از چنین مراکز برای درمان استفاده میکنند دیگر توسط خانواده و جامعه بهعنوان فرد تأثیرگذار پذیرفته نمیشوند.
وی با اشاره به اینکه البته باید میزان تأثیرگذاری این مراکز در عرصه درمان اعتیاد را مورد سنجش قرار داد تصریح کرد: متأسفانه در حال حاضر این مراکز به مباحث درمانی روانشناختی پس از رهایی و در عین حال نحوه پذیرش افراد در جامعه توجهی ندارند و شاهد بازگشت افراد به دامن گرفتاری هستیم.
وی با تأکید بر اینکه بنده با مدیریت افراد بهبود یافته بر مراکز ترک اعتیاد موافق نیستم البته این بدان معنا نیست که در این مراکز اینچنینی از ظرفیت و تجربهها استفاده نشود گفت: مدیریت چنین مراکزی، نیازمند تخصصهای ویژه هم در مباحث درمانی و هم شناخت از فضای مسائل روانشناسی و جامعهشناسی است.
این روانشناس اجتماعی با انتقاد از این موضوع تشریح کرد: بهواقع مشخص نیست در این مراکز چه اتفاقاتی در حال وقوع است و اینکه آیا برای جامعهپذیر شدن افراد روی مباحث روانشناختی افراد نیز کار میشود یا خیر.
قادری افزود: آنچه نگرانی از فعالیت برخی مراکز ترک اعتیاد را حساس میکند شیوه رفتاری و درمانی، بهکارگیری روشهای غیرقابل تصور ترک، رفتارهای نامتعارف و حتی غیرانسانی در برخی از این کمپها و انتشار خبرهای ناگوار از این مراکز، ماجرای غمانگیزی است که ضرورت ساماندهی آنها را گوشزد میکند.
وی با اشاره به اینکه با مدیریت درست، کمپهای درمانی ترک اعتیاد بر اساس قوانین و مقررات میبایست دارای مجوز فعالیت، مرکز مسئول فنی، مددکار، پزشک و امکانات مورد نیاز درمانی دیگر باشند و دستورالعملهای درمانی را نیز رعایت کنند اذعان کرد: متأسفانه عدهای این کمپها را فقط منبع درآمدی برای خود میدانند.
معالوصف با توجه به آنچه گفته شد در حال حاضر بخش اعظمی از ترک اعتیاد و کاهش آن بهوسیله کمپها صورت میگیرد، مراکز ترک اعتیاد زنانه در استان مخصوصاً در شهرستانهای کوچک بسیار اندک است و در بسیاری از مناطق به اذعان برخی حتی اجازه تأسیس آنهم داده نمیشود حال آنکه زنان از همین جامعه هستند و همانطور که مردان معتاد بهعنوان یک بیمار شناخته میشوند و بهدنبال ترک آنها هستیم، باید بهدنبال ترک اعتیاد زنان آنهم با تعریف دستورالعملهای درمانی زنانه در این مراکز باشیم زیرا اگر به این آمارها توجه نشود به معنای واقعی نسل آینده روزگار ناخوشی را تجربه خواهد کرد.
شناسه خبر 52506