سپهرغرب، گروه تیک: آمار رسانههای دارای مجوز ارائهشده در سامانه جامع رسانههای کشور درباره عدالت رسانهای و توزیع غیرعادلانه تولید محتوا در کشور چه میگوید؟
یکی از فاکتورهای بررسی میزان توجه حاکمیت به رسانهها میتواند تعداد رسانههای رسمی دارای مجوز باشد. فاکتوری که اگرچه نمیتواند میزان اثرگذاری، میزان تولید محتوا و شیوه تعامل و مواجهه حاکمیت با رسانه را توضیح دهد اما میتواند نشانهای از احساس ضرورت و دغدغهمندی حاکمیت نسبت به رسانه باشد. خصوصاً اگر معیارهای اعطای مجوز به رسانهها را هم در نظر گرفته باشیم.
از آن جا که تعداد رسانههای دارای مجوز در سامانه جامع رسانههای کشور در دسترس قرار دارد، در این گزارش به بررسی تفکیکی آنها بر اساس تفکیک استانی و قالب انتشار خواهیم پرداخت.
تفکیک استانی
از مجموع 13275 رسانه مجوزدار موجود در سراسر کشور، استان تهران با آمار 5994 رسانه اعم از اقسام رسانههای چاپی و الکترونیک در صدر قرار دارد.
پس از آن استان آذربایجان شرقی با 572 رسانه، در رده دوم رسانههای مجوزدار کشور قرار گرفته است. اصفهان، خراسان رضوی، قم و سپس گیلان و خوزستان، هریک با برخورداری از 519، 512، 495، 427 و 416 رسانه در رتبههای بعدی قرار گرفتهاند.
این اختلاف فاحش با آمار اولین استان نشان میدهد که اولاً تهران به علت دارا بودن موقعیت پایتخت، هم از تکاپوی بیشتری از سوی گروههای مختلف برای کنشگری در حوزه رسانه برخوردار است و هم وزارت ارشاد به عنوان نهاد مسئول اعطای مجوز، به درخواستهای بیشتری پاسخ داده است.
استان خراسان شمالی با 38 رسانه در انتهای این فهرست قرار گرفته است. پیش از آن، چهارمحالوبختیاری با 80 رسانه، زنجان با 81 رسانه، استان خراسان جنوبی با 91 رسانه و سمنان با 96 رسانه در رتبههای بالاتر هستند.
توزیع نسبتاً متوازن رسانهها در 30 استان دیگر که در اعدادی میان 80 تا 600 رسانه قرار گرفتهاند، نشان میدهد که میزان برخورداری فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در این استانها، در تعیین میزان درخواست آنها برای داشتن رسانه، حدوداً به یک میزان اثرگذار بوده است.
از سوی دیگر با مقایسه میزان اختلاف برخورداری از رسانه میان دو استان تهران در صدر جدول و استان خراسان شمالی در قعر این فهرست، متوجه میشویم که برخورداری اقتصادی و فرهنگی بر شکل توزیع رسانه تا چه اندازه اثرگذار بوده است.
اگر بتوانیم از شاخصی تحت عنوان «عدالت رسانهای» یاد کنیم آن گاه متوجه خواهیم شد که حاکمیت در مدیریت تعداد رسانهها از قضا باید بر خلاف برخورداری اقتصادی هر استان عمل میکرده است.
درواقع از آن جا که رسانه، عامل اطلاعرسان محرومیتهای هر منطقه است و میتواند مطالبهگری را به نحوی درست در کشور به جریان بیندازد به طوری که هم ضرورتها مطرح و نیازها برطرف گردد و هم افکار عمومی مناطق محروم، مطالبات خود را به مرور مطرح کرده و دچار فشار عوامل روانی ناشی از محرومیتهای اقتصادی و سیاسی و فرهنگی نشوند، ضرورت دارد که استانهای محرومی نظیر خراسان شمالی و جنوبی و چهارمحال و بختیاری از تعداد رسانههای نسبی بیشتری برای مخابره رویدادهای خود برخوردار باشند.
البته این مسئله پیش از اعطای مجوز، منوط به وجود درخواست برای داشتن رسانه در این استانهاست که در وهله اول مرتبط با وظایف حاکمیتی به نظر نمیرسد اما با نگاهی عمیقتر متوجه خواهیم شد که برای ایجاد توزیع متوازن و عدالت رسانهای در کل کشور، حاکمیت وظیفه دارد، در استانهای محروم شکل تولید اصولی رسانهها را از مرحله آموزش آغاز کند و با تخصیص بودجههای ویژه، تولید محتوا را در آن مناطق سامان دهد.
تفکیک قالب انتشار
طبق دستهبندی موجود در فهرست مورد اشاره در سامانه جامع رسانههای کشور، از مجموع 13275 رسانه موجود در کشور، 6485 مورد از مطبوعات یا رسانههای چاپی هستند.
از مجموع 4868 رسانههای الکترونیک برخط در کل کشور، 30 مورد را خبرگزاری و 4838 مورد مابقی را پایگاههای خبری تشکیل میدهند.
مجموع رسانههای الکترونیک غیربرخط در کل کشور شامل هفتهنامهها، ماهنامهها و دوماهنامهها، فصلنامهها و دوفصلنامهها و سالنامهها هم به 1922 رسانه میرسد که 1087 از آنها، فصلنامههای الکترونیک غیربرخط، 442 مورد، دوفصلنامه غیربرخط و 271 مورد نیز ماهنامه غیربرخط هستند.
نزدیکی آمار تعداد رسانههای چاپی (6485) و رسانههای الکترونیک (6790) نشان میدهد که هنوز هم در ایران، تمایل به رسانههای چاپی همپای رسانههای الکترونیک وجود دارد.
این مسئله میتواند در برخی نقاط ناشی از وجود حمایتهای اقتصادی دولتی از مطبوعات و رسانههای چاپی باشد و از سوی دیگر نشان میدهد که ایران، هنوز در عرصه رسانه به مرحله کشورهای توسعهیافته که به سرعت به سمت رسانههای الکترونیک رفتهاند به نحوی که حیات برخی رسانههای چاپی آنها، مورد تهدید قرار گرفته، نرسیده است.
باید دقت داشت که اگرچه اصفهان بعد از تهران در رده دوم برخورداری رسانه قرار دارد اما با داشتن 14 روزنامه پس از خوزستان که 25 روزنامه و مازندران که 17 دارند، قرار گرفته است.
فعالیت در عرصه روزنامهداری و روزنامهنگاری با توجه به انبوه مسائل اقتصادی که مسئله کاغذ این روزها در اولویتشان قرار دارد، اتفاق مهم و قابل تأملی است. خصوصاً که هنوز هم در عرصه جهانی، فعالیت در نشریات مکتوب که روزنامه در صدر آنها قرار دارد، موازین حرفهای قابل اعتناتری را میطلبد که خود نشاندهنده ترکیب فرهنگی-فکری رسانهداری در هر استانی است.
تهران 25 خبرگزاری دارد. پس از آن قم با 3 خبرگزاری، و سپس اصفهان و کردستان هر کدام با یک خبرگزاری، آمار کل خبرگزاریهای کشور را تشکیل میدهند.
از آن جا که خبرگزاریهای کشور مهمترین محل تولید و انتشار اخبار رسمی با کمترین سرعت به نسبت روزنامهها هستند، تمرکز آماری آنها در تهران نشان میدهد که عمده اخبار مهم و انتشارشان به صورت متمرکز در پایتخت اتفاق میافتد. تعداد نسبتاً کم خبرگزاریها، نشانه دیگری از تمرکز فعالیت خبری حرفهای در ایران است.
این مسئله میتواند توضیح دهد که چرا و چطور اخبار استانهای کشور چندان در افکار عمومی کل کشور بازتاب ندارد. همین مسئله باعث میشود که دریافت عمومی مردم و مسئولان از خبر عمومی و استانی، به نحوی تغییر کند که بر ارزشهای خبری معطوف به آنها اثر بگذارد.
این شکل دریافت هم به خودی خود تنشهایی را توضیح میدهد که به علت فقدان رسانه و عدم پیگیری مستمر و مستقیم مطالبات مردم در نقاط مختلف کشور، احساس محرومیت و مورد توجه نبودن در برخی مناطق بیش از سایر آنهاست.
جبران توسعه نامتوازن اقتصادی، فرهنگی و سیاسی، میتواند از همین نقطه یعنی ایجاد توازن عادلانه رسانهای در کشور آغاز شود و حاکمیت با شکل دادن به جریانهای رسانهای حرفهای از مرحله آموزش تا تولید محتوا، در جبران و رفع این ضعف، نقشآفرین باشد.
شناسه خبر 54457