شناسه خبر:80854
1403/1/15 12:58:49

این گزارش به بررسی روایت‌های رسانه‌ای از تجاوز وحشیانه رژیم صهیونیستی به مقر کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در سوریه می‌پردازد.

بعدازظهر روز دوشنبه بود که ناگهان انفجار یک ساختمان در مجاورت سفارت ایران در دمشق در کانون توجه رسانه‌های جهان قرار گفت. این موضوع از چند جنبه اهمیت داشت. یکی اینکه این ساختمان چسبیده به سفارت ایران بود دوم اینکه این ساختمان متعلق به بخش کنسولی سفارت ایران یا به عبارت بهتر بخشی از خاک ایران بود.

اهمیت دیگر این خبر آن بود که ارشدترین مشاوران نظامی ایران و چند تبعه سوری و یک تبعه لبنانی در بخش کنسولی حضور داشتند که در نتیجه این تهاجم به فیض شهادت نائل آمدند.

آنچه این واقعه را از دید رسانه‌ای بااهمیت‌تر می‌کند شرایط رژیم صهیونیستی، موقعیت مکانی حمله و زمان حمله است.

در شرایطی که رژیم صهیونیستی تحت‌فشار مجامع بین‌المللی، فشار افکار عمومی جهانی، و مخالفان داخلی قرار دارد، به نظر می‌رسد بر آن است تا با این حمله جنگ را وارد مرحله‌ای تازه و شاید به‌زعم خود «بی‌بازگشت» کند چرا که پاسخگویی از سوی ایران کمترین توقعی است که تل‌آویو در این آشفته‌بازار می‌توانست داشته باشد.

برای پرداختن به این موضوع، پوشش خبری این رویداد را در سه سطح منطقه‌ای، فرامنطقه‌ای و سطح فضای مجازی بررسی می‌کنیم؛

  پوشش خبری رسانه‌ها در سطح منطقه‌ای

بعدازظهر روز دوشنبه بود که خبرگزاری دولتی سوریه گزارش داد که پدافند هوایی سوریه با اهداف متخاصمی در حریم هوایی دمشق مقابله کرده است. بلافاصله پس از آن رسانه‌ها خبری تحت عنوان «انفجار شدید در نزدیک سفارت ایران در دمشق» مخابره شد.

عنوان" نزدیک سفارت ایران" که ابتدا در خبرها مخابره شد گرچه حساسیت دیگر رسانه‌های منطقه را بر انگیخت؛ اما از آنجا که چنین حمله‌هایی درگذشته هم مسبوق به سابقه بوده باز هم شدت حساسیت را آن چنان بالا نبرد. لحظاتی بعد برخی رسانه‌ها در منطقه خبر دیگری را مخابره کردند.

میدل ایست نیوز به نقل از منابع خبری هم از هدف قرارگرفتن یک ساختمان در محله «المزه» دمشق خبر داد، اما خبرگزاری رسمی سوریه و شبکه المیادین که پیشتاز مخابره خبر این حمله تروریستی بودند به‌سرعت به هدف‌گرفتن بخش کنسولی سفارت ایران اشاره کردند.

خبرهای بعدی که از سوی این دو رسانه و دیگر رسانه‌های عربی از جمله الجزیره، العربیه و روزنامه‌های اسرائیلی از جمله؛ هاآرتص، و یدیعوت آحارونوت منتشر شد بر نگرانی‌ها افزود. خبرنگار المیادین گزارش داد که سردار سرتیپ محمدرضا زاهدی از فرماندهان سپاه قدس و چند مشاور نظامی ارشد ایرانی هم در حمله رژیم صهیونیستی به دمشق به شهادت رسیدند. خبری که هر ایرانی در آن لحظه آرزو داشت دروغ آوریل باشد اما گذشت زمان نشان داد که این بار روایت رسانه‌ها روایت صادقی است و از دروغ اول آوریل یا دروغ 13 خبری نیست.

هاآرتص هم در تحلیلی تحت عنوان «ضربه‌ای سخت به ایران و حزب‌الله» می‌نویسد: این حمله و ترور ژنرال ارشد ایرانی نشانه چرخش خطرناکی در جبهه شمالی اسرائیل است.

در این مطلب آمده است: از 7 اکتبر، اسرائیل و حزب‌الله مراقبت کرده اند تا از جنگ همه جانبه خودداری کنند، اما حمله هوایی در دمشق که منجر به کشته شدن فرمانده سپاه قدس در سوریه و لبنان شد، نشان می‌دهد که اسرائیل بر آن است تا هزینه‌ای را که به دشمن شمالی خود وارد می‌کند، افزایش دهد.

الشرق الاوسط هم با این ادعا که سردار زاهدی رابط بین سرویس‌های اطلاعاتی سوریه و جنبش حزب‌الله لبنان بود نوشت: او برجسته‌ترین عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که از زمان ترور سردار سلیمانی در سال 2020 تا کنون شهید شده است.

جروزالم پست هم ترور سردار زاهدی را ضربه‌ای به کنترل حمله‌های موشکی گروه‌های لبنانی به اسرائیل دانسته است.

اسکای نیوز عربی هم با پوشش گسترده این اقدام تروریستی از نخستین رسانه‌هایی بود که نام سردار زاهدی را منتشر و تصاویری از او و سردار قاآنی فرمانده سپاه قدس نشان داد که در پشت سر رهبر انقلاب در حال اقامه نماز هستند.

  پوشش خبری رسانه‌ها در سطح فرامنطقه‌ای

خبرگزاری رویترز از اولین منابع خبری غربی و فرا منطقه‌ای بود که به طور گسترده رویدادهای روز دوشنبه در دمشق را پوشش داد.

این خبرگزاری از نخستین رسانه‌هایی بود که به همراه المیادین شهادت تعدادی از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران از جمله محمدرضا زاهدی را اعلام و بلافاصله از منابع امنیتی خود تأییدیه آن را هم منتشر کرد.

روزنامه آمریکایی نیویورک‌تایمز هم عامل حمله را برجسته کرد و به نقل از چهار مقام صهیونیستی، اسرائیل را عامل حمله به بخش کنسولی سفارت ایران در دمشق معرفی کرد.

واشنگتن‌پست دراین‌رابطه با اشاره به شهادت سردار زاهدی می‌نویسد: اسرائیل سال‌ها و در طول درگیری نظامی شش‌ماهه خود علیه حماس در غزه حمله‌هایی را در سوریه علیه ایران و متحدانش انجام داده؛ اما حمله روز دوشنبه، هم به دلیل موقعیت مکانی آن – که یک مکان دیپلماتیک است و به طور سنتی باید از درگیری‌های نظامی معاف باشد - و هم به دلیل اهمیت افرادی که در آن هدف قرار گرفته‌اند، برجسته بود.

آکسیوس هم با پوشش این خبر به نقل از یک مقام آمریکایی نوشت که ایالات متحده به تهران اطلاع داده که «هیچ ارتباطی» یا «اطلاعات قبلی» از حمله اسرائیل به کنسولگری این کشور در دمشق نداشته است. به نظر می‌رسد پیش‌فرض این رسانه بر آن بوده که ایران آمریکا را مسئول این حمله می‌داند.

مقامات اسرائیلی و آمریکایی به آکسیوس گفتند که اسرائیل چند دقیقه قبل از حمله نیروی هوایی خود به دولت بایدن اطلاع داد؛ اما از آمریکا چراغ‌سبز درخواست نکرد.

به نوشته آکسیوس یک مقام آمریکایی گفت که اسرائیل جزئیاتی درباره این حمله به ایالات متحده نداد و زمانی به‌طرف آمریکایی اطلاع‌رسانی شده که جنگنده‌های اسرائیل از قبل در هوا بودند. به‌عنوان‌مثال، اسرائیلی‌ها به ایالات متحده نگفتند که قصد دارند ساختمانی در محوطه سفارت ایران را بمباران کنند.

روزنامه گاردین نیز با پوشش این خبر نوشت: رهبران ایران در تهران هدف قراردادن یک ساختمان دیپلماتیک را بی‌سابقه توصیف کردند و وعده دادند که تلافی خواهند کرد.

گاردین به نقل از حسین امیر عبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران نوشت: این تجاوز را ناقض همه موازین دیپلماتیک و معاهدات بین‌المللی می‌دانیم. بنیامین نتانیاهو به دلیل ناکامی‌های پی‌درپی در غزه و ناکامی در دستیابی به اهداف صهیونیستی خود تعادل روانی خود را کاملاً ازدست‌داده است.

خبرگزاری تاس روسیه هم با پوشش خبر این رویداد از پاسخ ایران و نحوه این پاسخ به این حمله‌ها سخن گفت.

  راویان فضای مجازی

این روزها فضای مجازی را نمی‌توان از گردونه رسانه‌ها حذف کرد. در برخی موارد تأثیری که این فضا به‌خاطر انتقال سریع و بی‌واسطه و بدون روتوش اطلاعات و اخبار در افکار عمومی دارد نه‌تنها از رسانه‌های رسمی کمتر نیست؛ بلکه در برخی موارد تأثیر بیشتری هم دارد. به‌ویژه اینکه در کنار اشخاص حقیقی، سازمان‌ها و نهادهای حقوقی نیز در آن عرض‌اندام می‌کنند.

خبر حمله رژیم صهیونیستی به بخش کنسولی سفارت ایران در دمشق در این فضا بخصوص شبکه ایکس (سابقاً توئیتر) که ماهیت خبری بیشتری نسبت به فضاهای دیگر دارد هم بسیار گسترده موردتوجه کاربران قرار گرفت.

یکی از شنیع‌ترین و وقیح‌ترین واکنش‌ها به این حمله از سوی سخنگوی فارسی‌زبان دولت اسرائیل صورت گرفت. بن سبطی در واکنش به این حمله‌ها در ایکس می‌نویسد: «این دفعه حمله به سفارت ایران در دمشق؛ معنی و پیام این کار چیست و چه می‌خواهید باشد؟»

اما برخی دیگر واکنش‌های متفاوتی داشته‌اند. بن ارنریش ( Ben Ehrenreich) از نویسندگان و فعالان در پلتفرم ایکس، می‌نویسد: و امروز بمباران یک سفارت واقعی! هیچ‌یک از کشورهایی که ایالات متحده به طور غیرقانونی به آنها برچسب دولت‌های سرکش زده، هرگز تا این حد بی‌تفاوت، بی‌پروا و تحقیرکننده قانون نبوده‌اند. بااین‌حال معلوم شد که «نظم مبتنی بر قوانین» قانون چندان هوشمندانه‌ای برای تدابیر استعماری قدیمی برای قتل‌عام است.

عبدالقهار بلخی، سخنگوی وزارت خارجه طالبان هم در ایکس اقدام اسرائیل را محکوم و آن را نقض آشکار نرم‌های دیپلماتیک و تلاش برای برانگیختن ناامنی گسترده‌تر منطقه‌ای دانست.

جرج گالووی، نماینده پارلمان انگلیس نیز در این باره نوشت: بدون شک این تنها ایران نیست که به آنچه در دمشق رخ داد پاسخ خواهد داد، بلکه روسیه نیز نمی‌تواند اجازه چنین نقض وحشیانه حاکمیت متحد 50 ساله خود یعنی سوریه را بدهد.

تریتا پارسی، کارشناس امور اسرائیل و مسائل خاورمیانه در آمریکا می‌گوید: بایدن ادعای بزرگی کرد و اعلام کرد که در صدد ممانعت از وقوع جنگ است. اما اکنون این پرسش مطرح می‌شود که آیا اسرائیل به سفارت ایران - یعنی خاک ایران - حمله کرد تا پاسخی برای توجیه یک جنگ بزرگ‌تر ایجاد کند؟ آیا بایدن در مورد جنگ منطقه‌ای نیز به اسرائیل چراغ‌سبز نشان داده است؟

محمد صفا (Mohamad Safa) یک دیپلمات در سازمان ملل نیز در این باره می‌نویسد: امروز اسرائیل غزه، لبنان، و همچنین سفارت ایران در دمشق را بمباران کرد و به طور غیر قابل باوری کنوانسیون وین و حاکمیت فلسطین، لبنان، سوریه، و ایران را نقض کرد. فقط اسرائیل می‌تواند 4 کشور را بمباران کند و همچنان به عنوان قربانی شناخته شود.


منبع: خبرگزاری ایسنا

شناسه خبر 80854