مادران و همسران شهدا ولی‌نعمتان کشور ما هستند و احترام ایشان بر همه مردم واجب است؛ ایثار و فداکاری شخصیت‌های برجسته‌ای چون حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) یا حضرت ام‌البنین (علیها‌السلام) در دین اسلام همواره مایه فخر و مباهات زنان مسلمان بوده و خواهد بود. حضرت زهرا (س) در دفاع از ولایت تا پای جان ایستادگی کرده و درنهایت به‌طور مظلومانه‌ای به شهادت می‌رسد یا حضرت ام‌البنین (س) که مادر نمونه‌ای در تربیت فرزند بوده و چهار یادگار ایشان در واقعه روز عاشورا به شهادت می‌رسند و شهادت آن‌ها نیز فقط برای ولایت و احیای دین اسلام بوده است.

اگر نبودند شخصیت‌هایی چون حضرت زینب (س) و آن حماسه‌ها را در کوفه و شام خلق نمی‌کردند، قطعاً عده‌ای جاهل و بی‌خرد، ماجرای روز عاشورا را به شکل دیگری بیان می‌کردند و همه این شجاعت‌ها و شهامت‌ها توسط یک زن خلق شده است. همان زنی که در عصر جاهلیت به جرم اینکه دختر است، زنده به گور می‌شد تا اینکه پیامبر صلح و مهربانی با بعثت خود، مقام و جایگاه زن را به او بازگرداند که همه بدانند از دامن زن، مرد به معراج می‌رود. در ماجرای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس نیز زنان حماسه‌ای خلق کردند بی‌نظیر، مادرانی شجاع و همسرانی فداکار که باعث شدند پرچم آزادی و آزادگی این کشور برای همیشه سرافراز بماند تا درس عبرتی برای آیندگان باشند. همسران و مادران شهدای مدافع حرم نیز همان مسیر را ادامه داده و یاد و خاطره آن ایام را در دل مردم زنده کردند.

سالروز رحلت مادر مهربانی‌ها حضرت ام‌البنین (س)، روز تکریم مادران و همسران شهدا نیز نام‌گذاری شده است تا آن رشادت‌ها به فراموشی سپرده نشود؛ به همین منظور گفت‌وگویی با سرکار خانم رقیه ستاری‌کیا (همسر شهید مدافع حرم مهدی هزاره) داشتیم که در ادامه می‌خوانید:

   لطفاً خودتان را معرفی کنید.

بنده رقیه ستاری‌کیا، فرزند مراد، متولد بهمن‌ماه سال 1365 در روستای مسجدین شهرستان کبودراهنگ استان همدان هستم.

  در مورد تاریخ و محل تولد شهید مهدی هزاره نیز توضیحاتی را بفرمایید.

شهید مهدی هزاره فرزند جان‌محمد در اول فروردین‌ماه سال 1363 در شهر مشهد مقدس دیده به جهان گشود.

  آیا در مورد تحصیلات و محل تحصیل این شهید عزیز اطلاعاتی دارید؟

شهید تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در مدارس مشهد مقدس گذرانده و به‌خاطر وضعیت اقتصادی خانواده، بعد از گرفتن مدرک سیکل، ترک تحصیل کرده و به شغل خیاطی (گلدوزی) مشغول می‌شود.

  آیا شما اطلاعاتی از مادر و پدر شهید هزاره دارید؟

شهید مهدی هزاره 19 سال بیشتر سن نداشت که پدر ایشان دار فانی را وداع کرد و بعد از این حادثه، مادر شهید به همراه فرزندان خود برای ادامه زندگی به روستای دشتچی شهرستان فلاورجان از توابع استان اصفهان مهاجرت کرده و در یک مجموعه کاشت گلخانه‌ای مشغول به کار می‌شود.

نخستین آشنایی شما با این شهید بزرگوار در کجا بود و در مورد ازدواج خودتان برای مخاطبان توضیحاتی را بفرمایید.

ناگفته نماند که مهدی هزاره در سال 1382 با دختری به‌نام فاطمه که هم‌ولایتی شهید بوده است، ازدواج می‌کند که همسر ایشان چندسال بعد به‌دلیل بیماری، از دنیا رفته و من نیز در سال 1391 در یک مراسم عروسی در شهر تهران برای نخستین‌بار ایشان را دیدم و در آنجا شهید هزاره از دیگران در مورد بنده سؤال می‌کند و موضوع ختم به خواستگاری می‌شود.

  شرایط شما برای ازدواج چه بود و اینکه در شهید چه ویژگی را مشاهده کردید که تصمیم به ازدواج با او گرفتید؟

شهید هزاره از همان ابتدای صحبت نشان می‌داد که فرد سالم، صاف و صادقی است و من نیز دوست داشتم که همسرم اهل دروغ نباشد؛ همچنین بعد از اینکه شهید در مورد شغل خود که خیاطی بود برایم توضیح داد، بیشتر راغب شدم، چراکه خودم نیز به خیاطی علاقه داشتم. در جلسه خواستگاری مهدی گفت از ابتدای ایام جوانی پدر خود را از دست داده و مجبور بوده کار کند تا هزینه‌های زندگی خود و خانواده‌اش را تأمین کند و اینطور شد که به نتیجه رسیدم برای ازدواج با ایشان موافقت کنم.

   برای شما ازدواج با کسی که یک‌بار ازدواج کرده بوده است مشکل خاصی نداشت؟

شهید هزاره در همان ابتدا مسئله همسر اولش را برای من توضیح داد و اینکه چقدر ایشان را دوست داشته است و حتی از او دو یادگار نیز دارد؛ اما رفتار و برخورد این شهید طوری بود که انسان را شیفته خودش می‌کرد، به‌خاطر همین با این مسئله کنار آمدم.

  شما در صحبت‌های خود اشاره به این موضوع داشتید که شهید هزاره از همسر اول خود دو فرزند داشته است، لطفاً اگر اطلاعاتی از آن‌ها دارید، بیان بفرمایید.

بله دو فرزند عزیز به‌نام‌های حامد که متولد 27 مهرماه 1383 بوده و هانیه که در 10 دی‌ماه سال 1385 به دنیا آمده و الان نیز در کنار مادربزرگ و عمه‌های خود در شهر درچه اصفهان زندگی می‌کنند.

  آیا شهید برادر و خواهر هم داشته است؟

بله، شهید هزاره دارای سه برادر و سه خواهر بوده که همگی در شهر مشهد به دنیا آمده‌اند؛ از سال 1390 نیز همراه با مادر خود به اصفهان مهاجرت کرده و الان نیز در شهر درچه زندگی می‌کنند.

  از مدت ازدواج شما با این شهید تا زمان شهادتش چقدر طول کشید؟

بنده سال 1391 با شهید هزاره ازدواج کردم و ایشان در آبان‌ماه 1392 به شهادت رسید که مدت زندگی مشترک ما فقط 14 ماه بود.

   در مورد ویژگی‌های اخلاقی شهید نیز توضیح دهید.

این شهید فردی بسیار مؤمن و با ایمان بود که در بسیاری از برنامه‌ها و فعالیت‌های دینی و مذهبی حضوری پُررنگ داشت؛ مهدی قرآن را با لحنی بسیار دلنشین قرائت می‌کرد و در همه حال، یار و یاور مستضعفین بود. شهید هزاره ارادتی خاص به اهل بیت عصمت و طهارت داشت و در زمانی که در مشهد مقدس زندگی می‌کرد، مرتب به زیارت امام رضا (علیه‌السلام) شرفیاب می‌شد و در راهپیمایی‌ها نیز حضور چشمگیری داشت.

  لطفاً از توصیه‌های شهید نیز مواردی را بیان بفرمایید.

شهید هزاره همواره اطرافیان و نزدیکان را توصیه به پیروی از سفارشات مقام معظم رهبری (مدظله‌العالی) می‌کرد و خود را نیز مطیع محض امام خامنه‌ای می‌دانست و همواره گوش به فرمان ایشان بود و سخنرانی‌های حضرت آقا را دنبال می‌کرد.

  درخصوص فرزندتان نیز توضیحاتی را برای مخاطبان بیان بفرمایید.

ابوالفضل در 14 آبان‌ماه 1392 به دنیا آمد و دقیقاً 6 روز بعد از تولدش خبر شهادت پدرش را شنیدم.

  آیا شهید هزاره موفق شده بود که فرزند سوم خود را ببیند؟

روزی که ابوالفضل به دنیا آمد، شهید در سوریه بود و فقط توانستم خبر تولدش را به‌صورت تلفنی به او بدهم و بعد خبر شهادتش را شنیدم و به‌شدت از اینکه همسرم نتوانست برای یکبار هم که شده فرزندمان را ببیند، ناراحت شدم.

  چه علتی باعث شد که شهید هزاره به سوریه اعزام شود؟

شهید هزاره از همان روز‌های آغازین حمله داعشی‌ها و تکفیری‌ها به کشور مظلوم سوریه، آرام و قرار نداشت و در همه احوال پیگیر بود که به منطقه اعزام شود؛ با اینکه این شهید سه فرزند خردسال داشت و از طرفی وضعیت اقتصادی خوبی نیز نداشتیم و زندگی روزمره‌مان به‌سختی می‌گذشت، اما این شهید با توسل و توکل به خدا، توانست مجوز عزیمت به سوریه را کسب کرده و در آخر به شهادت برسد.

  از نحوه شهادت شهید هزاره اطلاعاتی دارید؟

شهید هزاره در 20 آبان‌ماه 1392 در حین اجرای مأموریت ویژه در کشور سوریه بر اثر انفجار بمب به آرزوی دیرینه‌اش که همان شهادت در راه خدا بود، نائل شد و نشان افتخار مدافع حرم بی‌بی حضرت زینب (س) را بر گردن آویخت.

  در مورد مراسم تشییع و تدفین شهید چیزی در ذهن دارید؟

پیکر مطهر شهید پس از انتقال به کشور عزیزمان ایران، به شهر اصفهان منتقل شد و بعد از برگزاری یک مراسم تشییع باشکوه توسط امت حزب‌الله و شهیدپرور اصفهان، در گلزار شهدای این شهر به خاک سپرده شد.

  آیا ابوالفضل از شما می‌خواهد که در مورد پدرش برای او توضیح دهید؟

بله، اکثر اوقات دلتنگ پدرش می‌شود و از من می‌خواهد که در مورد خاطرات من و مهدی برایش توضیح دهم و اینکه نظر پدرش در مورد او چه بوده است یا اینکه پدرش به چه شکلی به شهادت رسیده است و من نیز برایش از آن روز‌ها می‌گویم تا کمی آرام شود. سال‌های اولی که به مدرسه می‌رفت، مدام سراغ پدرش را از من می‌گرفت، اما با مرور زمان، دانست که پدرش برای دفاع از حریم ولایت به شهادت رسیده است. ابوالفضل مانند خیلی از فرزندان شهدای مدافع حرم در مراسم‌های مذهبی و یادواره شهدا شرکت می‌کند و دوست دارد که مسیر پدرش را ادامه دهد تا بتواند از یاران امام زمان (عج) باشد.

  در آخر اگر توصیه‌ای دارید، بفرمایید.

از همه مردم می‌خواهم که یاد و خاطره شهدا را زنده نگه دارند و روحیه شجاعت و دفاع از وطن را در خودشان تقویت کنند تا دچار گمراهی نشوند و این را بدانند که پرچم جمهوری اسلامی ایران همیشه سرافراز خواهد ماند تا روزی به دست صاحب اصلی آن حضرت بقیه‌الله‌الاعظم (عج) برسد و در کنار آن از دخترانم می‌خواهم حجاب را که یادگار حضرت زهرا (س) و توصیه شهیدان است، فراموش نکنند؛ چراکه خون شهیدان بر گردن ماست و باید در روز قیامت در دادگاه عدل الهی به آن پاسخگو باشیم.