اما روی دیگر این سکه رسوا شدن بی‌نظیر حقوق بشر آمریکایی در سطح جهانی و مرگ برنامه عادی‌سازی روابط کشورهای اسلامی (بفرمایید مرتجع) با رژیم غاصب صهیونیست است؛ دلیل مبرهن آن راهپیمایی و تظاهرات‌ گسترده هزاران نفری در سراسر جهان و گسترده‌تر از آن به‌وسیله مردم در کشورهای غربی اروپایی است که جای هیچ‌گونه شکی را برای جلوگیری از افول ادعاهای دروغین دفاع از حقوق بشر، باقی نگذاشته است. درواقع خون کودکان شهید مظلوم در غزه همچون تیشه‌ای بر ریشه مدعیانی است که قرن‌ها به‌نام آبادسازی، دنبال چپاول منافع و سرمایه‌های بشری بوده‌اند.

این‌روزها که درندگان صهیونیست در تلافی ضعف و ناتوانی در قِبال جنگی حقیقی مقابل رزمندگان مقاومت اسلامی با بمب‌های سنگرشکن اهدایی از طرف شیطان بزرگ به جان کودکان، زنان و بیمارستان‌ها افتاده‌اند، وظیفه‌ای بشری و همگانی است که کسی حتی اگر دین ندارد، با آزادگی لحظه‌ای سکوت نکند تا همه از صدا، ندا و دعا گرفته تا جنگ گرم و آشکار چون شمشیر برنده یمنی‌ها، این جرثومه ظلم و بیدادگری را سر جای خودش بنشانند؛ خبیثانی که 75 سال است خون مظلومان فلسطینی را به شیشه گرفته و از هرگونه جنایتی از صبرا و شتیلا گرفته تا امروز خونین غزه، دریغ نکرده‌اند و موجب مسخ انسانیت به سوی سبوعیت شده‌اند.

حمایت رئیس‌جمهور آمریکا که خود را صهیونیست پُرحرارتی نامیده و صدای هم‌کاسه‌های خودش را هم درآورده است می‌رود، تا ریشه استکباری آمریکا را بیش‌ازپیش پوسانده و بر سرعت افولش بیفزاید؛ گویا خون کودکان مظلوم غزه برنده‌تر از هر شمشیری، درحال بریدن گلوی نحس ستم‌پیشگان شده و شاید با قوت بتوان گفت که همه عدالت‌خواهان و حتی بشریت، مدیون مظلومیت‌های اطفال معصوم فلسطین برای احیای ارزش‌های انسانی شده‌اند و قطعاً کوس رسوایی حقوق بشر دروغین اروپا و آمریکا، رژیم‌های منحط را به مسلخ خواهد برد و زمینه‌های ظهور منجی عالم بشریت برای برپایی جوامع سعادتمند، بیش‌ازپیش فراهم خواهد شد، ان‌شاءالله.