عده چشمگیری از شهروندان نسبت به رفتار متولیان و کارمندان انتقاد داشته و همواره میگویند «فلانی باید اینطور میکرد، به وظیفه خویش در قِبال مسئولیتی که دارد، بهدرستی عمل نمیکند و پاسخگو نیست»؛ اما قاطبه همین منتقدین در صنوف مختلف همان عملکردی را دارند که تقبیحش میکنند. کم نداشته و نداریم اشخاصی که گفته و میگویند اگر ما در فلان موقعیت اداری باشیم، چنین میکنیم و چنان میکنیم، اما وقتی به آن جایگاه میرسند، با وجود ادعا و حتی کنترل و انتظار سازمانی از آنان، بهگونهای عمل کرده و میکنند که وسیله نارضایتی شهروندان را فراهم میآورند.
چندسال پیش کسی میگفت اگر من را بهعنوان راننده اتوبوس شهرداری بهکار بگیرند، تا میتوانم به شهروندان خدمت میکنم. اتفاقاً او به آرزویش رسید، اما پس از گذشت حدود 6 ماه از نوع همان رانندگان وسائل عمومی شد که قبلاً در لفظ مردود میدانست و یا اینکه کارشناس یکی از ادارات میگفت چرا فلان معاون مدیرکل فرزندش را با ماشین سازمانی به مدرسه میبرد؟ شاهد بودم پس از مدتی که خودش به آن معاونت رسید، فرزندش را با اتومبیل سازمانی به درب مدرسه میرساند، در بازار و صنوف مختلف هم چنین قضایایی داریم.
البته ما در بین همه اقشار و اصناف افراد صادق، خادم و مراقب زیاد داریم، اما آیا تاجری که جنس را با قیمت غیر منصفانه در اختیار مردم قرار میدهد و یا مثلاً روغن خوراکی را صرفاً در اختیار نزدیکان و دوستانش قرار میدهد، بهسان همان کارمندی نیست که رابطه بازی میکند و یا قانون را در جهت منافع شخصی خود خم میکند؟ کسی به امثال بنده جواب بدهد که چرا عده زیادی از ما برای اعتراض که غالباً منطقی هم هست، در ادارات پا به رکابیم، اما در بازار خیر و یا بدتر اینکه خود نیز به شهروندان اجحاف میکنیم و در قِبال گرانفروشان، دهان خود را میبندیم و بعضاً بهجای انتقاد از فروشنده، دنبال اداریها و سازمانیها بد میگوییم؟ البته این موضوع تبرئه کسانی نیست که در نظارت و کنترل کوتاه میآیند، بلکه جلب توجه به سوی جوانبی است که نادیده گرفته میشود.
قبول بفرمایید عده زیادی از ما وقتی آنور میز هستیم، قیافهای میگیریم که اگر ما اینور میز برویم، چه شود! اما وقتی به مقصود میرسیم، دچار نوعی فراموشی خودخواسته میشویم؛ بگذریم که در برخی موارد حتی اگر صادقانه بخواهیم خدمت کنیم، پس از مدت کوتاهی واقف میشویم که عامل قبلی راه چارهای دیگر نداشته و اگر هم داشته، با سختیهای زیادی میتوان بخشی از مشکلات را حل کرد. بهعلاوه پیشبرد اهداف سازمانی همراهی همکاران را میطلبد و در برخی موارد یک کارمند بهتنهایی نمیتواند فرآیند وصول به یک هدف را بهشخصه طی کند.
ضمن قبول بسیاری از انتقادهایی که بر سیستمهای اداری و افراد وارد است، اما کششهای مختلف و قید و بندهایی که اشخاص از درون خود دارند، اجازه نمیدهد که به بهترین نحو عمل کنند و صدها نفر از من و شما هم اگر وارد این چرخه شویم تا خودمان را نسازیم، بهترین مقررات و قوانین هم که باشد، چون در رفتار با شخصیت ما بهنوعی ممزوج میشود، کارآمدی رضایتبخش را نداریم. امید است طوری خود را بسازیم که در اینور و آنور میز و هر شغلی که داریم، خادم صادق باشیم، انشاءالله.
شناسه خبر 79919