شناسه خبر:39220
1400/1/25 00:30:31

سپهرغرب، گروه شهر: شهرسازی ایران در دهه‌های گذشته به‌واسطه نداشتن برنامه مدونی برای ایجاد هماهنگی میان ساختارهای کالبدی با تغییرات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، با چالش‌هایی مواجه بوده است.

شهر ایرانی یا به نوعی ایرانشهر ازجمله موضوعاتی است که همواره دغدغه بسیاری از اندیشمندان بوده است. ایران در حوزه شهرنشینی و تمدن قدمت بسیار طولانی دارد و روند شهرنشینی طی سالیان اخیر در کشور ما رو به افزایش است، به‌نوعی که بیش از دو سوم جمعیت ایران را ساکنان شهرها تشکیل می‌دهند اما شهرسازی در ایران با چالش‌های زیادی روبرو است. در این زمینه با «حامد اخگر»، دکترای شهرسازی گفت‌وگویی داشته‌ایم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:

    تعریف شهر در مبانی شهرسازی ایران چیست؟

تعریف شهر در منابع حقوقی یا غیرحقوقی بسیار متفاوت است، در جایی شهر را بر اساس جمعیت تعریف کرده‌اند و در جای دیگر بر اساس مشاغل یا موارد این‌چنین. این تفاوت در تعاریف موجب سردرگمی در تبیین هدف و مفهوم شهر و شهرنشینی می‌شود.

کامروا در کتاب خود اشاره‌ای به این موضوع دارد و سعی می‌کند با تبیین نظریات به این موضوع بپردازد. وی تأکید دارد با شکل‌گیری رویکرد مدرنیسم در شهرسازی در آغاز دهه چهل شکل و شمایل شهرها به‌طور روزافزون تغییر می‌کند. این موضوع پیچیدگی‌ها و تفکرات غرب‌گرایی را در کشور تقویت کرد. بعد از انقلاب ادامه این رویکردها همچنین تعیین نشدن دستگاه متولی در حوزه شهر و شهرسازی و معماری موجب شد که این تفاوت در معنا و شکل‌گیری و تبیین سیما و منظر مختلف، متفاوت با هویت ایرانی و اسلامی، در شهر نمود ویژه‌ای یابد. متأسفانه در سالیان اخیر تحقق نیافتن این موضوع منجر به سردرگمی‌های فضایی و مکانی بسیاری در شهر و ازهم‌گسیختگی معنی و معانی شهر شده است.

    ایجاد شهرهای جدید چه معضلاتی در پی داشته است؟

شروع ساخت شهرهای جدید وارد پایه و سطح دیگری از معضلات شهری و شهرنشینی شد. شهرهای قدیمی به ارث رسیده از گذشته دور و نزدیک و روستاهای کهن که شبانه به شهر تبدیل می‌شدند، برخی مفاهیم استوار و ریشه‌دار را با خود همراه داشتند اما شهرهای جدید از این موهبت نیز برخوردار نبودند. موضوع تناسب نداشتن و تبیین نشدن معنی در فضا، کالبد و مکان در این شهرها به‌شدت به چشم می‌خورد و به‌سختی می‌توان به این فضاها شهر گفت. این مکان‌ها بیشتر فضایی برای استراحت انسان‌ها بدون حضور و ارتقای فرهنگی یا هویتی افراد هستند. چالش دیگر در این حوزه ارتباط مؤثر میان انسان و محیط است؛ در شهر تاریخی مثل اصفهان زمانی که در خیابان چهارباغ قدم می‌زنیم، از گذشته دور تا امروز به‌شدت می‌توان ارتباط انسان و محیط را در فضای مدرن و در فضای سنتی مشاهده کرد؛ از طرفی وجود بازار و تلقی حرکت، در طرف دیگر وجود خیابان و تلقی مدرنیسم و در کنار همه این‌ها، حضور درختان در کنار عناصر قبل و تحقق امر پیاده‌راه و پیاده‌روی، ارتباط متقابل انسان و محیط را افزایش داده است، اما رواج تفکرات شهرسازی جدید در ساخت شهرهای جدید، معضلات جدی را برای شهرهای ما ایجاد کرده است درحالی‌که در ایران بسیاری از مکاتب شهرسازی مانند مکتب شهرسازی اصفهان، مکتب شهرسازی شیراز یا مکتب شهرسازی تهران به‌عنوان نظریه‌های اساسی و اصلی که دارای اصول و ساختارهای شهرسازی و معماری هستند، موردتوجه بوده‌اند.

  مهم‌ترین چالش پیش‌روی شهرسازی ایران چیست؟

نبود خودباوری در حوزه شهرسازی و تأکید بر استفاده بیشتر از متون غربی موجب شده تا شهرسازی در ایران با نداشتن نظریه‌پردازی یا کمبود نظریه‌پردازی روبه‌رو شود و این را می‌توان به‌عنوان یک چالش اساسی در حوزه شهرسازی ایران در قرن بیست و یکم مطرح کرد، به‌نوعی که شهرها با ترجمان تفکرات و نظریات غربی در حال شکل‌گیری هستند و بسیاری از المان‌ها یا نمادهایی که امروزه در بسیاری از کشورها ازجمله کلان‌شهر اصفهان به چشم می‌خورد، هیچ تطابقی با مفهوم و معنای شهرسازی ایرانی و اسلامی ندارد. بسیاری از ساختارها و الگوهای معماری و شهرسازی، هیچ‌گونه ارتباط معنایی و مفهومی با الگوها و نظریه‌های ایرانی اسلامی ندارد بنابراین نهضت ترجمه غربی نه‌تنها ما را از نظریه‌پردازی دور کرده است بلکه اعتمادبه‌نفس برای ایجاد نظریه‌های جدید و نظریه نویسی را از بین برده است.

مدیریت شهرهای ما در قرن بیست و یکم با چه چالش‌‎‌هایی مواجه است؟

شهرهای ما در زمینه مدیریت شهری و تحقق شهر هوشمند و شهر یکپارچه دچار چالش‌هایی است. شهرهای ما در عرصه مدیریت، نیازمند متخصص و کارشناسان با تجربه، جوان، متعهد، متخصص در حوزه شهرسازی است و نبود تفکر در این حوزه و نگاه عمدتاً سیاسی، نه‌تنها شهرها را در برابر مشکلات مقاوم‌تر نکرده بلکه هر بار بر بحران‌ها، مسائل و مشکلات زیادی در شهرها دامن زده است. امروز یک مدیر در خصوص تراموا و مونوریل صحبت می‌کند و مدیر دیگر تراموا و مونوریل را یک نقص آشکار در شهر می‌داند. این موضوع نشأت گرفته از توجه نداشتن به ساختار و زیرساخت‌های شهرها است و نگاه سیاسی و طبقه‌ای به موضوع شهر موجب شده تفاوت طبقاتی در شهرها بالأخص در شهرهای بزرگ بسیار زیاد به چشم بیاید.

به‌علاوه الگوهای طبقه‌بندی مبتنی بر تفکرات اقتصادی در شهر افزایش چشمگیری پیدا کرده و مدیریت شهری در ساختار شهرسازی نیز به این الگوهای طبقاتی دامن زده است و این یک چالش اساسی در شهرها و شهرسازی امروز ایران و بالأخص کلان‌شهرها است. توزیع مکانی و عادلانه فعالیت‌ها و خدمات از این تفکر تبعیت کرده و به‌نوعی شهر جایگاه خود را به‌عنوان محلی برای سکونت و آرامش از داده است. توجه نداشتن مدیریت شهری به طرح‌های فرادستی، نبود این طرح‌ها و وجود طرح‌های طولانی‌مدت و فرادست از دیگر چالش‌های پیش روی مدیریت شهری است. توجه نداشتن مدیران میانی به طرح‌های فرادستی به‌عنوان بخشی از تحقق نیافتن مدیریت واحد شهری، ناکارایی قوانین و نارسایی آن‌ها و تعدد ارگان‌ها و نهادها در حوزه شهر از دیگر چالش‌های پیش رو است.

بهناز عرب‌زاده

شناسه خبر 39220