سپهرغرب، گروه کافه کتاب: ابراهیم اکبری دیزگاه، داستاننویس و منتقد ادبی درباره سنگ بنای «بیروط» امام موسی صدر گفت: در این رمان درباره مفاهیمی چون پدر، کشور، شهر، زن، بازگشت، شیطان، ارتجاع، عشق، ساختن، فرار، مهاجرت، داعش خیالورزی کردهام.
ابراهیم اکبریدیزگاه، داستاننویس و منتقد ادبی با اشاره به چاپ رمان «بیروط» از سوی انتشارات صاد، درباره موضوع بیان کرد: رمان «بیروط»؛ داستانِ طلبه جوان و سرگشتهای است که به دلیل نگرفتن «نشانه» از جانب خدا دچار شک و خشم شده است. معبر، خواب این جوان را اینگونه نعبیر میکند که پدرش را خواهد کشت؛ بنابراین توصیه میکند هر چه سریعتر از ایران خارج شود تا دستش آلوده نشود به خون پدر. او برای تامین هزینه مهاجرتش به آلمان، مجبور است با یک گروهی همکاری کند که درباره امام موسی فیلم میسازند. با گروه فیلمساز به لبنانِ ناآرام سفر میکند، در آنجا ضمن آشنایی با امام موسی صدر ناخواسته اسیر یک گروه تکفیری میشود.
وی افزود: آشنایی با امام موسی صدر و اسارت، نگاه او را به زندگی، انسان، پدر، خانواده و کشور تغییر میدهد؛ به همین دلیل قید مهاجرت را میزند و باز میگردد به ایران تا روابط به هم ریخته را ترمیم کند. در این رمان، شهرِ بیروت با تکیه بر خاطره امام موسی صدر در گذشته و حضورِ عناصرِ داعشی و تکفیری در منطقه روایت میشود.
این داستاننویس که مدت زمان نوشتن رمان را 8 سال اعلام کرد، یادآور شد: امام موسی صدر برایم یکی از مردانِ جذّاب تاریخِ معاصر است. چون هم به مردم توجه داشت و هم به سیاست معطوف به قدرت، میاندیشید. از طرفی سخت آلوده به الهیئتی بود که دال مرکزیاش توحید است با دو سویه تشبیه و تنزیه؛ نه فقه و کلام. همچنین تیپی داشت که مسیح را به یاد ترسایان و مسلمانان میآورد اما به نامِ موسی، با اشرار یهود(اسرائیل) شجاعانه میجنگید.
وی بیان کرد: سنگ بنای بیروط بر این «امام» است و از این رهگذر درباره مفاهیمی چون پدر، کشور، شهر، زن، بازگشت، شیطان، ارتجاع، عشق، ساختن، فرار، مهاجرت، داعش و... خیالورزی کردهام که الان یادآوریاش برای خودم حلاوتی بیمثال دارد. خوش بهحال کسی که با تامل بیروطخوانی کند.
شناسه خبر 65613