قانونگذاری خانوادگی؛ تنها راه مقابله با اعتیاد دیجیتال
تحول شتابان فناوری و گسترش روزافزون ابزارهای دیجیتال، نهتنها الگوهای ارتباطی انسانها را دگرگون کرده، بلکه بنیانهای سنتی تربیت و خانواده را نیز تحتتأثیر قرار داده است. امروز کودکان و نوجوانان پیش از آنکه خواندن و نوشتن را بهطور کامل بیاموزند، با گوشی هوشمند، تبلت، بازیهای برخط و شبکههای اجتماعی آشنا میشوند؛ جهانی که در آن، مرز میان آموزش، سرگرمی و تهدید بهسختی قابل تشخیص است.
در چنین شرایطی، فرزندپروری دیگر محدود به نظارت و تربیت کلاسیک نیست؛ بلکه والدین باید همزمان نقش «مربی رسانه»، «راهنمای اخلاقی» و «همراه دیجیتال» فرزندان خود را بر عهده بگیرند. فاصله دانشی میان نسل والدین و فرزندان که در قالب «شکاف دیجیتال» شناخته میشود، موجب شده بسیاری از خانوادهها در هدایت رفتار رسانهای فرزندان خود دچار سردرگمی شوند. از سوی دیگر، رسانهها و فضای مجازی ضمن ارائه فرصتهای بیسابقه در آموزش و ارتباط، تهدیدهایی نیز برای فرهنگ، هویت و امنیت روانی کودکان به همراه دارند.
در این میان، آموزش سواد رسانهای و تربیت رسانهای بهعنوان رویکردی نوین در حوزه فرزندپروری، ضرورتی جدی یافته است؛ مفهومی که نهفقط کودکان، بلکه پیش از آن والدین را مخاطب قرار میدهد تا بتوانند با درکی درست از فضای دیجیتال، روابط خانواده را بر پایه آگاهی، گفتوگو و اعتماد بازتعریف کنند.
به همین مناسبت، با دبیرکل باشگاه مدیریت رسانه و توسعه سواد رسانهای یونسکو ایران گفتوگویی انجام دادهایم تا از منظر او، مهمترین تغییرات، چالشها و راهکارهای فرزندپروری در عصر دیجیتال را بررسی کنیم.
دگرگونی سبک فرزندپروری در عصر دیجیتال؛ شکاف آگاهی، چالش بزرگ خانوادههای امروز
معصومه نصیری با اشاره به تأثیر عمیق فناوریهای نوین بر سبک فرزندپروری گفت: ورود به عصر دیجیتال نهتنها الگوهای ارتباطی خانوادهها را دگرگون کرده، بلکه شیوه تربیت و پرورش کودکان را نیز با چالشهای تازهای روبهرو ساخته است.
وی با تأکید بر اینکه «فرزندپروری در عصر دیجیتال» مفهومی تازه و ضروری است، اظهار کرد: فضای دیجیتال بیتردید تغییرات بنیادینی در شیوه تربیت فرزندان ایجاد کرده به همین دلیل امروز در مباحث آموزشی و تربیتی، سرفصلهایی با عنوان والدگری در عصر دیجیتال مطرح میشود که بیانگر تحول در ماهیت فرزندپروری است.
این مدرس و پژوهشگر رسانه افزود: امروز الگوهای تربیتی خانوادهها تحت تأثیر مدلهای مصرف رسانهای قرار گرفتهاند. نوع استفاده والدین و فرزندان از ابزارهای رسانهای، به همراه رفتارهایی که از این الگوهای مصرف ناشی میشود، شکل جدیدی از روابط خانوادگی را رقم زده است.
نصیری در تشریح مهمترین چالش والدین در این حوزه گفت: شکاف اطلاعاتی و شکاف دیجیتال میان والدین و فرزندان، از اصلیترین مشکلات خانوادههای امروزی است. بسیاری از والدین شناخت دقیقی از علایق فرزندان خود در محیطهای مختلف رسانهای ندارند و نمیدانند فرزندانشان چه نوع بازیها، فیلمها یا سریالهایی را انتخاب و دنبال میکنند. همین ناآگاهی، منجر به بروز اختلافنظرها، تنشها و رفتارهای هیجانی در روابط والد و فرزند میشود.
فرصتهای آموزشی و تهدیدهای فرهنگی؛ دو روی سکه فضای دیجیتال برای نسل نو
وی سپس با اشاره به دوگانه فرصت و تهدید در استفاده از ابزارهای دیجیتال، تأکید کرد: تمام فناوریها در کنار مزایا، نقاط ضعف و تهدیدهایی نیز دارند. فضای مجازی و ابزارهای دیجیتال نیز از این قاعده مستثنی نیستند.
دبیرکل باشگاه مدیریت رسانه و توسعه سواد رسانهای یونسکو ایران با بیان اینکه «بخش مهمی از فرصتهای فضای دیجیتال در حوزه آموزش و تجربههای نو» نهفته است، افزود: کودکان و نوجوانان در این فضا میتوانند با دنیایی فراتر از مرزهای جغرافیایی خود ارتباط برقرار کنند، تجربههای تازهای بیاموزند و جهانبینیشان را گسترش دهند. همچنین فضای دیجیتال امکان آموزشهای متنوع، دسترسی سریع به اطلاعات و آشنایی با شیوههای زیست و تفکر دیگران را فراهم میکند که میتواند به رشد فکری و شناختی آنها کمک کند.
نصیری در عین حال هشدار داد: در کنار این فرصتها، تهدیدهایی نیز وجود دارد؛ ازجمله آزارهای اینترنتی، قلدریهای سایبری، تغییر سبک زندگی و ذائقه فرهنگی نسل جدید و ایجاد فاصله میان فرهنگ بومی و ارزشهای جهانی. درواقع، وزن انتخابگری فرزندان در بسیاری موارد به سمت فرهنگ جهانی سنگینی میکند و این امر میتواند موجب تضعیف یا فراموشی ارزشهای بومی شود.
وی اضافه کرد: یکی از خطرناکترین تهدیدهای فضای مجازی، عادیسازی یا قبحزدایی از برخی هنجارها و ارزشهای فرهنگی است؛ پدیدهای که ممکن است در تضاد با آموزههای فرهنگی و اجتماعی کشورها قرار گیرد؛ بنابراین، شناخت این تهدیدها و نحوه مواجهه هوشمندانه با آنها از مسئولیتهای مهم والدین و نظام آموزشی است.
سواد رسانهای، کلید والدگری هوشمند در عصر دیجیتال
دبیرکل باشگاه مدیریت رسانه و توسعه سواد رسانهای یونسکو ایران در پاسخ به پرسشی درباره چگونگی برقراری تعادل میان استفاده مفید و آسیبزا از فناوری و حفظ استقلال فرزندان گفت: در مبحث فرزندپروری امروز، دو مفهوم کلیدی مطرح است؛ یکی سواد رسانهای و دیگری تربیت رسانهای. والدین باید بکوشند هر دو را بیاموزند و در زندگی روزمره بهکار گیرند، تا بدانند چه نوع استفادهای از فناوری مفید است و چه نوعی میتواند آسیبزا باشد.
نصیری با اشاره به ابهام و سردرگمی والدین در مواجهه با فضای مجازی افزود: بسیاری از والدین هنوز نمیدانند استقلال در فضای دیجیتال دقیقاً از چه سنی و تا چه اندازه باید تعریف شود. آنها مرز میان آزادی و نظارت را بهدرستی تشخیص نمیدهند؛ در نتیجه یا کنترل بیشازحد اعمال میکنند یا آزادی مطلق میدهند. هر دو حالت، میتواند به بروز مشکلات تربیتی منجر شود.
وی تأکید کرد: افزایش سواد رسانهای و اطلاعاتی والدین، نخستین گام برای والدگری آگاهانه در دنیای امروز است. آگاهی از سازوکارهای فضای مجازی و درک تأثیرات آن، به والدین کمک میکند تصمیمهای دقیقتری درباره نحوه حضور و رفتار فرزندان در این فضا بگیرند.
این مدرس و پژوهشگر رسانه با اشاره به نمونهای از سیاستهای جهانی در این زمینه متذکر شد: کشور سوئد اخیراً استفاده از فضای مجازی را برای افراد زیر 15 سال ممنوع کرده، این تصمیم نشان میدهد که حتی جوامعی با بالاترین سطح سواد دیجیتال نیز به محدودیتهای سنی و فرهنگی در استفاده از فضای مجازی توجه دارند. ما نیز باید حدود و ثغور مشخصی برای استفاده از این فضا تعریف و در مورد آن با والدین و کودکان گفتوگو کنیم.
نصیری خاطرنشان کرد: هرچه گفتوگو و آموزش درباره تربیت رسانهای در کشور گسترش یابد، والدین آگاهتر خواهند شد و در نتیجه میتوانند تعادل بهتری میان نظارت، آزادی و استقلال فرزندان برقرار کنند.
سواد رسانهای والدین و آموزش مهارتهای تفکر برای نسل دیجیتال، ضرورت امروز خانوادهها
وی در ادامه با اشاره به پیوند میان سواد رسانهای والدین و تربیت فرزندان در فضای دیجیتال گفت: چون یکی از مهمترین چالشهای والدین در فرزندپروری امروز شکاف دیجیتال و آگاهی است، افزایش سواد و مهارت رسانهای برای والدین ضرورتی اجتنابناپذیر بهشمار میآید. هر اندازه والدین نسبت به محیط دیجیتال شناخت دقیقتری داشته باشند، خطر بروز آسیبهای ناشی از ناآگاهی کمتر میشود و در مقابل، شیوه والدگری آنها هدفمندتر و مؤثرتر خواهد بود.
دبیرکل باشگاه مدیریت رسانه و توسعه سواد رسانهای یونسکو ایران تصریح کرد: فاصله میان آنچه کودک میداند و آنچه والدین از فضای مجازی میدانند، میتواند زمینهساز بروز خطرات پنهان و آسیبهای رفتاری شود؛ بنابراین والدین باید خود را بهروز نگه دارند تا درک مشترکی از این فضا پیدا کرده و بتوانند نقش هدایتگر و همراه را در کنار فرزند ایفا کنند، نه صرفاً ناظر یا بازدارنده.
نصیری با تأکید بر لزوم آموزش مهارتهای دیجیتال و اخلاقی به کودکان و نوجوانان تصریح کرد: آگاهی از مباحثی چون قلدری سایبری، آزار و اذیتهای برخط، قمار اینترنتی و حفظ حریم خصوصی، از ضروریات تربیت رسانهای است. در کنار آن، باید مهارتهای تفکر انتقادی، طرح پرسش، حل مسئله و تصمیمگیری آگاهانه در مواجهه با محتواهای مختلف به کودکان آموزش داده شود.
وی توضیح داد: کودکی که تفکر انتقادی دارد، هر چیزی را بهسادگی نمیپذیرد. او میپرسد، میکاود و تلاش میکند بهترین و سالمترین محتوا را انتخاب کند. این همان هدف اصلی سواد رسانهای است؛ پرورش کاربرانی مسئولانه، اخلاقمدار و هوشمند در فضای دیجیتال.
این مدرس و پژوهشگر رسانه در ادامه با اشاره به نقش خانواده و مدرسه در این فرآیند گفت: همیشه تأکید کردهایم که خانواده خط مقدم آموزش و تربیت رسانهای است. خانواده است که ذائقه رسانهای کودک را شکل میدهد و مفهوم انتخابگری رسانهای را برای او معنا میکند. در کنار خانواده، مدرسه نیز باید بهعنوان بازوی رسمی و مورد اعتماد خانوادهها در این حوزه عمل کند و مهارتهای رسانهای را بهصورت ساختاریافته به دانشآموزان بیاموزد.
نصیری پیشنهاد کرد: مدارس میتوانند با طراحی مسابقات کتابخوانی، طرحهای پرسشمحور و برنامههای تشویقی برای پرسشگری و تحلیل محتوا، به جای حفظمحوری، تفکر انتقادی را در دانشآموزان تقویت کنند. این رویکرد، زیربنای تربیت نسلی آگاه، مستقل و اخلاقمدار در فضای مجازی است.
شکاف دیجیتال، عامل نفوذ فرهنگهای غیرهمسو؛ ضرورت تعریف مرزهای سنی در استفاده از فضای مجازی
وی در ادامه با اشاره به پیامدهای شکاف نسلی و فاصله دیجیتال میان والدین و فرزندان گفت: این شکاف، زمینهساز غلبه فرهنگهای غیرهمسو با فرهنگهای اصیل جامعه ماست. هنگامی که کودکان و نوجوانان بدون شناخت عمیق از ریشههای فرهنگی خود به مصرف رسانهای جهانی روی میآورند، بهتدریج ارزشهای بومی و فرهنگی جامعهشان در ذهنشان کمرنگ میشود. این امر در صورتی خطرناکتر میشود که با پسزدن آگاهانه یا ناآگاهانه فرهنگ بومی همراه باشد.
دبیرکل باشگاه مدیریت رسانه و توسعه سواد رسانهای یونسکو ایران تأکید کرد: برای کاهش این فاصله، خانوادهها باید به دانش، مهارت و سواد رسانهای مجهز شوند. اصل «همراهی والدین با فرزند» در استفاده از رسانه، کلید پر کردن این شکاف است. والدین باید بدانند فرزندشان چه نوع محتوایی مصرف میکند، چرا به یک بازی خاص یا نوعی موسیقی علاقه دارد و چه انگیزهای پشت این انتخابهاست. درک الگوهای رفتاری و ذائقه رسانهای فرزندان، نخستین گام برای یافتن راهحلهای تربیتی مؤثر است.
نصیری در ادامه درباره بهترین سن ورود کودکان به شبکههای اجتماعی گفت: تجربه دوران کرونا و پس از آن نشان داد که حضور زودهنگام کودکان در فضای مجازی بدون نظارت و آگاهی کافی، پیامدهای نگرانکنندهای دارد. اکنون در بسیاری از کشورهای اروپایی، بهویژه در اتحادیه اروپا، محدودیتهای مشخصی برای حضور کودکان در این فضا وضع شده. برای مثال، در کشور سوئد استفاده از فضای مجازی برای افراد زیر 15 سال ممنوع اعلام شده و کشورهای دیگری چون دانمارک نیز سیاستهای مشابهی دارند.
وی افزود: این سیاستها بیانگر آن است که فضای مجازی نمیتواند محیطی رها و بدون نظارت باشد. میزان دسترسی کودکان، نوع نظارت والدین، و رژیم مصرف رسانهای خانواده باید با سن، شرایط فرهنگی و سطح آگاهی فرزندان متناسب باشد. در واقع، هیچ نسخه واحدی برای همه خانوادهها وجود ندارد، اما چارچوبهای جهانی نشان میدهد که تا پیش از رسیدن به بلوغ فکری و رسانهای، حضور آزادانه در این فضا میتواند آسیبزا باشد.
ضرورت قانونگذاری خانوادگی و ارائه جایگزینهای واقعی برای استفاده متعادل از فضای مجازی
دبیرکل باشگاه مدیریت رسانه و توسعه سواد رسانهای یونسکو ایران با تأکید بر اینکه صرفاً محدود کردن استفاده از فضای مجازی راهحل نیست، گفت: برای اصلاح الگوهای مصرف رسانهای، باید به کودکان بیاموزیم محتوا را چگونه بهدرستی گزینش کنند و از سوی دیگر، برای زمانهای فراغت آنها جایگزینهای واقعی در نظر بگیریم.
نصیری یادآور شد: اگر کودکان یاد بگیرند که انتخاب آگاهانه در فضای مجازی داشته باشند، بخش زیادی از آسیبها خودبهخود کاهش مییابد. در کنار آن، فراهم کردن سرگرمیهای سالم مانند کلاسهای ورزشی، فعالیتهای محیطی و مشارکت در گروههای همسالان میتواند نیازهای طبیعی کودکان را پاسخ و وابستگی به فضای مجازی را کاهش دهد.
وی تصریح کرد: خانوادهها برای استفاده از رسانهها باید قوانین و چارچوبهای مشخصی تعیین کنند. بهعنوان مثال، میتوان مقرراتی داشت مبنی بر اینکه از ساعت معینی در شب استفاده از گوشیهای هوشمند متوقف شود، یا در زمان امتحانات و ساعات مدرسه میزان استفاده محدود شود. مهمتر از همه، لازم است فرزندان در این قانونگذاریها مشارکت داده شوند تا احساس مسئولیت و پایبندی بیشتری نسبت به این قوانین داشته باشند.
این پژوهشگر رسانه در بخش پایانی گفتوگو تأکید کرد: قانونگذاری هوشمندانه در خانواده، همراه با آموزش گزینشگری رسانهای، میتواند به شکلگیری نسلی متعادل، آگاه و مسئولانه در فضای دیجیتال منجر شود.